به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفتهایم تا هر روز تفسیری یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز ۷ مهر غزل شماره ۶۳ میپردازیم:
بیشتر بخوانید:
فال حافظ / سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست / در غنچه ای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست / چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشقِ خانقاه و خرابات فرق نیست / هر جا که هست پرتو رویِ حبیب هست
آنجا که کار صومعه را جلوه می دهند / ناقوسِ دیرِ راهبِ و نامِ صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد / ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست / هم قصۀ غریب و حدیثی عجیب هست
شرح و تفسیر غزل شماره ۶۳ دیوان حافظ شیرازی
شرح و تفسیر بیت یکم
رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست / در غنچه ای هنوز و صدت عندلیب هست
خطاب به جانان : اگر چه روی تو را کسی ندیده است با این حال هزار رقیب داری و در غنجه ای هنوز ، یعنی پشت پرده ای ولی صد عندلیب داری . حاصل کلام : هنوز در آغوش مادری و از خانه بیرون نرفته ای، لکن تمام دنیا مبتلای تواند .
شرح و تفسیر بیت دوم
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست / چون من در آن دیار هزاران غریب هست
اگر به کوی تو آمده ام ، این کار بسیار عجیب و غریب نیست . زیرا در این دیار چون منِ غریب خیلی هست . حاصل کلام : آمدن من به محلۀ تو غریب نیست زیرا کوی تو مقام غُربا است . و غریب همیشه میل به غریب دارد . [ مراد از دیار در اینجا کوی جانان است ]
شرح و تفسیر بیت سوم
در عشقِ خانقاه و خرابات فرق نیست / هر جا که هست پرتو رویِ حبیب هست
در طریق عشق بین میخانه و خانقاه فرق نیست . هر جا که هست در آنجا پرتو روی دوست است . یعنی چه صومعه زاهد و چه دیر راهب ، در همۀ آنها خدا حاضر است . و آثار جمال و جلال خدا همه جا منکشف و متجلّی است.
شرح و تفسیر بیت چهارم
آنجا که کار صومعه را جلوه می دهند / ناقوسِ دیرِ راهب و نامِ صلیب هست
آن جا که به کار صومعه جلوه می دهند یعنی به عبادات صومعه ، حُسن و جمال می دهند .ناقوس راهبِ دیر و نامِ صلیب در آنجا هست . مراد این است که همۀ اشیاء در حالِ تعبّدِ حق تعالی هستند و حق تعالی در همه جا حاضر است و معبود ، پیروان جمیعِ ادیان و ملل می باشد . [ ناقوس = تختۀ فلزی است که در کلیساها به هنگام نماز برای اعلام وقت نماز به صدا درمی آورند . ]
شرح و تفسیر بیت پنجم
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد / ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
چه کسی عاشق شد که یار به حالش نظر نکرد . یعنی البته که یار به عاشق حقیقی التفات می کند . اما ای عزیز درد نیست و اِلّا طبیب هست . یعنی جانان طبیبی است که اهلِ درد و عشق را می شناسد و به محضِ تشخیص درد ، فوری علاج می کند . حاصل کلام : مشکل اهلِ درد بودن می باشد و اِلّا درمان مقرر است .
شرح و تفسیر بیت ششم
فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست / هم قصۀ غریب و حدیثی عجیب هست
فریاد و فغانی که حافظ در عشق جانان می کند عبث نیست ، بلکه حدیثی عجیب و غریب است . یعنی حافظ در عشق جانان بیهوده فریاد و فغان نمی کند . حتماََ یک کار بسیار بزرگ و مهمی هست که او را نالان و گریان کرده است .
نظر شما