به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، راهبرد جدید امنیت ملی دونالد ترامپ – رئیس جمهور آمریکا- در سندی ۳۳ صفحهای منتشر شد و ترامپ در آن دستورالعملهای سیاست خارجی و امنیتی خود را تعیین کرده است. بنا به گفته کارشناسان این سندی است که در آن دکترین «اول آمریکا» در سطحی برجسته بازتاب یافته و به نظر میرسد جهتگیری تازهای برای سیاست خارجی ایالات متحده ترسیم میکند. این تغییر نحوه تخصیص منابع نظامی در نیمکره غربی تا اتخاذ رویکردی کمسابقه و تقابلی در برابر اروپا را شامل میشود.
بیشتر بخوانید:
نارضایتی از اقتصاد آمریکا مردم را به طیف چپ متمایل کرده است/ کاهش چشمگیر قدرت لابی صهیونیسم در ایالات متحده
اولویت آمریکا در نیمکره غربی
در بخش اصلی سند امنیت ملی جدید ایالات متحده، بر لزوم «بازتنظیم» حضور نظامی آمریکا در نیمکره غربی تأکید شده است؛ اقدامی که هدف آن مقابله با مهاجرت غیرقانونی، قاچاق مواد مخدر و آنچه «ظهور قدرتهای خصمانه در منطقه» نامیده میشود، عنوان شده است.
در ادامه، سند این رویکرد را در قالب چیزی که «متمم ترامپ بر دکترین مونرو» نامیده شده، تعریف میکند؛ متممی که بر اساس آن، همانند دکترین مونروی ۱۸۲۳، از قدرتهای خارجی خواسته میشود تا حوزه نفوذ آمریکا در نیمکره غربی را محترم بشمارند، اما اینبار این سیاست با تأکید صریحتر و رویکردی سختگیرانهتری ارائه شده است.
در این بخش علاوه بر بازداشتن نفوذ خارجی در این نیمکره، آمریکا تلاش میکند تا در عین حال اقتصادهای خصوصی را تشویق کند.
این رویکرد در حالی در سند جدید ذکر شده است که در همین چند ماهه اخیر ترامپ بارها سیاست خصمانهای را نسبت به همسایگان خود داشته و به قایقهای ونزوئلا تهاجم نظامی داشته است.
پیگیری سیاست تقابلی در برابر اروپا
در سند راهبری جدید آمریکا و در بخش مربوط به اروپا، نگرانیهای جدیای مطرح شدهاست. در این سند گفته شده که اروپا با مشکلات اقتصادی روبهرو است و اگر این روند ادامه پیدا کند، ممکن است در آینده این قاره با یک «بحران هویتی و تمدنی» مواجه شود. همچنین سند هشدار میدهد که طی چند دهه آینده، برخی کشورهای عضو ناتو ممکن است جمعیتی عمدتا غیراروپایی داشته باشند و این تغییرات میتواند نگاه آنها به اتحاد با آمریکا را تغییر دهد.
در واقع در اینجا اروپا خطری بالقوه برای آمریکا توصیف شده است. به علاوه سند در قسمتی خود را به مثابه ناجی برای اروپا توصیف میکند که خواستار تغییر روش در این منطقه است.
نکات اشاره شده در این بخش همان نکتهای است که جیدی ونس- معاون ترامپ- نیز در سفر ماه فوریه به اروپا مطرح کرد. او گفته بود بزرگترین تهدید برای امنیت برای اروپا، نه از جانب چین یا روسیه بلکه «از درون» است.
او به رهبران اروپایی یادآور شد که اگر میخواهند آینده ناتو و جایگاه خودشان حفظ شود، باید از درون دست به بازسازی بزنند و مشکلات اقتصادی، مهاجرتی و امنیتیشان را جدی بگیرند.
همسویی سند راهبردی آمریکا با احزاب راست افراطی اروپا
به اعتقاد گاردین زبان سند راهبرد جدید آمریکا برای متحدان نزدیک این کشور کاملا شگفتانگیز و غیرعادی به نظر میرسد. این روزنامه معقتد است سند همسویی آشکار دولت ترامپ با احزاب ملیگرای راست افراطی اروپا را برجسته میکند که سیاستهایشان بر حمله به گسترش نفوذ اتحادیه اروپا و مهاجرت بیش از حد کشورهای غیراروپایی متمرکز است. به خصوص که دولت ترامپ در سالهای اخیر بارها تلاش کرده است که روابط نزدیکتری با احزاب ملیگرای اروپا برقرار کند.
گاردین اشاره میکند با توجه به اینکه احزاب راست افراطی در چندین کشور عضو اتحادیه اروپا یا در دولت حضور دارند، یا از ائتلافهای راست حمایت میکنند، یا در نظرسنجیها پیشتاز هستند، سند ارائه شده توسط آمریکا میگوید که «افزایش نفوذ احزاب میهنپرست اروپایی… مایه خوشبینی بسیار است».
رهبران اروپایی مقصر ادامه جنگ در اوکراین هستند
بنا به گزارشات انتشار سند راهبردی ترامپ تنها چند ساعت پس از آن صورت گرفت که امانوئل مکرون -رئیسجمهور فرانسه- به زلنسکی -رئیس جمهور اوکراین- هشدار داده بود که ممکن است ایالات متحده در موضوع قلمرو، به اوکراین هیچ تضمین روشن امنیتی ارائه نداده و بدین ترتیب اوکراین را «مورد خیانت» قرار دهد.
این در حالی است که سند به «انتظارات غیرواقعبینانه» مقامات اروپایی از جنگ بین روسیه و اوکراین حمله کرد و معتقد است که ایالات متحده منافع اصلی خود را در پایان دادن به این درگیری میداند.
این سند همچنین ادعا میکند که «جنگ اوکراین تأثیری معکوس داشته و وابستگیهای خارجی اروپا، بهویژه آلمان، را افزایش داده است» و مدعی است که «اکثریت بزرگ مردم اروپا خواهان صلح هستند، اما این خواست در سیاستهای دولتها دیده نمیشود، زیرا این دولتها روندهای دموکراتیک را تضعیف کردهاند».
در این سند ضمن اشاره به اروپا به عنوان مانع اصلی بی ثمر کردن تلاشهای آمریکا، آمده است: «منافع حیاتی ایالات متحده ایجاب میکند که برای توقف سریع درگیریها در اوکراین مذاکره شود، تا هم اقتصادهای اروپا تثبیت شوند، هم از تشدید ناخواسته یا گسترش جنگ جلوگیری شود و هم ثبات راهبردی با روسیه دوباره برقرار گردد؛ همچنین این کار زمینهساز بازسازی اوکراین پس از جنگ خواهد بود تا این کشور بتواند بهعنوان یک دولت قابلدوام به بقای خود ادامه دهد».
این در حالی است که سخنگوی ارشد کمیسیون اروپا، در یک نشست خبری گفت که رهبران اروپایی هنوز «فرصت بررسی این سند را نداشتهاند» و در حال حاضر «در موقعیتی نیستند که درباره آن اظهارنظر کنند».
روابط دوگانه با چین
به گفته تحلیلگران به نظر میرسد ترامپ در راهبرد سیاست خارجی جدید آمریکا، رویکردی دوگانهای درقبال چین را دنبال میکند. در این سند بر تلاش برای مهار نفوذ جهانی پکن و در عین حال حفظ روابط اقتصادی و حفظ شرایط فعلی در تایوان تأکیده شده است و در عین حال خواستار «حفظ یک رابطه اقتصادی واقعا متقابل و سودمند» با چین است؛ رابطهای که بر «اصل عمل متقابل و انصاف» استوار باشد و در عین حال وابستگی آمریکا به این کشور را کاهش دهد.
بهگفته این سند، چنین بازتنظیمی برای حفظ رشد اقتصادی آمریکا از «اقتصاد ۳۰ تریلیون دلاری در سال ۲۰۲۵» تا رسیدن به «۴۰ تریلیون دلار در دهه ۲۰۳۰» ضروری است.
نقش کم خاورمیانه و آفریقا در سند جدید راهبردی آمریکا
در سند امنیت ملی آمریکا تأکید شده است که خاورمیانه جایگاه راهبردی سابق خود را از دست داده است، عمدتا به این دلیل که آمریکا دوباره تولید انرژی خود را افزایش داده و بسیاری از درگیریها در این منطقه از دید آمریکا خطر فوری برای کشور ایجاد نمیکنند
در این سند آمده: ملاحظات گذشته که این منطقه را بسیار مهم میکرد یعنی تولید انرژی و درگیریهای گسترده «دیگر معتبر نیستند» و در ادامه استدلال میشود که درگیری و خشونت در منطقه نیز در حال فروکش کردن است و به آتشبس در غزه و حمله آمریکا به ایران در ماه ژوئن اشاره میکند که به گفته این سند، برنامه هستهای تهران را «به طور قابل توجهی تضعیف» کرده است.
سند امنیت ملی در عین حال اذعان میکند که ایالات متحده همچنان در خاورمیانه منافع کلیدی از جمله تضمین «امن ماندن اسرائیل» و حفاظت از منابع انرژی و خطوط کشتیرانی دارد.
در مورد آفریقا نیز توضیح سند بسیار کوتاه است. حتی یک صفحه کامل هم به این قاره اختصاص ندارد. واشنگتن انتقاد میکند که سیاست آمریکا تاکنون بیش از حد بر کمکهای توسعهای و ترویج ارزشهای لیبرال تمرکز داشته است. در آینده، همکاریها باید بر تجارت و دسترسی به منابع خام آفریقا و شراکت با کشورهایی که بازارهای خود را برای شرکتهای آمریکایی باز میکنند، متمرکز باشد.
ادامه کمکهای بشردوستانه تنها در صورت پیشبرد منافع آمریکا
جیمز مازارلا -پژوهشگر ارشد مرکز آزادی و رفاه- معتقد است این سند سیاست خارجی آمریکا را حول اهداف اقتصادی سنتی مانند حفظ زنجیرههای تأمین امن، دسترسی به مواد خام، حمایت از بازارهای صادراتی آمریکا و تضمین برتری فناوری و ظرفیت صنعتی این کشور شکل میدهد و کمکهای بینالمللی کنار گذاشته نشدهاند، اما به عنوان ابزار وظیفه بشردوستانه یا ارائه خدمات عمومی جهانی مطرح نمیشوند. در عوض، کمکها زمانی ارزشمند شمرده میشوند که به حفظ یا پیشبرد منافع آمریکا کمک کنند.
به اعتقاد او اگرچه این رویکرد ممکن است سرد و بیروح به نظر برسد، اما در واقع همان چیزی است که بسیاری در کشورهای در حال توسعه از قبل به عنوان واقعیت کمکهای خارجی میدانند و طی دههها به مردم آمریکا هم چنین توجیهی ارائه شده است. حتی زمانی که آمریکا کمک غذایی میدهد، مسئولان آن را به عنوان کمکی به کشاورزان آمریکایی یا ایجاد ثبات جهانی برای تضمین امنیت و رفاه مردم آمریکا معرفی میکنند.
سیان ان: آمریکا دیگر بی رقیب نیست
سیانان در تحلیل خود از رویکرد سند راهبردی ترامپ معتقد است که میتوان آن را نوعی متن گلایهآمیز و حتی همراه با لحنی تبعیضآمیز نسبت به اروپا دانست؛ متنی که در آن دولت آمریکا عملا متحدان اروپایی خود را پس میزند و فاصلهگذاری آشکاری با آنها ایجاد میکند.
این تحلیل اشاره میکند که سند ضمن بیان نارضایتیهای گسترده از عملکرد اروپا، اذعان میکند که آمریکا دیگر توانایی گذشته برای مدیریت کامل نظم جهانی را ندارد و باید نقش خود را بازتعریف کند. سند در واقع قدرت نوظهور چین را میپذیرد و در عین حال به دنبال متحدانی جدید برای آمریکا در نیمکره غربی است.
این روزنامه همچنین این سند را شبیه نسخهای تقویتشده و دانشگاهی از تکگوییهای طولانی دونالد ترامپ در دفتر بیضی میداند که از اروپا انتقاد میکند، اما روسیه از انتقادهای مشابه مصون مانده و رابطه با آن «شایسته ثبات راهبردی» توصیف شده است.
آلمان: نیازی به مشاوره خارجی نیست
یوهان وادفول -وزیر امور خارجه آلمان - روز جمعه در واکنش به سند راهبردی ارائه شده ترامپ گفت که ایالات متحده همچنان متحد حیاتی ما در زمینه امنیت است، اما «مسائل مربوط به آزادی بیان یا سازماندهی جوامع آزاد ما» در این دسته قرار نمیگیرد. او گفت: «ما خودمان را قادر میدانیم که در آینده این مسائل را کاملا به تنهایی مورد بحث و بررسی قرار دهیم و نیازی به مشاوره خارجی نداریم».
انتهای پیام/
نظر شما