به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در مراسمی که در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد، ضمن تبریک اعیاد ماه رجب و گرامیداشت یاد و خاطره آیتالله کاشانی و شهید مطهری، بر لزوم بهرهگیری معنوی از ایام اعتکاف و ماه شعبان تأکید کرد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش نخست سخنان خود، با اشاره به جایگاه مدرسه عالی شهید مطهری در تربیت نیروهای فرهیخته و انقلابی، از آمادگی کامل دبیرخانه شورا برای حل مشکلات مدارس معارف اسلامی خبر داد.
وی اظهار کرد: ما رسماً اعلام میکنیم که هرگونه کمک یا دستوری که برای ارتقای مدارس معارف اسلامی و مدرسه عالی شهید مطهری لازم باشد، در خدمت عزیزان هستیم. بسیاری از مسائل از طریق تعامل با وزارت آموزش و پرورش یا مسئولین المپیادها قابل حل است و پیگیری دبیرخانه شورا در این زمینه مؤثر خواهد بود.
استاد خسروپناه افزود: چنانچه برای رفع موانع، نیاز به مصوبه خاصی در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد، آمادگی داریم تا با قید فوریت به آن بپردازیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به واکاوی مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه پرداخت و با نقد برداشتهای سطحی از این موضوع، تفاوت ماهوی تحصیل در این دو نهاد را تشریح کرد.
وی با بیان اینکه اگرچه علوم اسلامی در دانشگاهها نیز تدریس میشود، اما روش دستیابی به تخصص متفاوت است، گفت: در دانشگاه، دانشجو با گذراندن واحدهای درسی مشخص در مقاطع کارشناسی تا دکتری، مدرک فقه یا فلسفه میگیرد؛ اما در حوزه علمیه، کسی که بخواهد فقیه شود، باید پس از دروس مقدماتی، ۱۰ تا ۱۵ سال در درس خارج استخوان خرد کند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تبیین عمق تحصیل حوزوی به تجربه شخصی خود اشاره کرد و گفت: تحصیل در حوزه مانند کندن کوه با سوزن است. بنده از سال ۱۳۶۸ در درس اسفار آیتالله العظمی جوادی آملی شرکت کردم و این دوره تا سال ۱۳۸۵ به طول انجامید. یعنی تدریس تنها سه جلد از اسفار (جلدهای ۱، ۲ و ۳) توسط ایشان ۱۷ سال زمان برد.
وی با انتقاد از نگاههای سطحی به علوم اسلامی تصریح کرد: نمیتوان با خواندن چند واحد درسی ادعا کرد که کانت، هایدگر یا ملاصدرا را فهمیدهایم. فهم عمیق حکمت و فقاهت نیازمند جان کندن است.
هشدار نسبت به آفت نهالفروشی در میان طلاب
خسروپناه همچنین با اشاره به تعبیری از آیتالله جوادی آملی، از ورود زودهنگام طلاب مستعد به کارهای اجرایی انتقاد کرد و گفت: اینکه طلبهای تنها چند سال درس بخواند و سپس به دلیل اقتضائات شغلی وارد نهادهای اجرایی شود، آفتی است که مانع از تعمیق سواد حوزوی میشود. کسی که میخواهد واقعاً مفسر، فیلسوف یا فقیه شود، باید مانند نوابغی چون شهید صدر تمام عمر خود را وقف علم کند.
خسروپناه در ادامه سخنان خود در مدرسه عالی شهید مطهری، با تأکید بر اینکه نبوغ به تنهایی برای عالم شدن کافی نیست، اظهار داشت: حتی نوابغی مانند مرحوم آیتالله العظمی خویی نیز با وجود استعداد سرشار، سالها وقت گذاشتند و سطح به سطح و کلمه به کلمه متون علمی را بررسی می کرد.
سنت متنخوانی؛ وجه اشتراک حوزههای علمیه و دانشگاههای معتبر غرب
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، ویژگی متنمحوری در حوزه را یک سنت حسنه دانست و با مقایسه آن با فضای آکادمیک غرب گفت: این تصور که متنخوانی فقط مخصوص حوزه است، اشتباه است. بنده در بازدیدهایی که از دانشگاههای انگلستان و آلمان داشتم، مشاهده کردم که در آنجا نیز اساتید برجسته، متون اصلی فیلسوفانی مانند افلاطون یا کانت را به دقت تدریس میکنند؛ دقیقاً شبیه به سنتی که ما در حوزه برای تدریس کتابهایی چون کفایه آخوند خراسانی یا رسائل شیخ انصاری داریم.
خسروپناه در تشریح چگونگی وحدت میان علوم اسلامی و علوم پایه و مهندسی، گفت: ارتباط علوم اسلامی با علوم پایه (فیزیک، شیمی، زیستشناسی و...) یک ارتباط بنیادین و فلسفی است. علومی که از گالیله و نیوتن آغاز شده و به انیشتین و ماکس پلانک رسیده است، دارای بنیانهای فلسفی هستند که بدون توجه به آنها، فهم علم ناقص میماند.
وی با ذکر مثالی از فیزیک کوانتوم افزود: امروز در بحث کوانتوم مکانیک و رفتار ذرات و امواج، تفاسیر متعددی وجود دارد. برخی از این تفاسیر که ساختارگرایانه هستند، گاهی سر از تناقضات منطقی (مانند امکان اجتماع نقیضین) در میآورند. در اینجا فلسفه اسلامی، بهویژه مباحث امور عامه، حرکت و زمان، میتواند به فیزیکدان کمک کند تا تفسیری ارائه دهد که هم علمی باشد و هم با طبیعتشناسی توحیدی سازگار باشد.
پاسخ به چالشهای الهیاتی برخاسته از علم تجربی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به کتاب توهّم خدا اثر ریچارد داوکینز، تصریح کرد: گاهی دانشمندانی در حوزه ژنتیک یا زیستشناسی، بر اساس دادههای علمی به تردیدهای اعتقادی میرسند. اما باید توجه داشت که چالش اصلی از تجربه و آزمایش برنمیخیزد، بلکه ناشی از تفسیر فلسفی آن دادههاست. منتقدان جدی در غرب (مانند مکگراث) پاسخ دادهاند که اگر مبنای فلسفی تغییر کند، آن داده علمی منجر به الحاد نمیشود. بنابراین حکمت اسلامی در اصلاح این تفاسیر نقش حیاتی دارد.
خسروپناه یک تفکیک مأموریتی برای علوم اسلامی قائل شد و گفت: اگر بخواهیم وحدت حوزه و دانشگاه را عملیاتی کنیم، فرمول آن چنین است: در علوم پایه، حکمت و فلسفه اسلامی نقشآفرین است تا مبانی نظری را اصلاح کند؛ اما در علوم مهندسی و کاربردی، این فقه و اخلاق حرفهای است که باید وارد میدان شود، بهویژه اکنون که با ظهور انقلابهای جدید صنعتی و فناوری، بشریت با بحرانهای اخلاقی و حقوقی نوظهوری مواجه شده است.
خسروپناه در ادامه سخنان خود در جمع اساتید و طلاب مدرسه عالی شهید مطهری، به بررسی نسبت میان علوم اسلامی با علوم پزشکی، انسانی و هنر پرداخت.
تحول در علوم پزشکی با تکیه بر انسانشناسی اسلامی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه تغییر در مبانی انسانشناسی موجب تغییر در نظریات پزشکی و مراقبتی میشود، به یک نمونه عینی اشاره کرد و گفت: حدود ۱۵ سال پیش، یکی از اساتید پرستاری دانشگاه تهران قصد داشت رسالهای با موضوع پرستاری اسلامی تدوین کند. پس از مطالعات عمیق، شنیدن ۳۰۰ ساعت فایل صوتی مبانی اندیشه و اخذ مدرک ارشد علوم قرآن و حدیث، ایشان موفق شد نظریهای تحت عنوان پرستاری حکیمانه را تدوین کند.
وی افزود: این نظریه در مقابل نظریات پوزیتیویستی یا اگزیستانسیالیستی پرستاری قرار داشت و آنقدر از لحاظ علمی غنی بود که در همان دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، ایشان به آمریکا دعوت شد و به مدت یک ماه در دانشگاههای مختلف ایالات متحده نظریه خود را ارائه کرد که با استقبال مواجه شد. این نشان میدهد که دنیا تشنه نگاههای غیرپوزیتیویستی است و علوم اسلامی میتواند در حوزه سلامت حرفهای جدی داشته باشد.
علوم انسانی و سه مأموریت اصلی؛ جایگاه وحی کجاست؟
خسروپناه در بخش دیگری از سخنان خود، رابطه علوم اسلامی با علوم انسانی و اجتماعی را بسیار عمیقتر دانست و اظهار داشت: علوم انسانی مدرن سه کارکرد اصلی دارد: ۱. توصیف انسان مطلوب، ۲. توصیف انسان محقق (وضع موجود) و ۳. تغییر انسان محقق به انسان مطلوب.
وی تصریح کرد: در بخش توصیف انسان مطلوب، بهترین و اصلیترین منبع، وحی است. قرآن کریم با بیان قصص انبیا و معرفی انسانهای الهی و طاغوتی، به ما نشان میدهد که خانواده مطلوب، مدیریت مطلوب و انسان مطلوب چه ویژگیهایی دارد. اگر حوزه و دانشگاه در اینجا وحدت نداشته باشند، دانشگاه بر اساس مبانی غربی، انسان اقتصادیِ سودمحور را به عنوان مطلوب معرفی میکند.
با رساله عملیه نمیتوان کشور را اداره کرد
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با طرح یک نکته راهبردی در باب حکمرانی گفت: برای تغییر وضعیت موجود به وضعیت مطلوب، تنها بیان بایدها و نبایدها کافی نیست. رساله عملیه و استفتائات برای مقلد فردی خوب است، اما برای حکمرانی کافی نیست.
خسروپناه تأکید کرد: حکمرانی نیازمند تبدیل ارزشهای فقهی و اخلاقی به فناوریهای نرم و ساختارهای اجرایی است. ما باید مفاهیم دینی را در قالبهایی مانند تکنولوژی آموزشی یا الگوهای حکمرانی بریزیم تا بتواند در جامعه تغییر ایجاد کند؛ صرفاً با نصیحت یا فتوا، ساختارهای کلان اصلاح نمیشوند.
وی وارد مبحث هنر شد و با اشاره به هنرهای تجسمی، نمایشی، سینما و موسیقی گفت: غربیها دهها سال است که درباره هنر اسلامی دایرهالمعارف مینویسند و این نشاندهنده ظرفیت عظیم این حوزه برای تعامل با مبانی اسلامی است.
خسروپناه در ادامه به واکاوی نسبت میان اسلام و هنر پرداخت و گفت: غربیها دایرهالمعارفهای متعددی درباره هنر اسلامی نوشتهاند، اما نگاه آنها گاهی صرفاً تاریخی یا جغرافیایی است (هنر مسلمانان). ما معتقدیم هنر اسلامی چیزی فراتر از هنرِ دستِ مسلمانان است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تفکیک میان نگاه ابزاری و معرفتی به هنر تصریح کرد: یک وقت شما شمایل یا گنبد حرم امام رضا(ع) را روی صنایع دستی میچسبانید؛ در اینجا امام رضا(ع) تبدیل به ابژه هنری شده است. اما هنر اسلامی واقعی آن است که معرفت رضوی به سوژه تبدیل شود؛ یعنی آن معرفت و حکمت، در ذاتِ معماری، موسیقی، نگارگری و ساختار هنری ما اثر بگذارد.
وی افزود: این امر کاملاً امکانپذیر است و بنده در کتاب حکمت و معماری به اجمال توضیح دادهام که چگونه حکمت میتواند حتی در موسیقی و سایر هنرها جریان یابد.
وحدت حوزه و دانشگاه؛ عبور از همایشها به سوی میزهای تخصصی
خسروپناه در جمعبندی مبحث وحدت حوزه و دانشگاه، برگزاری همایشها و سخنرانیهای عمومی را لازم اما ناکافی دانست و گفت: اگرچه سخنرانیها برای فضاسازی خوب است و خود بنده در هفته گذشته ۱۸ سخنرانی داشتهام، اما وحدت واقعی زمانی رخ میدهد که رشتههای تخصصی حوزه با رشتههای تخصصی دانشگاه دور یک میز بنشینند و گفتگو کنند.
وی در پایان سخنان خود با گرامیداشت یاد و خاطره بنیانگذاران جریان وحدت حوزه و دانشگاه گفت: باید یادی کنیم از بزرگانی که عمر خود را وقف این مسیر کردند؛ از جمله آیتالله مصباح یزدی، آیتالله مهدوی کنی و بهویژه آیتالله امامی کاشانی که با تأسیس مدرسه عالی شهید مطهری قدمی عملی در این راه برداشتند.
خسروپناه همچنین افزود: شهدا و اساتید بزرگی همچون شهیدان مطهری، بهشتی، مفتح و باهنر، و شخصیتهایی مانند مرحوم دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیتالله طالقانی هر کدام سهم بسزایی در شکلگیری این گفتمان داشتند. حتی پیش از انقلاب و از اواخر دوره قاجار، کسانی بودند که با تدوین حقوق مدنی بر اساس کتاب شرایعالاسلام، پایههای اتصال فقه و حقوق دانشگاهی را بنا نهادند.
انتهای پیام/
نظر شما