به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری ایسکانیوز؛ کودتای نظامی ۲۸ مرداد به عنوان یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین حوادث سیاسی تاریخ معاصر کشورمان، منشاء بسیاری از حوادث تلخ تاریخی این سرزمین به حساب میآید.
آمریکا که تا اواخر دهه ۱۳۲۰ سابقه استعماری در ایران نداشت، ورود استعماری خود را با انجام این کودتا تحت عنوان عملیات آژاکس آغاز کرد و باعث به وجود آمدن خسارات جبران ناپذیری در ایران شد.
دولت انگلیس پس از ملی شدن صنعت نفت، به دلیل از دست دادن یکی از منابع عمده ارزی خود لحظهای از توطئه علیه دولت مصدق دست برنداشت.
ملی کردن صنعت نفت، مصدق و جبهه ملی را در مقابل دولت انگلیس قرار داد و در نهایت انگلیس را به این نتیجه رساند که تنها راه حل مسئله نفت سرنگونی دولت مصدق است اما به جهت موقعیت بین المللی و قرار داشتن در جایگاه درجه دوم قدرت در دنیا، در فرآیند مذکور ناگزیر از جلب موافقت و همراهی یک قدرت درجه یک بود. به همین منظور با عنوان کردن خطر کمونیسم سعی در متقاعد کردن آمریکا کرد.
مذاکرات انگلیس و آمریکا تا زمان «ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا، نتیجهبخش نبود زیرا ترومن و همفکرانش راه حل کمک به مصدق را به منظور جلوگیری از کودتای کمونیستی در ایران، در قالب دکترین «سد نفوذ» پیشنهاد میکردند.
اما پس تحویل مقام ریاست جمهوری آمریکا از ترومن به «آیزنهاور» این استراتژی جای خود را به یک راهبرد امنیتی خصمانه و تهاجمی جدید به نام «انتقام گسترده» داد. چرخش مذکور در سیاست خارجی آمریکا با به قدرت رسیدن آیزنهاور، به اتخاذ سیاست نفتی و مقابله با حکومت ملی مصدق در ایران کمک کرد.
بدین ترتیب در حالی که هدف انگلیس از راهاندازی کودتا و حرکت ضد ملی، دستیابی دوباره به منافع نفتی است، تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران، متاثر از دو دلیل عمده یعنی نگرانی از خطر کمونیست و نگرانی از خارج شدن ذخایر نفتی ایران از دست جهان غرب است.
مجریان کودتا چه کسانی بودند؟
از جمله بازوهای اجرایی کودتا و کانون های مهم مخالفت و توطئه علیه دولت مصدق نظامیان و افسران بازنشستهای بودند که در «کانون افسران بازنشسته» به رهبری «فضل الله زاهدی» ساماندهی میشدند.
افسران سلطنتطلب از طریق «کمیته نجات وطن» که سرلشکر زاهدی رهبر آن بود، به همراهی «کرمیت روزولت» (فرمانده آمریکایی کودتا) افسرانی را که دارای پستهای حساس نظامی بودند، جذب کرده و برای اجرای طرح کودتا آنان را با خود همگام کردند.
به همین جهت پس از پیروزی کودتا، پست های حساس و مهمی به گروهی از نظامیان واگذار شد و نظامیانی که در صف کودتاگران بودند، یک درجه ترفیع گرفتند و نشان رستاخیز که نشان ویژه شرکت کنندگان در کودتا بود را دریافت کردند.
از دیگر عوامل اجرایی کودتا، اراذل و اوباش و چماقدارانی بودند که به تحریک افراد سلطنت طلب و عوامل خارجی، تظاهراتی را به گونهای کاملا سازماندهی شده، به طرفداری از شاه در سطحی گسترده به راه انداختند.
«شعبان جعفری» معروف به «شعبان بی مخ» از سردستههای اوباش، که روز کودتا در زندان بود، ساعاتی پیش از شروع کودتا، با همکاری ماموران شهرداری و فرمانداری نظامی از زندان شهربانی آزاد شد و نوچهها و چماقدارانش جلو ساختمان شهربانی با چند اتومبیل در انتظار خروج وی از زندان بودند.
روز ۲۷ مرداد چکی از سفارت آمریکا صادر شد که رونوشت و مشخصات آن چک بعدا دکتر مصدق در محکمه نظامی ارائه کرد. با صدور این چک، مقدمات کودتای ۲۸ مرداد در تهران تدارک دیده شد، بدینترتیب که وجوهی در بین گروهی از اراذل و اوباش و سردستههایشان رمضان یخی، شعبان بی مخ، محمود مسگر، ملکه اعتضادی پخش شد.
بعد از کودتا، «شعبان بی مخ» به خاطر خدمات زیادی که در کودتا به انجام رساند، مورد تقدیر قرار گرفت و ضمن اهدا زمینی در شمال پارک شهر (تهران) از طرف دولت کودتا، مبلغی به وی داده شد داده شد تا یک زورخانه مدرن بسازد.
از جمله ابزارهای بسیار مهم برای زمینه سازی و اجرای کودتا و همچنین آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش کودتا، مطبوعات بود که در اسناد سازمان سیا، در بخشی از طرح کودتا، از مطبوعات و تبلیغات با عنوان «عوامل ویژه» یاد میشد.
کشورهای آمریکا و انگلیس با نفوذ عمال ایرانی خود در شبکه مطبوعاتی دست به تبلیغات گستردهای بر ضد مصدق زدند و سرانجام در ۲۸ مرداد نتیجه دلخواه خود را از این تبلیغات گرفتند.
مطبوعات حامی کودتا با استفاده از ترفندهای گوناگون نظیر چاپ کاریکاتور و تمسخر ایدههای مصدق و همچنین پوشش گسترده فرمانهای شاه مبنی بر عزل مصدق و انتصاب زاهدی و چاپ مصاحبههای زاهدی با خبرنگاران خارجی، نقش موثری را در ایجاد فضای مناسب برای کودتا ایفا کردند.
نقش آیتالله کاشانی در کوتای ۲۸ مرداد
در مورد آیتالله کاشانی و مداخله او در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ باید گفت، پس از بروز و ظهور شکاف و اختلاف بین وی و مصدق در جریان تجدید انتخابات هیئت رئیسه مجلس شورای ملی در بهار ۱۳۳۲ و همچنین با بستهشدن مجلس و کنار زدن آیتالله کاشانی توسط مصدق، میان دو طیف ملی و مذهبی در کشور اختلاف به وجود آمد.
با این وجود در نامهای که وی به دکتر مصدق در تاریخ ۲۷ مرداد ۳۲ نوشته است، مصدق را از وقوع حتمی یک کودتا به وسیله زاهدی آگاه کرد؛ اما مصدق به این نامه اعتنایی نکرد. سرانجام بر اثر بیتوجهی و سهلانگاری مصدق، سرلشکر زاهدی با کمک آمریکا کودتای سیاهش را در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هجری شمسی اجرا کرد.
پس از آن شاه دو حکم نامزدی زاهدی به نخستوزیری و بازداشت مصدق را صادر کرد اما نتوانست مصدق را ساقط کند و به همراه فرح به بغداد و از آنجا به رم رفت. روز بعد طرفداران مصدق در خیابانها به تظاهرات پرداختند و مجسمه شاه و پدرش را پایین کشیدند. بسیاری از نظامیان که در مظان همکاری با شاه قرار گرفته بودند بازداشت شدند.
دو روز بعد طرفداران شاه با طرفداران مصدق به زد و خورد پرداختند و بر آنها پیروز شدند و مصدق از مقام خود عزل شد، و «سپهبد زاهدی» زمام امور را در دست گرفت. در این ماجرا سیصد نفر کشته و چند نفر هم زخمی شدند. سه روز بعد شاه از رم به کشور بازگشت. با پایان حکومت مصدق فصل داستان نفت ایران که با مرگ «سپهبد رزمآرا» آغاز شده بود، پایان یافت.
انتهای پیام/
نظر شما