«پس از دیوار» را بدون تقدس‌گرایی نوشتم/ نوشتن یک قصه بدون تلنگر، سودی ندارد

نویسنده کتاب «پس از دیوار» گفت: نمی‌خواستم متن فقط برای یک طیف خاص نوشته شود و برای اینکه بتوانم دایره مخاطب را گسترش بدهم، نیاز بود کمی از فضای تقدس‌گرایی فاصله بگیریم و خیلی وارد جزئیاتش نشوم.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیو؛ کتاب «آن سوی دیوار» روایتی متفاوت از اسارت و ایام دفاع مقدس که زیبایی‌های جنگ را با بیان قلم به تصویر می‌کشاند، در ۲۲۰ صفحه به قلم محمد فاطمی نگارش شده و توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است.

محمد فاطمی نویسنده کتاب «پس از دیوار»در گفت‌وگویی که با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز داشت درباره روایت داستانی کتاب خود گفت: ما یک‌سری کاراکتر در این قصه داریم که اسم ندارند؛ همان خانم نویسنده و آقای انتشاراتی یا همان آقای کتاب‌فروش این کاراکترها بدون اسم است. کاراکترهایی که اسم ندارند، ساخته ذهن من است و واقعیت نداشته است. در واقع حضور این کاراکترها نیاز بود. چون من به شخصه، قبل از این کار، یک کار دیگر هم انجام داده‌ام که در حوزه خانواده یک شهید بود، چاپ کتاب به دست حوزه هنری بود و دستاورد خوبی نداشت.

وی ادامه داد: من هم قبل از این دو کتاب آشنایی زیادی با کتاب‌های این حوزه نداشتم. یعنی اصلاً پیگیر کتاب دفاع مقدس نبودم. بیشتر رمان می‌خواندم. برای این دو کتاب که نوشته شد، زمانی گذاشتم برای خواندن این مدل کتاب‌ها و واقعاً با سلیقه‌ای که داشتم اصلاً جور نبود.

فاطمی افزود: نقدی هم که به کتاب‌هایی که در این حوزه نوشته شده است دارم و به مسئول انتشارات هم گفتم، این است که بیشتر این کتاب‌ها برای یک قشر خاص نوشته شده‌اند و شاید اقشار مختلف نتوانند با آنها ارتباط بگیرند. من خودم تلاش کردم حداقل در این کتاب این اتفاق بیفتد. حالا نمی‌دانم چقدر موفق بوده، اما هدف این بود که با اقشار مختلف جامعه ارتباط برقرار کند.

نویسنده کتاب پس از دیوار گفت: برای اینکه این اتفاق بیفتد، نیاز بود که یک فضای داستانی ایجاد بشود. اینکه من بیایم از کودکی آقای برهانی شروع کنم به نوشتن یک‌سری اطلاعاتی که به هیچ دردی نمی‌خورد و همین‌طور خطی جلو بیایم، چیزی نبود که خودم دوست داشته باشم. برای ایجاد این فضای داستان مجبور شدم یک‌سری شخصیت‌های تخیلی به قصه اضافه کنم. اما جوری بود که از داستان اصلی زندگی عباس برهانی جدا بشود. برای همین، اسم نیاوردم و فقط یک صفتی که به شغلشان برمی‌گردد در نظر گرفتم. این شخصیت می‌تواند هر کسی باشد. آن آقای انتشاراتی شخصیتی است که در جامعه وجود دارد و در قصه عباس برهانی تأثیری نداشت و ساخته ذهن من بود.

فاطمی افزود: اما شخصیت‌هایی که در قصه خواندید و برایشان اسم گذاشته شده، شخصیت‌های واقعی زندگی بودند. من در زندگی عباس برهانی دخل و تصرفی نکردم. ولی زبان ایشان، دیالوگ‌هایی که نوشته شده و آنچه که ذهنی بوده، بخشی‌اش به ذهن خود من برمی‌گردد. ولی چیزی نیست که جدا از شخصیت عباس برهانی باشد.

وی در پاسخ به این سوال که بیشتر کتاب‌های دفاع مقدس تاکید بر نوع شکنجه‌هایی که در دوران اسارت وجود داشت دارند اما کتاب پس از دیوار بیشتر بر امید به زندگی اسرا تاکید داشت، کدام دید نسبت به اسارت درست تر است گفت: نه عباس برهانی هدفشان این بود که فقط سختی‌ها را پررنگ کنیم و نه من خودم علاقه داشتم این اتفاق بی‌افتد، چون مشابه این سبک از کتاب در بازارکتاب به صورت فراوان وجود دارد. نویسندگان مختلف قبلاً به آن شکنجه‌ها و سختی‌ها اشاره کرده بودند. چیزی که برای شخص من جالب بود و دلم می‌خواست در مسیر قصه به آن اشاره کنم، این بود که این دوستان، بخشی از عمر و زندگی‌شان را در شرایط سخت گذراندند.

نویسنده کتاب در ادامه شرح داد: این نبود که فقط تلاش کنند برای زنده ماندن؛ با وجود همه سختی‌هایی که وجود داشت، زندگی‌شان را می‌کردند. یعنی به این نتیجه رسیده بودند که باید زندگی کنند. این روحیه‌ای که این دوستان داشتند برای من جالب بود و می‌خواستم بیشتر روی این قسمت اسارت تمرکز کنم.

وی به تفصیل گفت: البته می‌خواستم به زمان حال تعمیم بدهم. چون به نظر شخصی من، درست است که آن دوران جنگی و شرایط سختی بوده، اما شرایط جنگی همیشه وجود دارد. یعنی اگر آدم بخواهد از دید معنوی نگاه کند، همه ما آدم‌ها در این دنیا به نوعی اسیریم؛ فارغ از شرایط جغرافیایی که در آن زندگی می‌کنیم، چه برای ما در ایران و چه برای هر کس دیگری در دنیا. این اسارت وجود دارد، فقط شدت و ضعفش فرق می‌کند.

فاطمی تاکید کرد: مهم این است که بتوانیم در این شرایط اسارت با امید به زندگی ادامه بدهیم. این چیزی بود که آن‌ها در شرایط خودشان به آن رسیده بودند و من می‌خواستم آن را به زندگی امروز تعمیم بدهم. اینکه الان هم باید بتوانیم با شرایط سخت کنار بیاییم.

وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چطور حد تعادل را در داستان بین واقع‌گرایی و تقدس‌گرایی رعایت کردید گفت: اینکه من خیلی درگیر تقدس‌گرایی نشدم، یک بخشش برمی‌گردد به انتخاب مخاطبم. نمی‌خواستم متن فقط برای یک طیف خاص نوشته شود. برای اینکه بتوانم دایره مخاطب را گسترش بدهم، نیاز بود کمی از فضای تقدس‌گرایی فاصله بگیریم و خیلی وارد جزئیاتش نشویم.

نویسنده کتاب افزود: البته اشاراتی هم بود؛ مثلاً همان شخصیتی که قبل از اسارت همراه آقای برهانی بود و برای خواندن نماز او را همراهی می‌کرد. یا همان آقای انتشاراتی که نقدی وارد کرد و گفت این بخش کمی حالت شعارگونه دارد. این بحث‌ها در کتاب مطرح بود، اما خیلی باز نشد.

وی در آخر درباره اینکه آیا کتاب‌های دیگری با با این سبک را نگارش می‌کند گفت: اگر سوژه‌اش برایم جالب باشد، حتماً. خیلی کتاب در این زمینه نوشته شده، اما اگر قرار باشد تکرار مکررات با همان حال و هوا باشد، که نمونه‌های مشابهش زیاد در بازار آمده و مخاطب خاص خودش را داشته، من جدا از بحث داستانی، اگر بخواهم کاری انجام بدهم، باید داستان جذاب باشد. اول برای خودم و بعد هم چیزی باشد که بتواند اثرگذار باشد. اگر قرار باشد فقط قصه‌ای بنویسیم بدون اینکه حتی در حد یک تلنگر برای خواننده اثری نداشته باشد، به نظرم نوشتنش سودی ندارد.

خبرنگار: صبا هراتی

انتهای پیام/

کد خبر: 1282162

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =