به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی صبح امروز در دور جدید از تجاوزات خود به سوریه وارد دو منطقه «جباتا الخشب» و «اوفانیا» واقع در ریف شمالی قنیطره شده و منازل مسکونی را مورد بازرسی قرار دادند. این اقدام متجاوزانه با حملات پهپادی اسرائیل در برخی مناطق سوریه همزمان بود که البته موضوع جدیدی نیست و از زمان روی کار آمدن حکومت جدید به صورت مستمر ادامه دارد.
حملات مکرر و ویرانگر اسرائیل به خاک سوریه نه تنها زیرساختهای حیاتی این کشور را نابود کرده، بلکه هرگونه امید مردم برای آغاز مرحلهای تازه پس از سقوط بشار اسد را به ناامیدی از آینده بدل کرده است. سوریها تصور میکردند با پایان یافتن دوران حاکمیت اسد، مسیر بازسازی و بازگشت به زندگی عادی هموار خواهد شد، اما به سرعت دریافتند که کشورشان در میانه تحولات پیچیده غرب آسیا در تیررس رژیم صهیونیستی قرار گرفته و دیگر مثل گذشته حامی همچون ایران برای آنها وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
سوریه وارد یک چاله تاریک شده است/ تحریر الشام به دنبال خروج از لیست تروریسم و به رسمیت شناخته شدن بینالمللی
در این میان، نقش و موضع ترکیه در قبال حملات مستمر رژیم صهیونیستی به سوریه و نابودی تمام زیرساختهای این کشور مورد انتقاد کارشناسان و مردم سوریه قرار گرفته است. آنکارا که در سالهای گذشته با حمایت از گروههای مسلح و زمینهسازی برای قدرتگیری ابومحمد الجولانی نقشی تعیینکننده در تحولات سوریه ایفا کرد، اکنون در برابر حملات بیامان اسرائیل اقدامی جزء محکومیت انجام نداده است. این سکوت نه تنها با ادعاهای ترکیه در دفاع از حقوق ملتهای مسلمان در تضاد است، بلکه عملا دست اسرائیل را برای ادامه تجاوزاتش باز گذاشته است.
کارشناسان بر این باورند که همزمانی تخریب زیرساختها، ناتوانی دولت مرکزی و انفعال بازیگرانی چون ترکیه، سوریه را در شرایطی بیسابقه از ضعف قرار داده است. این روند، اگر مهار نشود، میتواند کشور را به سمت تجزیه سوق دهد؛ سناریویی که تبعات آن تنها به مرزهای سوریه محدود نخواهد ماند و نظم شکننده منطقه را بیش از پیش تهدید خواهد کرد.
دکتر «بسام ابو عبدالله» -تحلیلگر برجسته و دیپلمات سابق اهل سوریه- در گفتگو با ایسکانیوز به سوالاتی در مورد تحولات این کشور پاسخ داد.
وی در خصوص تفاوت آنچه مردم سوریه شاهد هستند با آنچه انتظار داشتند، اظهار کرد: پس از رفتن بشار اسد، سوریها مشتاقانه منتظر پایان سرکوب سیستماتیک، احیای امنیت و خدمات، پاسخگویی مقامات فاسد و آغاز دوران جدیدی از فراگیری عدالت و تنوع سیاسی بودند.
افزایش نفوذ خارجی و گسترش خشونت در حکومت الجولانی
از نظر این تحلیلگر مشهور سوری، واقعیت فعلی بسیار تکاندهنده است و حکومت به اصطلاح انتقالی تلاش میکند تا خود را از طریق خشونت و قتل، با لفاظیهای فرقهای و تبعیضآمیز گسترده، تحمیل کند و در مناطقی مانند ساحل و سویدا مرتکب قتل عام شود و طبق برآوردهای میدانی و حقوق بشری جان بیش از ده هزار شهروند سوری را بگیرد.
به گفته ابوعبدالله، حکومت فعلی به جای اینکه یک مرجع انتقالی جامع باشد، به مرجعی تبدیل شده که روشهای ظلم و فساد را تکرار میکند و به جای تامین امنیت داخلی به نفوذ خارجی پناه برده است.
وی افزود: این اختلاف عمیق بین انتظارات و واقعیت، همان چیزی است که امروز به ناامیدی سوریها دامن میزند: آنها به جای برخورداری از یک دولت قانونمند و شهروند مدار، خود را با نسخه جدیدی از استبداد، فساد و وابسته به خارج مواجه میبینند و هرگونه تغییر ملموس در زندگی روزمره خود را دورتر از آنچه تصور میکردند، میبینند.
الجولانی ابزار ترکیه برای نفوذ در سوریه
این دیپلمات سابق سوری در پاسخ به سوالی در ارتباط با انفعال ترکیه در قبال حملات رژیم صهیونیستی به سوریه گفت: حمایت ترکیه از الجولانی در اصل ابزاری برای نفوذ بود و نه یک همکاری استراتژیک. آنکارا به دلایلی مرتبط با امنیت مرزها و منافع خود در این حمایت سرمایهگذاری کرد، اما از رژیم جدید به عنوان یک «قدرت مشروع» دفاع نکرد.
به اعتقاد بسام ابوعبدالله، حکمرانی آنها با مسائلی مانند خشونت داخلی، لفاظیهای فرقهای و تبعیضآمیز و فساد مرتبط بوده است که منجر به از دست دادن بخش زیادی از حمایت مردمی و حتی نفوذ آن در بین هوادارانش شده است. بنابراین، میبینیم که آنکارا امروز تمایل دارد منافع خود را متعادل و با غرب و اسرائیل مماشات کند. آنکارا متوجه شده که دفاع از این اقتدار -به ویژه در شرایطی که با اتهامات نقض حقوق بشر روبروست- از نظر استراتژیک به نفعش نیست.
افزایش احتمال تجزیه و فروپاشی سوریه
این دیپلمات سابق سوری در خصوص احتمال تجریه سوریه نیز گفت: عوامل زیادی از جمله جبهههای پراکنده درگیری، مداخلات خارجی، مدیریت خشونتآمیز و فاسد دولت جدید، همراه با لفاظیهای فرقهای که به جای مهار اختلافات، آنها را تشدید میکند، موجب شده که احتمال تجزیه و فروپاشی افزایش یابد.
هر چند که از نظر این سیاستمدار سابق سوری، فشارهای منطقهای و بینالمللی برای حفظ وحدت سوریه وجود دارد و برخی بازیگران با توجه به منافع اقتصادی و امنیتی برای دستیابی به راهحلهای توافقی تلاش میکنند.
وی با بیان اینکه خطرناکتر از چندپارگی جغرافیایی، چندپارگی اجتماعی ناشی از سیاست فرقهگرایانه دولت موقت است، تصریح کرد: برقراری نظم در عمل به شبهنظامیان سپرده شده که خود را به جای وزارت دفاع و امنیت عمومی جا زدهاند و این امر حتی اگر نقشه رسما یکپارچه باقی بماند، شکاف بین اجزای مختلف را عمیقتر میکند و هرگونه پروژه ملی وحدتبخش را تضعیف میکند.
حکومت الجولانی سوریه را چندپاره میکند
به گفته بسام ابوعبدالله، تداوم الگوی حکمرانی حکومت جدید سوریه سناریوی چندپارگی غیررسمی را تسریع میکند، حتی اگر مرزها روی کاغذ بدون تغییر باقی بمانند.
این دیپلمات سابق در خصوص انگیزههای رژیم صهیونیستی برای نابود کردن زیرساختهای سوریه با وجود همسویی الجولانی با این رژیم اظهار کرد: اسرائیل در چارچوب یک پروژه وسیعتر معروف به «اسرائیل بزرگ» به رهبری نتانیاهو حرکت میکند و هر زمان که شکافها و نقاط ضعفی در همسایگان خود میبیند، بلافاصله شروع به گسترشطلبی میکند. بنابراین، هرگونه ضعفی در دولت سوریه -صرف نظر از مرجع حاکم یا ماهیت آن- اسرائیل را به حملات بیشتر و گسترش ترغیب میکند.
دفع شر اسرائیل با عادیسازی ممکن نیست
وی افزود: تجربه ثابت میکند که تلاشها برای «دفع شر اسرائیل» از طریق امتیازات بیشتر یا عادیسازی یکجانبه، تجاوز آن را متوقف نمیکند. بلکه باعث میشود طرف مقابل را به عنوان یک دشمن ضعیفتر ببیند که میتواند بیشتر تحت فشار قرار گیرد.
به اعتقاد این استاد روابط بین الملل، آنچه امروز شاهد هستیم این است که حکومت جدید به دنبال توسل به قدرتهای خارجی برای بقای خود است و امتیازات سیاسی ارائه میدهد، اما این امر مانع حملاتی که زیرساختهای نظامی سوریه را نابود کرده نمیشود و ادامه این مسیر، سوریه را به جای محافظت، در معرض خطر قرار میدهد.
ابوعبدالله در مورد آینده سوریه تحت حکمرانی الجولانی گفت: آینده سوریه به توانایی هر دولت جدیدی برای گذار از زبان خشونت، فرقهگرایی و فساد به ساختن دولتی مبتنی بر شهروندی و حاکمیت قانون بستگی دارد. اگر قدرت فعلی به تحمیل خود با زور و تکیه بر حمایت خارجی به جای ارائه خدمات و امنیت به سوریها ادامه دهد، احتمالا شاهد تفرقه و ناآرامی بیشتر و شاید فروپاشی واقعی قدرت مرکزی خواهیم بود، حتی اگر نقشه یکپارچه باقی بماند.
آغاز گفتگوهای فراگیر ملی تنها راه نجات سوریه
به اعتقاد وی، اگر بازنگری اساسی در مسیر فعلی یعنی پایان دادن به خشونت، عدالت انتقالی و نمایندگی واقعی همه اجزا انجام شود، فرصتی برای بازسازی یک سوریه متحد وجود دارد.
این تحلیلگر برجسته سوری گامهای عملی برای تحقق این هدف را اینطور ترسیم کرد: برگزاری گفتگوهای فراگیر ملی که شامل همه طیفها بدون استثنا باشد، اجرای کامل قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل، گسترش مشارکت سیاسی، تشکیل یک ارتش ملی غیرفرقهای مبتنی بر افسران جدا شده و افسران حرفهای از ارتش سابق سوریه، و ایجاد نیروهای امنیتی حرفهای که مانند وضعیت فعلی، از هم گسیخته نباشند.
وی افزود: علاوه بر این، باید از طریق یک اعلامیه قانون اساسی جدید، تفکیک قوا صورت گیرد و انتخابات محلی، سپس پارلمانی و سپس ریاست جمهوری برگزار شود، همراه با اتخاذ تمرکززدایی گسترده که امکان مدیریت بهتر منابع و کاهش تنشهای محلی را فراهم میکند.
ابوعبدالله در انتها تاکید کرد: به عبارت دیگر: سرنوشت دولت الجولانی تنها با به رسمیت شناخته شدن بینالمللی تعیین نخواهد شد، بلکه با توانایی آن در اتخاذ این مسیر اصلاحات اساسی که ایجاد مشروعیت داخلی واقعی را به جای تحمیل خود با زور تضمین میکند، تعیین میشود.
انتهای پیام/
نظر شما