فاطمه اسدپور منفرد وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص انواع طلاق گفت: طلاق از جهات مختلف به انواع مختلفی تقسیم میشود؛ از منظر قابل رجوع بودن به طلاق رجعی و بائن تقسیم شده و منظور از طلاق رجعی طلاقی است که مرد در زمان عده حق رجوع دارد و در طلاق بائن مرد در دوران عده حق رجوع ندارد و طلاق بائن شامل زن یائسه، غیرمدخوله و خلع و مبارات میشود. طلاق خلع و مبارات خود شاخهای از طلاق توافقی است و در زمانی اتفاق میافتد که یا یک طرف یا هر دو طرف از هم کراهت داشته باشند. در مواردی هم زن براساس عسر و حرج طلاق میگیرد و در این مورد هم مرد حق رجوع ندارد. در سه طلاقه یعنی زن و مرد سه بار از هم طلاق گرفته باشند هم مرد امکان رجوع ندارد.
او ادامه داد: طلاق از این جنبه که چه کسی تقاضای طلاق بدهد به یک طرفه و توافقی تقسیم میشود. در طلاق یک طرفه همان طور که از اسمش پیداست، زن یا مرد برحسب دلایلی که دارد درخواست طلاق میدهد اما در طلاق توافقی باید اسم هر دو طرف در درخواست طلاق باشد.
اسدپور منفرد عنوان کرد: در طلاق توافقی شرایط بستگی به توافق دو طرف دارد و ممکن است کسی از نصف یا تمام مهریه خود بگذرد و یا حتی مالی هم به مرد بدهد تا راضی به طلاق شود و یا مرد مالی به زن بدهد.
او افزود: در مورد ارائه دادخواست طلاق توسط زن اگر موارد دوازدهگانه عقدنامه مانند استنکاف شوهر از دادن نفقه به مدت شش ماه، سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند، ابتلای زوج به امراض صعبالعلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطرهانگیز باشد، جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد (منظور جنون ادواری است.)، عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح، منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد (مثلا زوج گدایی کند)، محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که مجموعا منتهی به پنج سال یا بیشتر بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد. در تمام این موارد، در صورتی حق طرح دعوای طلاق برای زن ایجاد میشود که حکم قطعی محکومیت شوهر صادر شود و مرد در زندان باشد، ابتلای زوج به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند، زوج، زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند (تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است) یا شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند، محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد. تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت خانوادگی بوده، با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف و موازین دیگر با دادگاه است، در صورتی که پس از گذشت پنج سال، زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود، در صورتی که زوج مفقودالاثر شود و ظرف شش ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود و زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیار کند یا به تشخیص دادگاه بین همسران خود به عدالت رفتار نکند، محقق شود، فرد میتواند دادخواست طلاق دهد. مورد بعدی این است که خانم بتواند عسر و حرج یعنی سختی خود در زندگی را اثبات کند.
این وکیل دادگستری درخصوص نحوه ارائه دادخواست طلاق توسط مرد بیان کرد: طلاق توسط مرد نیازی به دلیل ندارد و هر زمان که اراده کند میتواند برای طلاق اقدام کند البته شرایط در زمانی که طلاق با ارائه دلیل است تفاوتهایی با درخواست طلاق بدون دلیل دارد. در طلاق با دلیل مرد باید در صورت مطالبه توسط زن مهریه، نفقه و اجرت المثل را پرداخت کند اما در طلاقی که بدون دلیل اتفاق میافتد مرد باید علاوه بر موارد گفته شده، مرد باید نحله پرداخت کند. نحله هدیهای از طرف مرد است که براساس نظر کارشناس و به میزان تعداد سالهای زندگی مرد و زن مشخص میشود و دومین تفاوت طلاق با دلیل و بدون دلیل پرداخت نصف دارایی مرد به زن است.
او در پایان تاکید کرد: زن به هیچ عنوان نمیتواند در زمان عده ازدواج کند و اگر این اتفاق بیفتد آن زن و مرد به هم حرام ابدی میشوند که این خود بحث مفصلی است.
انتهای پیام /
نظر شما