در شرایطی که ایران بدون توجه به سابقه بدعهدی جنایات آمریکا -با حسن نیت کامل- وارد مذاکرات شده بود، حمله رژیم صهوینیستی نشان داد که هرگونه اعتماد به محور شرارت چیزی جز شکست، هزینه و بیعزتی برای کشور به همراه نخواهد داشت؛ لذا به نظر میرسد علاوه بر پاسخهای قاطع به اهداف نظامی در سرزمینهای اشغالی لازم است که واکنشهای سیاسی مناسبی نیز به اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی داده شود.
توقف مذاکرات با آمریکا و خروج فوری از «ان.پی.تی» و ادامه فعالیتهای هستهای در بالاترین سطح و حتی فعالیت برای استفاده نظامی از صنعت هستهای میتواند دشمن را متوجه خطای محاسباتی خود کند. به نظر میرسد اکنون دیگر ناکارامدی و بیمصرف بودن نهادهای بین المللی بر همگان ثابت شده و تنها ابزاری که میتواند کشور را از هجمه دشمنان و تجاوزکاران حفظ کند، استفاده از زور و قدرت نظامی است.
پذیرش محدودیتهای هستهای و توجه به هنجارهای بین المللی در شرایطی کارگشا بود که سایر بازیگران نیز به آن پایبند بودند. به نظر میرسد مطالبه عمومی از جمهوری اسلامی نه تنها در داخل بلکه در بین تمام آزادیخواهان واقعی در سرتاسر جهان پاسخی کوبنده، سریع و بسیار هزینهساز برای رژیم صهونیستی باشد. وقتی شهروندان بیگناه در غزه، یمن و امروز ایران از حملات رژیم صهیونیستی در امان نیستند، چرا باید اشغالگران در امان باشند!
اگرچه مدیریت جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاسی و نظامی در چند دهه اخیر نشان دهنده سیاستگذاری عقلانی و چندجانبهنگر بوده است اما امروز باید با بازکردن انبارهای موشکی و تسلحاتی و حمله گسترده به سرزمینهای اشغالی یک بار برای همیشه تکلیف خود را با صهیونیسم جهانی روشن کنیم.
*کارشناس مسائل بین الملل
انتهای پیام/
نظر شما