به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز، سیدمحمود طالقانی در ۱۵ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی در دهکده گلیرد طالقان در خانواده ای روحانی به دنیا آمد. پدرش آیتالله سید ابوالحسن طالقانی از علمای برجسته آن زمان بود؛ عالمی که امام خمینی(ره) در خصوص مقام و منزلتش فرمودند: رحمتخداوند بر پدر بزرگوار او که در صدر پرهیزکاران بود.
طالقانی دوران کودکی خود را در زادگاهش سپری کرد تا اینکه هنگامی که هفت ساله بود، پدرش به تهران مهاجرت کرد و در خانهای کوچک در محله قنات آباد ساکن شد.
آغاز فعالیتهای فرهنگی مرحوم طالقانی
سید محمود فعالیتهای فرهنگی خود را با نوشتن مقاله و سخنرانی، شروع میکند. وی چارۀ درد اجتماع را در بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه میدانست و تلاش کرد خود در این راه پیشقدم باشد، از همینرو برای جوانان جلسات تفسیر قرآن برپا کرد. خود در این باره میگوید: این کتاب هدایت که چون نیم قرن اول اسلام باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی و قضاوت و حکومت حاکم باشد، یکسره از زندگی برکنار شده و در هیچ شأنی دخالت ندارد. دنیای اسلام، که با رهبری این کتاب روزی پیشرو و رهبر بود، امروز دنبالهرو شده. کتابی که سند دین و حاکم بر همه امور بوده مانند آثار عتیقه و کتاب ورد تنها جنبه تقدس و تبرک یافته و از سرحد زندگی و حیات عمومی برکنار شده و در سر حد عالم اموات و تشریفات آمرزش قرار گرفته و آهنگ آن اعلام مرگ است.
تأسیس کانون اسلام
پس از سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ش، وی کانون اسلام را برای نشر معارف قرآن و سنت تأسیس کرد و در همان زمان مجلهای به نام دانشآموز از طرف همان کانون به انتشار رساند. این کانون محل آمد و شد اقشار مختلف جامعه اعم از افسران ارشد ارتش، مهندسین، و صاحبان منصب عالی در برخی وزارتخانهها همچون پست و تلگراف، دانشیاران، آموزگاران، دانشجویان، دانشآموزان و حتی کسبه بود.
حوزه و دانشگاه
فاصله میان حوزویان و دانشگاهیان، یکی از مهمترین دغدغههای طالقانی بود و همواره از این دیوار بزرگ میان این دو قشر، رنج میبرد. وی تلاش بسیاری کرد تا میان این دو نهاد تاثیرگذار در جامعه ارتباط و وحدت ایجاد کند که بیشترین این فعالیت ها در مسجد هدایت بوده است.کاتوزیان در این باره میگوید: آیتالله طالقانی حق بزرگی به گردن ما دانشگاهیان دارد؛ برای اینکه از نخستین کسانی بود که میخواست بین دانشگاه و روحانیت پلی ایجاد کند و این دو مرکز علمی را به هم مربوط سازد، ارتباطی در سطح برابر، نه در سطح ولایت که یکی پیشرو باشد و یکی مقلد.
تبعید
بعد از رمضان ۱۳۵۰خورشیدی در ادامه مبارزاتی که آیت الله طالقانی داشت به مدت ۱۰ سال به زابل تبعید شد که این موضوع اعتراض های زیادی در پی داشت و عوامل رژیم پهلوی با فشار مردم و علما، رأی صادره را پس از ۶ ماه تقلیل و محل اقامت اجباری وی را از زابل به بافتِ کرمان تغییر دادند و پس از یکسال اقامت در بافت، وی به تهران بازگشت.
زندان
در اوایل دهه ۴۰ خورشیدی آیتالله طالقانی به دلیل اعتراض به انقلاب سفید دستگیر و زندانی شد تا اینکه در اوایل خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی او را آزاد کردند اما بار دیگر در حوادث ۱۵ خرداد همان سال دستگیر و پس از مدتی دوباره آزاد شد اما وی در جریان مبارزه با رژیم پهلوی ۲ بار دیگر به زندان های بلندمدت محکوم شد؛ برای نخستین بار در ۱۳۴۲ خورشیدی به زندان رفت که پس از تحمل پنج سال زندان، آزاد شد اما بار دیگر در دوم آذر ۱۳۵۴ خورشیدی توسط دادستان ارتش دستگیر و زندانی شد. علت دستگیری او افشای ارتباطش با مجاهدین بود که پس از دستگیری بلافاصله به زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاده شد. وی تا مدتها در زندان بلاتکلیف بود، نه کیفر خواستی علیه او صادر کرده بودند و نه دادگاهی تشکیل دادند تا اینکه سرانجام دادگاهی فرمایشی تشکیل و آیت الله طالقانی را به ۱۰ سال زندان محکوم کردند اما در شامگاه هشتم آبان ۱۳۵۷ خورشیدی از زندان آزاد شد.
مساله فلسطین
این مجاهد راه حق با سخنرانی درباره «جهاد و شهادت» در انجمن اسلامی مهندسین، از ارتباط بهاییت با رژیم صهیونیستی پرده برداشت. وی از زمان استقرار رژیم صهیونیستی با آن مخالف بود و این مخالفت را در داخل کشور و در سفرهایی که به کشورهای اسلامی داشت، بیان کرد. او یک بار در خطبه های عید فطر ۱۳۴۸ خورشیدی درباره مردم فلسطین سخنرانی کرد و در آن روز از مردم خواست که فطریه خود را برای کمک به فلسطین جمع آوری کنند و هرفردی هر مقداری که در توان داشت در این زمینه کمک کرد و از سفارت اردن برای فلسطینیان فرستاد.
نقش و تاثیرگذاری آیت الله طالقانی پس از پیروزی انقلاب
آیت الله طالقانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نخستین جلسه شورای انقلاب به ریاست شورا انتخاب شد. همچنین امامت نماز جمعه و نمایندگی مردم تهران در مجلس خبرگان از دیگر وظایف وی بود و در پنجم مرداد ۱۳۵۸ خورشیدی با دستور مستقیم امام خمینی(ره)، نخستین نماز جمعه را در دانشگاه تهران اقامه کرد.
وی در سالهای بعد از انقلاب هم با تمام گروههای سیاسی، رفتاری پدرانه داشت و می کوشید تا آنان را در چهارچوب نظام موجود حفظ کند. تلاش کرد که بحرانهای کردستان و ترکمن صحرا را با گفت وگو فیصله دهد. او تا واپسین دم حیاتش به مدارا، تسامح و تساهل باور داشت و برای تحقق آن، هرآنچه را که در توان داشت به کار بست.
آثار و تالیفات
این عالم مجاهد، آثار گرانبهایی را از خود به یادگار گذاشته است که از آن جمله می توان به پرتوی از قرآن، مقدمه و تعلیق بر کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله، اسلام و مالکیت، به سوی خدا می رویم، پرتوی از نهج البلاغه، آینده بشریت از نظر مکتب ما، آزادی و استبداد، آیه حجاب، مرجعیت و فتوا، درسی از قرآن و درس وحدت اشاره کرد.
درگذشت
سرانجام این عالم و روحانی برجسته در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ خورشیدی پس از سال ها مبارزه با استبداد و روشنگری در راه اسلام و قرآن به دیار باقی شتافت. امام خمینی(ره) در پیام خود درباره وی فرمودند: مجاهد عظیم الشأن و برادر بسیار عزیز حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای طالقانی از بین ما رفت و به ابدیت پیوست و به ملأ اعلاء با اجداد گرامش محشور شد. برای آن بزرگوار سعادت و راحت و برای ما و امت ما تأسف و تأثر و اندوه.
انتهای پیام/
نظر شما