نزدیکی جمهوری آذربایجان به رژیم صهیونیستی عامل تنش با ایران / باکو با تحریک ترکیه در حال پیاده‌سازی اهداف خود در خصوص زنگزور است

هادی آقایی معتقد است: عواملی مانند پیگیری سیاست غرب‌گرایی توسط حاکمیت آذربایجان، نزدیکی بیش از حد رژیم منحوس صهیونیستی به باکو و تمایل جمهوری آذربایجان به عضویت در ناتو مهمترین عوامل بر هم زننده تعادل روابط دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان هستند.

به گزارش خبرنگار بین‌الملل ایسکانیوز، علیرغم همه تلاش‌هایی که از سوی ایران برای حفظ روابط دوستانه با جمهوری آذربایجان انجام شده، این کشور همچنان به لفاظی‌ها و ماجراجویی خود در خصوص راه اندازی کریدور ادعایی زنگزور ادامه می‌دهد. به نظر می‌رسد ترکیه و رژیم صهیونیستی دو عامل مداخله‌گر در این راستا هستند و سعی دارند با تحریم باکو این پروژه را هرچه سریعتر به اجرا درآورند؛ پروژه‌ای که به گفته یکی از منابع ایسکانیوز هم اکنون نیز در حال پیشرفت است و متاسفانه دستگاه دیپلماسی و سایر نهادهای مربوطه از آن غافل هستند. هاکان فیدان -وزیر خارجه ترکیه- در دیدار چند روز پیش خود با جیحون بایرامف –وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان- با تکرار مواضع پیشین ترکیه گفت: «کریدور زنگزور باید برای حفظ ثبات منطقه باز بماند». این در حالی است که چنین کریدوری در عمل وجود ندارد. هادی آقایی –تحلیلگر حوزه آسیای میانه و قفقاز- در مصاحبه با ایسکانیوز به بررسی همین موضوع پرداخت.

بیشتر بخوانید:

جمهوری آذربایجان دنبال فشار به ارمنستان برای پذیرش دالان زنگزور / هرگونه نرمش در برابر باکو باعث افزایش طمع آنها می‌شود

وی با اشاره به دلایل اهمیت قفقاز گفت: این منطقه به دلیل واقع شدن در محدوده استراتژیکی از جهان به عنوان مرکز ثقل ارتباط مناطق شرق، غرب، شمال، جنوب و همچنین همسایگی با کشور پهناور روسیه از حساسیت و اهمیت به سزایی برخوردار است. به گفته این کارشناس، بعد از فروپاشی شوروی کشورهای جدیدی در منطقه قفقاز (جنوبی) پا به عرصه نظام بین الملل گذاشتند که کشور جمهوری آذربایجان از میان آنها بنا به دلایل مختلف در کانون توجه جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.

آقایی با بیان اینکه هنجارهای موجود بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان به مراتب بیشتر از ناهنجاری‌هاست، خاطر نشان کرد: متاسفانه با بازیگری زیرپوستی مداخلگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای این هنجارها تبدیل به ناهنجاری گشته و به جای اینکه نقش همگرایی را در روابط دو کشور ایفا کنند، به عامل واگرایی تبدیل شده‌اند. وی افزود: البته علاوه بر عامل مذکور باید عواملی مانند پیگیری سیاست غرب‌گرایی توسط حاکمیت آذربایجان، نزدیکی بیش از حد رژیم منحوس صهیونیستی به این کشور و تمایل جمهوری آذربایجان به عضویت در ناتو و ... به عنوان بر هم زننده تعادل روابط دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در نظر گرفت.

این کارشناس مسائل قفقاز تصریح کرد: با این وجود، جمهوری اسلامی ایران بنا به دلایل مختلف فعالیت‌هایی را در راستای برگرداندن تعادل به روابط دو کشور انجام داده است ولی در اغلب موارد این رابطه در هاله‌ای از ابهام و تاریکی بوده است. به گفته وی، یکی از مواردی که نقش مهمی در شکل دهی رفتار سیاست خارجی جمهوری آذربایجان دارد، بحث مناقشه قره باغ است که متاسفانه در سال 2020 باعث درگیری و جنگ بین دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان گردید و نهایتا با ورود روسیه توافقنامه‌ای سه جانبه باعث آتش‌بس بین دو کشور شد.

آقایی در ادامه افزود: با رصد فعالیت‌های جمهوری آذربایجان که به پشتوانه رژیم صهیونیستی و البته ترکیه انجام می‌شود، به نظر می‌رسد می‌خواهند تغییراتی را در راستای منافع خود در خطوط همجوار مرزهای ایران انجام دهند که بیان مطلبی در این راستا متناسب با اسناد بالا دستی نظام جمهوری اسلامی ایران لازم و ضروری است. اولا اینکه متن توافقنامه باید به طور دقیق بررسی و اجرای آن رصد شود تا برداشت متفاوتی از بندهای آن توسط جمهوری آذربایجان صورت نگیرد (مخصوصا بند 9). دوما جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه تغییر در مرزهای خود را نخواهد پذیرفت.

از نظر وی، به نظر می‌رسد کشور جمهوری آذربایجان فعالیت‌هایی در راستای پیاده‌سازی اهداف خود با تحریک و کمک ترکیه و رژیم صهیونیستی در حال پیگیری است که یکی از موارد و شاید اصلی‌ترین آن راه ارتباطی زنگزور باشد. این کارشناس قفقاز با بیان اینکه بین کریدور و راه ارتباطی باید تفاوت قائل شد، اظهار کرد: در توافقنامه سه جانبه روسیه، آذربایجان و ارمنستان بحثی از کریدور نشده و در این خصوص فعالیت علمی و عملی صورت نگرفته است (در موضوع کریدور، مالکیت و حاکمیت به کشوری که از آن بهره برداری می‌کند انتقال داده می‌شود).

وی افزود: با این وجود در صورتی که جمهوری آذربایجان فرض را بر اجرای کریدور بگذارد و در پی مالکیت راه گذر واقع در استان سیونیک ارمنستان به دولت آذربایجان باشد، در آن صورت جمهوری اسلامی ایران باید با هر ابزاری مانع اجرای آن شود. البته حاکمیت آذربایجان یک نکته را در خصوص زنگزور می‌داند و آن این است که اتفاقی خاص در این منطقه بدون کسب نظر ایران و روسیه عملا نخواهد افتاد. از این رو، از دیگر راهبردهای ایران در خصوص مناقشه قره باغ هماهنگی با سیاست‌های روسیه (خصوصا در حوزه امنیتی و سیاسی) است.

به اعتقاد دکتر هادی آقایی، روسیه در این حوزه‌ها به ویژه حوزه امنیتی حساسیت زیادی نسبت به منطقه قفقاز دارد و با پیاده کردن نیروی نظامی در قره باغ و ارمنستان و تسلط بر کریدور لاچین و راه گذر واقع در استان سیونیک ارمنستان (کریدور ادعایی زنگزور) اهداف کلان امنیتی خود را پیگیری می‌کند. هدف اصلی روسیه تسلط بیشتر بر قفقاز از طریق راه‌ها و کریدورهاست.

وی در انتها تاکید کرد: با وجود همه این موارد، در صورتی که جمهوری آذربایجان با تحریک و کمک برخی بازیگران از جمله رژیم صهیونیستی به دنبال اقدامات ماجراجویانه در خصوص منافع ایران باشد، در آن صورت جمهوری اسلامی ایران باید با استفاده از همه توان دیپلماسی خود این موضوعات را کنترل و هدایت کند. امید است با توجه به سیاست حسن همجواری جمهوری اسلامی ایران چالش‌های موجود بین دو کشور در مدت زمان کوتاهی مرتفع شود و دو کشور بر خلاف برنامه کشورهای غیرهمسو و معاند، روابط خوب و مستحکمی داشته باشند.      

انتهای پیام/

کد خبر: 1192541

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 7
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • ناشناس GB ۱۶:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
      7 1
      کریدور زنگه زور بخشهایی از اراضی جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان بر جمهوری خودمختار نخجوان آذربایجان وصل می کند و مرز ایران به کل کریدور زنگه زور دسترسی دارد علاوه بر آن ساکنان تمام مسیر منتهی به مرز ایران را ترکهای ایران تشکیل می دهند که امتیاز بزرگی برای ایران محسوب می شود و بیشترین سود در بین کشورهای منطقه شامل ایران قرار خواهد گرفت اما کارشناسان ایرانی در صورت باز شدن این کریدور قطع شدن راه ارتباطی ایران و ارمنستان را عنوان می کنند که کاملا بیهوده و بی اساس می باشد واقعیت آن است که نژاد خیالی و برتر آریایی فارسی جلوی هر نوع پیشرفتی را گرفته و منطقه را که سرشار از پتانسیل اقتصادی هست تنها بدلیل ساکنان ترک این منطقه که می تواند در صورت ایجاد این کریدور بیشترین سود را نصیب کشور کند اما نگاه بدبینانه کارشناسان ایرانی مانع هر نوع پیشرفتی شده است جای بسی تاسف هست که امروز بجای ایران این امارات هست که سهامدار سی در صدی میدان گازی آبشرون جمهوری آذربایجان شده است...
    • خان.خ.اهری اسمیر IR ۱۷:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
      2 3
      بالاخره شما دنبال عدم انسداد مرز ایران در زنگزور هستید یا دنبال انسداد زنگزور برای آذربایجان برخلاف حقوق حاکمیت قبل از اشغال بر خطوط ریلی نخجوان قره باغ...؟؟
      • ناشناس RO ۲۳:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
        1 3
        در صورت باز شدن دالان زنگه زور رقابت شدیدی بین کشورهای منطقه ابجاد خواهد شد ایران که بیشترین مرز را در خود دارد با همکاری گروه 3+3 بیشترین سود را نیز بدست خواهد آورد رقابت شدید موجب توسعه و آبادانی منطقه خواهد شد و در یک کلام همه سود خواهند برد اما ایران بیشتر از همه..
    • ایرانی IR ۱۹:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
      3 3
      ایران به هیچ وجه نباید در مورد این مسئله کوتاه بیاید. اردوغان و علیف قصد دارند به خیال خودشان امپراتوری توران را احیا کنند ولی باید به آنها گفت شتر در خواب بیند....
    • فریدون IR ۰۷:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
      2 1
      مشخص است که پروژه بگیران و سایبری های جمهوری آذربایجان تلاش می کنند با مثبت نشان دادن نتایج کریدور ادعایی زنگزور افکار عمومی را فریب دهند. این یک دروغ بزرگ است. در صورت ایجاد این کریدور ایران بازنده 100 درصد خواهد بود که هم دسترسی خود را به ارمنستان و اروپا از دست می دهد و هم باید در رقابت های ترانزیتی مدام به ترکیه باج بدهد. مردم ایران منافع خود را می دانند و فریب مزدوران و سایبری های باکو را نخواهند خورد
    • مجتبوی IR ۱۱:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
      2 0
      کی هست این دکتر هادی آقایی،آیا وجود خارجی داره؟مطلبی در خصوص قفقاز ازش ندیدم.
    • IR ۲۲:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
      0 0
      سلام.مانند نظر تقریبا همه ایرانیان وطن پرست شکی نیست که احداث دالان تورانی زنگه زور بسیار به ضرر ایران است آن هم برای همیشه.به هیچ وجه حتی با جنگ هم نباید اجازه اینکار را بدهیم. البته الان چوب کم کاری و منفعل بودن مسئولان سالهای اخیر را می خوریم که مثل آب خوردن از سهم 20درصدی ایران از دریای کاسپین کوتاه آمدند. و در عوض توافق امنیتی5 کشور ساحلی که بر اساس آن کشورهای فرا منطقه ای نباید در دریای کاسپین حضور یابند را مانند برجام نا فرجام سراسر ضرر، پیروزی بزرگ اعلان کردند.امری که همین حالا با حضور ترکیه و اسرائیل در جمهوری باکو خلافش آشکار شد. همانهایی که حدود 30 سال قبل پیشنهاد الحاق آذربایجان به ایران را با بیخردی و نا لایقی رد کردند و مشکلات امروز را پیش آوردند.ایکاش دادگاهی برای رسیدگی به این خیانت ها تشکیل شود.