به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ کمتر از دو ماه پس از توقف جنگ میان ایران و اسرائیل، جبهه اصلاحات بیانیهای با هدف اصلاح ساختاری منتشر کرد؛ متاسفانه نویسندگان آن تاکنون نه تنها نتوانستهاند توضیح دهند مخاطبشان چه کسی است؟! بلکه پاسخ درخوری نیز به تعارضات میان مفاد بیانیه مذکور و جهتگیریهای رئیسجمهور برخواسته از طیف اصلاحطلب و سیاستهای کلان کشور ندادهاند.
بیشتر بخوانید؛
بیانیه جبهه اصلاحات انعکاس نگاه گروهی تندرو است/ اقدامی فاقد ارزش سیاسی و خلاف امنیت ملی
همین تعارضات در کمترین زمان ممکن پس از انتشار بیانیه، سیلی از انتقادات درون گفتمانی جریان اصلاحطلبی را به سوی آن روانه کرد، گویی منتقدان تصور میکردند به جای امضای جبهه اصلاحات، امضای جبهه پایداری در انتهای بیانیه جا خوش کرده است!
هر چند این تصور پر بیراه نبود زیرا پیشتر چهرههای شاخص پایداری تلاش کرده بودند تا با بنیصدر سازی از رقیب پیروز در عرصه انتخابات، وی را کنار بزنند، تلاشی که با تدبیر عقلای اردوگاه اصولگرایی ناکام ماند اما جبهه اصلاحات توانست نشان بدهد گاهی ممکن است بوی عبور از جبهه خودی هم به مشام برسد!
بیانیه جبهه اصلاحات در شرایطی منتشر شد که پیش از آن چند بیانیه، یادداشت و سخنرانی از سوی چهرههایی مانند حسن روحانی، میرحسین موسوی، محمدجواد ظریف منتشر و در آن از پیشنهادهایی مانند تشکیل مجلس موسسان تا تغییر پارادایم رونمایی شده بود. هر چند در پیشنهادات کمتر رادیکال از این دست مانند تغییر پارادایم، نویسندگان صرفا به بیان عبارات کلی و مبهم اکتفا کرده بودند اما به نظر میرسد در نهایت بیانیه جبهه اصلاحات توضیح ابهامات پیشین را به عهده گرفت.
بیانیه جبهه اصلاحات پس از گذشت یک ماه از دیدار اعضای این جبهه با رئیس جمهور، منتشر شد. ۳۱ تیرماه بود که رسانهها خبر دادند آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران، «گزارشی از بسته سیاستی داخلی و خارجی تهیهشده توسط کمیته سیاسی جبهه» را به مسعود پزشکیان ارائه کرده است با این حال جزییاتی از آن منتشر نشد.
اما محمد نیشابوری، رئیس شورای سیاسی حزب اسلامی کار یک روز بعد، آن جزئیات را در قالب یادداشتی اینگونه روایت کرد: «نقطه ثقل همه دیدگاههای مطرح شده، ضرورت تغییر ریل کشور در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، بینالملل و اجتماعی بود. اتفاق نظر کاملی وجود داشت مبنی بر اینکه با رویههای گذشته نمیتوانیم به نتیجه برسیم. راهی جزاصلاحات هدفمند و گسترده در ساختارهای تصمیمگیری نیست.»
البته مسعود پزشکیان نیز در آن جلسه با بیان اینکه مسیر اصلاحات پیچیده است، گفته بود: «برخی سخنان در بیان، آسان و ساده جلوه میکنند، اما اجرای آنها در عرصه عمل بهمراتب دشوارتر است. اصلاحات فرآیندی زمانبر محسوب میشود و برخی تغییرات ممکن است یک دهه زمان نیاز داشته باشند.»
وی همچنین تاکید کرده بود: «باید از ورود به موضوعات تفرقهبرانگیز پرهیز شود. امروز حتی آمادگی داریم بر مبنای انصاف و عدالت با اپوزیسیون نیز گفتوگو کنیم، چراکه حل مسائل کشور نیازمند گفتوگو و نه تقابل است.»
مواضع متضاد سران جبهه اصلاحات با وزارت خارجه دولت پزشکیان!
حالا تقریبا پس از یک ماه از آن دیدار با رئیسجمهور، بیانیهای از سوی جبهه اصلاحات صادر شده است که در تضاد آشکار با رهبردهای وزارت خارجه دولت وی است.
در حالیکه وزیر امور خارجه دولت چهاردهم بارها پیش و پس از جنگ ۱۲ روزه بر حق غنیسازی در خاک کشور تاکید کرده است این بیانیه از تصمیمسازان ارشد نظام میخواهد غنیسازی را تعلیق کنند!
نکته جالب اینجاست که زمانیکه به این بند بیانیه از سوی جریانهای مختلف سیاسی نقد وارد می شود، بهزاد نبوی رئیس پیشین جبهه اصلاحات که خود را «مخالف مشروط» بیانیه میداند، اذعان میکند: «من با آن چیزهایی [در بیانیه] که همه مخالفت میکنند مخالف نبودم، حتی تندتر از آنها هم هستم. آنها اگر معتقد به تعلیق غنیسازی هستند من معتقد به تعطیل غنیسازی هستم.»
یا در حالیکه وزیر امور خارجه در مورد تهدیدات اخیر سه کشور اروپایی برای اجرای مکانیزم ماشه گفته است: «سه کشور اروپایی دیگر عضو برجام به حساب نمیآیند و اصولا حق استفاده از سازوکار اسنپبک را ندارند. آنها اخیرا موضوع تمدید ۶ ماهه آن را مطرح کردهاند که موضع ما این است که اصولا حق استفاده از آن را ندارید. اگر اسنپبک اجرا شود، به نظرم تحریم اقتصادی جدیدی اضافه نمیشود و به لحاظ اقتصادی تفاوتی در وضعیت فعلی ایران ایجاد نمیکند. اما از لحاظ سیاسی تاثیراتی دارد. ما ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل قرار میگیریم و قطعنامههای قبلی برمیگردد.»
اما آذر منصوری، رئیس فعلی جبهه اصلاحات در توئیتی طعنهآمیز نسبت به اظهارات عراقچی نوشته است: «چرا با آنکه میدانید مکانیسم ماشه چه خطراتی برای امروز و آینده کشور دارد، آن را کماهمیت جلوه میدهید؟ آیا دیگر آیندهای برای فروختن باقی مانده است؟»
جبهه اصلاحات شاید از لحاظ تئوری معتقد به اراده قوی این جریان برای حرکت در مسیر همگرایی و انسجام بیشتر میان احزاب داعیهدار اصلاح طلبی باشد اما واقعیت این است که این جبهه تا پیش از بیانیه بحث برانگیز اخیر نیز در بسیاری از موارد موضعگیری بعضا متناقضی در برابر سیاستهای دولت داشت. مواضعی که در آن منافع حزبی صدرنشین بود تا همگرایی و نمونه برجسته آن تحت فشار قرار دادن رئیسجمهور در مسائل کلانی مانند زمان و چگونگی مذاکره بود.
این جبهه حالا نیز با ارائه مانیفستی دور از انتظار برای تصمیمسازان ارشد کشور حتی واکنش بسیاری از همطیفان خود را برانگیخته است. مانیفستی ناپخته که ضرورت اصلاح در ساختار و برنامههای این جریان را بیش از پیش برجسته میکند و آینده سیاسی جبهه اصلاحات را در هالهای از ابهام و چالش قرار میدهد.
دشمن را برای حمله حریص نکنید
دو روز پس از انتشار بیانیه جبهه اصلاحات که به زعم بسیاری از تحلیلگران به نوعی بازی در زمین بیگانگان بود، روزنامه اینترنتی صدای ایران، رسانه دفتر رهبر انقلاب دامن زدن به چند صدایی در شرایط فعلی را ضربه مستقیم به «منافع ملی» خواند و نوشت: «بلند کردن صداهایی که منطبق با واقعیتهای صحنه نیست و تکرار همان فهرست دیکتهشده آمریکا و اسرائیل است، در خدمت دشمن است و او را نسبت به دستیابی به اهداف ناکامماندهاش امیدوار میکند. دشمنی که در میدان جنگ شکست خورده، چشم امیدش را به اختلاف داخلی دوخته است. هرگونه فضاسازی پرهیاهو و نسخهنویسی تسلیم، در حقیقت پر کردن خشاب دشمن است.»
در ادامه این دست هشدارها، در آخرین روز مردادماه ۱۴۰۴ علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مشاور رهبر انقلاب در بخشی از یک گفتگوی تصویری تصریح کرد: «نمیگویم اختلافنظر نیست؛ ممکن است در جامعه اختلاف نظرات زیاد باشد، سیاسیّون هم اختلاف داشته باشند، احزاب هم اختلاف داشته باشند؛ مسئله این است که نباید به شرایط زمان و مکان و وضعیّتی که مردم در آن قرار دارند بیتوجّه بود، چراکه اینها گاهی سایشهایی ایجاد میکند که دشمن را به عملیّات علیه ما حریص میکند. بنابراین، این جهت هم به نظر من مهم است و باید به آن دقّت کرد.»
با این حال به نظر میرسد سران جبهه اصلاحات هنوز تصور میکنند انتقادات به بیانه صرفا ناشی از پارهای سوگیریهای رقبای سیاسی است و به این بهانه که برخی از این انتقادات در روزهای اخیر از تریبون صدا و سیما و نماز جمعه بیان شده است بر این باور هستند صدا و سیما باید فرصتی را برای پاسخگویی جبهه اصلاحات به انتقادات فراهم کند.
در این چارچوب شنبه ۱ شهریورماه ۱۴۰۴ آذر منصوری در نامهای سرگشاده خطاب به پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما نسبت به رویکرد این سازمان در انعکاس بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران اعتراض کرد و خواهان شرکت نمایندگان این جبهه در یک برنامه زنده با رعایت اصول بیطرفی شد تا امکان پاسخ برای آنها فراهم شود.
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران نیز در واکنش به اظهارات سخنرانان خطبههای نماز جمعه علیه بیانیه این جبهه از آنها خواسته است تا با تخریب و تخطئه یک جریان شناسنامهدار سیاسی کشتی را سوراخ نکنند.
اما وی توضیح نداده است با چه استلالی طیف وسیعی از جریانهای اصلاحطلبی را به جبهه اصلاحات فروکاسته است؟! علاوه بر این با جستجویی ساده در صفحات مجازی و رسانههای برخط، انبوهی از انتقادات چهرههای شاخص اصلاحطلب از بیانیه یک جانبه جبهه اصلاحات به چشم میخورد که از همان روز صدور آن یعنی ۲۶ مردادماه آغاز شد و همچنان ادامه دارد و بسیار واضح است که اصلاحطلبان منتقد از تربیون رسانه ملی یا نماز جمعه برای نقد بیانیه استفاده نکردهاند.
حتی شب گذشته محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات نیز با لحنی کنایهآمیز در کانال تلگرامی خود نوشت: «فراموش نکنیم اصلاحطلبی یک تفکر عمیق و ریشهدار است. خاتمی و اصلاحات نماینده آن اندیشه ژرف مورد نیاز جامعهاند که بسیار شاملتر و بزرگتر از جبهه و احزاب اصلاحات است. جبهه اصلاحات متشکل از مجموعه احزابی است که سابقه اصلاحطلبی داشتهاند و نماینده کل تفکر و اندیشه اصلاحات نیستند.»
هر چند بسیاری از منتقدان بر این باور هستند اگر بیانیه جبهه اصلاحات مورد تایید سیدمحمد خاتمی نیست، وی باید در برابر آن موضع قاطع و صریح بگیرد اما به هرحال نوشته چندخطی ابطحی نیز گویای بسیاری از مسائل است.
عبور از دولت پزشکیان در سالگرد یک سالگی؟
در روزهای پس از انتشار این بیانیه، علاوه بر هشدارهایی درباره ضرورت وحدت در مسائل کلان کشور، برخی تحلیلگران سیاسی آن را به عنوان مقدمهای برای عبور جبهه اصلاحات از دولت پزشکیان تفسیر کردند.
سعید احدیان، مشاور سیاسی رئیس مجلس در یادداشتی نوشت: «این بیانیه عبور اصلاحات از نامزد رسمی خودش است. در حالیکه همه می دانیم که هر لحظه امکان دارد دشمن به ما حمله کند، ناگهان بیانیهای میآید و ساز مخالف با ساختارهای نظام میزند. آیا این ضدانسجام نیست. آیا این مکمل حرف امثال آقای رسایی که حرف از عدم کفایت رئیسجمهور میزنند نیست؟ آیا تردیدی وجود دارد که این بیانیه در محاسبات اسرائیل برای حمله به ایران، کفه حمله را تقویت کرده است؟ معلوم نیست نتانیاهو چقدر از این بیانیه استفاده خواهد کرد که برای آمریکا استدلال حمله مجدد تولید کند؟»
منتقدانی از این دست، بر این باور هستند برخی برنامههای تعریف شده در بیانیه همانطور که پیشتر نیز گفته شد در تضاد با راهبردهای کلان وزارت خارجه دولت پزشکیان است. اگر بخواهیم آن برنامهها را به منزله ریلگذاری جدید برای این وزارتخانه بدانیم بازهم تغییر ریل در سیاست خارجی به عهده نهادهای بالادستی مانند شورای عالی امنیت ملی کشور است و یک حزب سیاسی قادر به تغییر ریلگذاری در سیاستهای کلان نیست. بنابراین فقط یک احتمال تلخ در این میان باقی میماند و آن هم عبور از دولت پزشکیان در سالگرد یک سالگی آن است!
واقعیت این است که دولت مسعود پزشکیان با تمام صداقت و تلاشی که برای همگرایی میان قوای سه گانه تحت عنوان ایده «وفاق» داشت اما متاسفانه نتوانست برخی مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم را برآورده کند و حالا این بیم وجود دارد که برخی حامیان رادیکال آن به بهانه پافشاری بر ایجاد تغییرات کلان در عرصه دیپلماسی، از دولت پزشکیان عبور کنند تا بتوانند پایگاه مردمی خود را برای انتخابات آتی حفظ کنند.
اگر چنین احتمالی صادق باشد اولین نشانه آن بیانیهای است که به وضوح مشخص است دولت توان و مجوز اجرای آن را ندارد و سایر سطوح نیز با آن همسو نیستند و اساسا مشخص نیست چه کسی باید آن را عملیاتی کند!
یکی دیگر از دردسرهای بیانیه جبهه اطلاحات برای دولت ایجاد یک وضعیت پارادوکسیکال برای مسعود پزشکیان است. زیرا از جهتی رئیسجمهور همواره تاکید میکند که در جهتگیری سیاست خارجی تابع رهبر انقلاب است اما به هر حال از لحاظ تشکیلاتی اگر نگوییم وامدار جبهه اصلاحات است حداقل نماینده تفکر اصلاحطلبی در راس یکی از قوای سهگانه است و حالا باید یکی از دو مسیر بیشرو را انتخاب کند و با توجه به مرام سیاسی رئیسجمهور، مشخص است وی به کدام سمت خواهد رفت اما ناچار خواهد بود شرایط پیچیده ناشی از هیاهوی غوغاسالاران همحزبی خود را نیز تحمل کند.
بر همین اساس سه روز پس از انتشار بیانیه جبهه اصلاحات فاطمه مهاجری، سخنگوی دولت در واکنش به آن تاکید کرد: «اظهارنظرها آزادانه است اما دقت به انسجام اجتماعی و توجه به اینکه در شرایط پیچیده امروز، اظهارنظرهای ما نباید شرایط را پیچیدهتر کند یا به نوعی مورد سوءاستفاده دشمن قرار گیرد، مهم است.»
علیاصغر شفیعیان، مشاور رسانهای رئیسجمهور نیز در گفتوگویی با انتقاد از بیانیه اخیر جبهه اصلاحات اظهار کرده است: «ایدههای اصلاحطلبان «بیشتر شبیه خواب و خیال» است؛ در شرایطی که اصلاحطلبان سهم جدی در دولت دارند، از معاون اول گرفته تا وزرا و مدیران استانی، شایسته نیست با مواضع متناقض و اپوزیسیونی دست دولت را ببندند.»
زمان آزمون دشوار جبهه اصلاحات
البته سران جبهه اصلاحات در تلاش هستند تا احتمال عبور از پزشکیان را مردود اعلام کنند. به عنوان مثال شنبه ۱ شهریورماه، حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به دبیرکلی آذر منصوری در بخشی از نشست هفتگی این حزب تاکید کرد: «این بیانیه نه تنها به دنبال فاصلهگذاری جبهه اصلاحات با دولت پزشکیان یا عبور از وفاق نیست، بلکه به دنبال تقویت موضع دولت در پرهیز از تشنجآفرینی بینالمللی و اداره درست کشور بوده است.»
حال باید دید در روزهای آینده جبهه اصلاحات در واکنش به حجم وسیعی از انتقادات چه مشی را در پیش خواهد گرفت. آیا راه انسداد سیاسی و عبور از رئیسجمهور را بر ایستادن در کنار وی و مردم ترجیح میدهد یا تلاش میکند تا از دولت پزشکیان در برابر خطرات داخلی و خارجی محافظت کند؟!
برای آشکار شدن پاسخ این پرسشها باید تا زمان تصمیم احتمالی فعالسازی مکانیزم ماشه منتظر ماند؛ اگر مکانیزم ماشه فعال شود، دولت چهاردهم در شرایط دشوارتری نسبت به امروز قرار خواهد گرفت و در چنین وضعیتی علاوه بر ضرورت اتخاذ تصمیمهای دوراندیشانه از سوی شخص رئیسجمهور و تک تک اعضای کابینه وی، جبهه اصلاحات در راستای وظایف حزبی خود موظف است تا از ریزش بدنه اجتماعی حامی پزشکیان حدالامکان پیشگیری کند.
این جا درست نقطهای است که این جبهه میتواند در عمل اثبات کند نیتش از صدرو بیانیهای جنجالی، صرفا خیرخواهی برای مردم و دولت بود نه عبوراز آنها.
انتهای پیام/
نظر شما