برای نوشتن کتاب «به رسم امانت» بیش از ۲سال کار پژوهشی کردم

نویسنده کتاب «به رسم امانت» گفت: درباره زندگی شهید حسین خوشنویسان تحقیق و نگارش را آغاز کردم و حدود دو سال و نیم کار مصاحبه با خانواده، دوستان، هم‌محلی‌ها و همرزمان ایشان را انجام دادم و حاصل آن پژوهش‌ها کتاب «به رسم امانت» شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز؛ گاهی اوقات با از بین رفتن بعضی چیزها رسالت وجودی انسان‌ هم از بین می‌رود، حقیقت با واقعیت فرق دارد شاید تمام نظریه‌های سیاسی و انسانی درباره‌ی نبود مرزها و ایجاد دهکده‌ی جهانی و... یک حقیقت باشد اما واقعیت این است که هنوز، در دنیای خارج از کتاب و دفتر چیزی به نام مرز وجود دارد و با پا گذاشتن دشمن به این خط فرضی، رسالت وجودی انسان زیر پا گذاشته می‌شود.

اگر عده‌ای به حق خود راضی نباشند و عده‎ای دیگر دست از حق خود نکشند آن وقت جنگ به وجود می‌آید، این الگوریتم همیشگی جنگ بوده، از ابتدای خلقت انسان و هابیل و قابیل تا جنگ‌های جهانی اول و دوم، فاجعه‌ی کوبه و هیروشیما، ورود یهودیان به فلسطین و اشغال آن یا همان جنگ خودمان، ایران و عراق همه تابع همان الگوریتم همیشگی دست درازی و دست نکشیدن از حق است.

با وجود این کش مکش بین حق و باطل، زمینی که در آن زندگی می‌کنیم، قرعه‌ی جنگ با عراق به نامش افتاده است و ما در حافظه‌ی تاریخی خود زیرپا گذاشته شدن رسالت وجودی‌مان در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ را در یاد داریم، خاطراتی که سینه به سینه در قالب کتاب و داستان و فیلم و رمان به ما رسیده است.

کتاب‎های دفاع مقدس مثل زنجیری به یکدیگر متصل هستند چرا که همه درحال شرح ماوقع از یک واقعیت‌اند، و ما با خواندن کتاب‌های متعدد واقعه را از دیدگاه‌های متفاوت نگاه می‌کنیم، اگر آن کتاب با قلم خوبی نوشته شده باشد، واقعیت با کیفیت بهتری به نقش تخیل ما در می‌آید و اگر کتاب تلاش کمتری برای انتقال اطلاعات داشته باشد، گویی بین پرده خیال و سطرهای کتاب هاله‌ای از مه ایجاد شده است.

کتاب «به رسم امانت» از آن دسته کتاب‌هایی است که خواننده هنگام تصور آنچه نویسنده نوشته، نمیتواند تصور درستی از موضوع و ابعاد آن داشته باشد چرا که شرح قسمت‌هایی از زندگی شهید حسین خوشنویسان از کودکی تا شهادت می‌توانست عمق بیشتری داشته باشد.

در کتاب، ما با فردی آشنا می‌شویم که به واسطه‌ی خواندن کتاب جذب تفکرات امام خمینی (ره) می‌شود، وارد مبارزه با رژیم شاهنشاهی می‌شود و بعد از انقلاب به عمران و ساخت و ساز در جهاد سازندگی می‌پردازد، تا اینکه جنگ می‌شود و حسین خوشنویسان وارد جبهه می‌شود.

کتاب از ایام زندگی این شهید می‌گوید، اما ایام قبل از انقلاب بسیار کمرنگ‌تر است و ایام جنگ به تفضیل نوشته شده است، شاید اگر از دید یک جوان دهه هشتادی بخواهیم به این کتاب نگاه کنیم، درک درستی از زندگی این شهید در ایام قبل از انقلاب پیدا نکنیم، چرا که نویسنده روی اطلاعات مخاطب از زمان حکومت پهلوی حساب کرده و در چیستی و چگونگی ماجرا عمیق نشده است.

تمرکز بیشتر این کتاب روی سوژه‌ی اصلی است و بیشتر راجع به عادات رفتار شهید خوشنویسان بیان می‌شود. کمی که کتاب را بیشتر مطالعه کنیم، زمانی که به ایام جنگ برسیم توضیح شرایط و تصور آن بسیار بهتر می‌شود و با آب و تاب زیادی ماجرا شرح داده می‌شود و می‌تواند جذاب باشد.

هر داستان مانند ملودی یک موسیقی نقطه‌ی اوج و نقطه‌ی سقوط دارد، داستان‌ها ریتم دارند و این چیزی است که مخاطب را ناخودآگاه با خود همراه می‌کند، ریتم کتاب «به رسم امانت» بسیار خنثی است، در ابتدا قلاب و هدفی برای شروع مطالعه ایجاد نمی‌کند و کتاب برای مخاطبی مناسب است که می‌خواهد از فضای عرفانی داستان لذت ببرد و رسیدن به انتهای قصه برایش در اولویت نیست.

بعد از مطالعه‌ی کتاب «به رسم امانت» خبرنگار گروه فرهنگی ایسکانیوز به سراغ لیلی زهدی نویسنده این کتاب رفت و با او به گفت‌وگو نشست.

ایسکانیوز: ایده‌ی اولیه نوشتن کتاب از کجا شکل گرفت؟
لیلی زهدی: این کتاب، یک کتاب سفارشی بود. نشر روایت فتح سال‌ها در ارتباط با شهدای جنگ تحمیلی و شهدای مدافع حرم فعالیت داشته است. اما برخی از شهدای ما، مثل شهدای هویزه، چهل‌وچند سال پیش حادثه‌ای برایشان پیش آمد و همگی به شکل تلخی در محاصره تانک‌های عراق به شهادت رسیدند. با این حال، طی این سال‌ها غفلتی صورت گرفت و کمتر نشری به خاطرات و زندگی آنان پرداخت. در نتیجه، نشر روایت فتح تصمیم گرفت از یک جایی به بعد وارد این عرصه شود و درباره شهدای هویزه و عملیات‌های مشابه بنویسد. به همین ترتیب، قرعه به نام شهید حسین خوش‌نویسان افتاد که من درباره او تحقیق و نگارش کنم. حدود دو سال و نیم کار مصاحبه با خانواده، دوستان، هم‌محلی‌ها و همرزمان ایشان را انجام دادم و حاصل آن پژوهش‌ها این کتاب شد.

ایسکانیوز: چرا در کتاب، خاطرات مربوط به ایام قبل از دفاع مقدس و فعالیت‌های جهادی کمرنگ‌تر است و ما اطلاعات کمتری نسبت به ایام جنگ از آن دریافت می‌کنیم؟
لیلی زهدی: این زندگی‌نامه داستانی از کودکی تا شهادت شهید را روایت می‌کند. اما باید توجه داشت که بیش از چهل سال از آن دوران گذشته بود. وقتی با مادر بزرگوار ایشان صحبت می‌کردم، بسیاری از خاطرات کمرنگ شده یا فراموش شده بود. حتی گاهی جزئیات ساده‌ای مثل تاریخ تولد را هم به خاطر نمی‌آوردند. این موضوع طبیعی است و به همین دلیل، بخش‌های ابتدایی زندگی شهید کمتر پررنگ شده است.

با این حال، کتاب دو بعد اصلی دارد؛ یکی بعد انقلابی شهید و دیگری بعد جهادی و حضور ایشان در جنگ، فعالیت‌های انقلابی شهید در دوران انقلاب، بخش مهمی از کتاب را تشکیل می‌دهد. چون این فعالیت‌ها مشترکاً با اعضای خانواده مثل خواهر و برادر ایشان انجام می‌شده، در روایت کتاب هم این خانواده‌محوری دیده می‌شود. شاید به چشم شما کم آمده باشد، اما بخش اعظم روایت بر فعالیت‌های انقلابی متمرکز است. بعد دوم مربوط به دوران جنگ است. ایشان چند ماه در کارهای جهادی و در جبهه خوزستان حضور داشتند. همین فعالیت‌ها باعث شد که بخش جهادی در کتاب پررنگ‌تر به نظر برسد.

در کنار این بعد جهادی، فعالیت‌های انقلابی حسین هم بسیار پررنگ است. او با شجاعت خاصی کتاب‌های انقلابی ممنوعه را جابه‌جا می‌کرد. در آن زمان، حتی کسی جرأت نداشت یک جلد کتاب چنین موضوعی را حمل کند، اما حسین گاهی ۱۵ تا ۳۰ جلد کتاب را در کیف خود جاسازی می‌کرد و به شهرهای مختلف می‌رساند. دوستان و همرزمانش هنوز هم از آن شجاعت با تحسین یاد می‌کنند. به‌طور کلی، زندگی حسین سه بخش اصلی دارد: نخست فعالیت‌های انقلابی، سپس کارهای جهادی در مناطق محروم، و در نهایت حضور کوتاه او در جبهه‌های جنگ. این سه بُعد در کنار هم شخصیت کاملی از او ساخته است.

ایسکانیوز: در طول این دو سال که به نوشتن این اثر می‌پرداختید چه حس و حالی داشتید؟
لیلی زهدی: هر نویسنده‌ای که سراغ نوشتن زندگی یک شهید می‌رود، ناخواسته با آن شهید زندگی می‌کند. من هم حدود دو سال و نیم تا سه سال با شهید خوش‌نویسان زندگی کردم. تمام کارهایم را کنار گذاشتم و تمرکزم روی این کتاب بود. حتی خودم تحت تأثیر شخصیت شهید قرار گرفتم. مراقبه‌ها و دقتی که ایشان در رفتارشان داشتند، روی من اثر گذاشت.

مثلاً ایشان در همان دوران انقلاب، در تهران زندگی می‌کردند اما هر هفته به مناطق حاشیه‌ای و محروم اطراف شهر می‌رفتند تا کمک و فعالیت جهادی کنند. این روحیه ایثار و دقت در رفتار، برای من الهام‌بخش بود. شهید حسین خوش‌نویسان در دوران جوانی کارهایی می‌کرد که در آن زمان اصلاً مرسوم نبود. او به مناطق محروم و صعب‌العبور می‌رفت، جاهایی که خانواده‌ها در فقر و تنگدستی زندگی می‌کردند. در طول هفته آذوقه جمع می‌کرد و همراه دوستانش در قالب کارهای دانشجویی، مایحتاج مردم را به آن مناطق می‌برد. گاهی هم دارو با خود حمل می‌کرد تا اگر کسی در این مناطق به مشکل می‌خورد و دسترسی به داروخانه نداشت، بتواند کمک‌رسانی کند.

شهید خوش‌نویسان بیش از خود و خانواده‌اش به فکر مردم بود. مادرشان تعریف می‌کردند که او همیشه یک دوربین عکاسی همراه داشت و از شرایط سخت زندگی مردم عکس می‌گرفت. وقتی برمی‌گشت، مدام حسرت می‌خورد که چرا باید عده‌ای چنین در فقر و بی‌عدالتی زندگی کنند. همین ویژگی‌های روحی و اخلاقی باعث شد شخصیت او تأثیر عمیقی روی من بگذارد. در طول دو سالی که با زندگی او درگیر بودم، تغییراتی در نگاه و رفتار خودم هم احساس کردم. امیدوارم خوانندگان کتاب نیز سیره او را پیش چشم خود قرار دهند؛ هرچند شاید نتوانیم صددرصد مثل او باشیم، اما می‌توانیم از رفتارهایش الگو بگیریم.

ایسکانیوز: به نظر شما چه اقشاری می‌توانند بیشتر با این شهید ارتباط برقرار بکنند؟
لیلی زهدی: شهید حسین خوش‌نویسان یک جوان بود؛ جوانی که زندگی و دغدغه‌هایش می‌تواند برای نسل امروز قابل‌درک و همذات‌پنداری باشد. به همین دلیل، مخاطب اصلی این کتاب می‌تواند قشر جوان و به‌ویژه دانشجویان باشند.

در کتاب آمده است که او همراه با حدود چهل دانشجوی دیگر از دانشگاه تهران به خوزستان رفت. همین ویژگی باعث می‌شود کتاب برای دانشجویان سراسر کشور جذاب باشد. آن‌ها می‌توانند ببینند هم‌نسلانشان در آن دوره چگونه از درس و زندگی گذشتند و برای خدمت به مردم وارد عرصه شدند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1283315

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =