شرایط امروز با سال ۶۷ هیچ‌ شباهتی ندارد/ توهم حل بحران‌ها با دیدار پزشکیان و ترامپ 

یک فعال سیاسی با بیان این‌که افرادی که بحث دیدار ترامپ و پزشکیان  را مطرح می‌کنند، بیش از آنکه بر اساس تحلیل واقع‌بینانه صحبت کنند، اسیر آرزوها، توهمات و نوعی رویاپردازی هستند گفت:  آن‌ها چنین القا می‌کنند که گویا اگر آقای پزشکیان همین فردا در نیویورک با ترامپ دیدار کند، تمام مشکلات حتی مکانیسم ماشه حل خواهد شد. این حرف‌ها چیزی جز فروش توهم و دروغ‌های بزرگ نیست. 

به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان، امروز سه‌شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴ برای شرکت در اجلاس سازمان ملل عازم نیویورک شد.

بیشتر بخوانید؛

تحمیل تصمیم به رهبری توهین آشکار است/ عدم درک تندروهای خودشیفته از واقعیات کشور

این سفر می‌تواند نقطه‌ای متفاوت در کارنامه سفرهای دیپلماتیک روسای جمهور ایران به نیویورک باشد، چرا که نخستین سفر پس از جنگ ۱۲ روزه و بمباران مراکز هسته‌ای ایران توسط آمریکا است. اهمیت این سفر تنها به این موضوع محدود نمی‌شود؛ هم‌اکنون که کشورهای اروپایی در مسیر فعال‌سازی مکانیسم ماشه قرار دارند، حضور رئیس‌جمهور ایران در این اجلاس فرصتی کم‌نظیر برای تقویت همکاری‌ها و ایجاد تعاملات سازنده با سایر کشورها فراهم می‌آورد.

با این حال، برخی از چهره‌های سیاسی با تأکید بر ضرورت دیدار با رئیس جمهور آمریکا، قصد دارند این سفر مهم را وارد حاشیه‌های سیاسی کنند. در این راستا، علی مطهری اظهار داشت: «اگر در جریان سفر به نیویورک، ترامپ خواستار ملاقات شود، پیشنهاد می‌کنم رئیس‌جمهور به رغم نفاق‌ها و ادعاهای دروغین او، به دلیل منافع ملی، این دیدار را بپذیرد.»

چرا برخی می‌خواهند پزشکیان با ترامپ دیدار کند؟

با نزدیک شدن زمان سفر رئیس‌جمهور کشورمان به نیویورک و حضور وی در مجمع عمومی سازمان ملل، برخی چهره‌ها با مطرح کردن موضوعات مختلف تلاش دارند این سفر مهم را به حاشیه ببرند. با این حال، تحلیلگران سیاسی معتقدند که این سفر در زمان مناسبی انجام می‌شود و فرصت بی‌نظیری برای انتقال دیدگاه ملت ایران به جامعه جهانی فراهم می‌کند.

محمود واعظی، رئیس دفتر دولت دوازدهم، در این باره اظهار داشت: «سفر رئیس‌جمهور به سازمان ملل و حضور در مجمع عمومی این سازمان، سفری حیاتی است. نمایندگان تمامی کشورهای جهان در این اجلاس حضور دارند و چندین رویداد مهم همزمان با این سفر رخ می‌دهد. سخنرانی رئیس جمهور در صحن سازمان ملل، از طریق رسانه‌های جهانی پخش خواهد شد و فرصتی مناسب برای انتقال مواضع رسمی ایران به افکار عمومی جهان ایجاد می‌کند.»

یعقوب رضازاده، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، نیز بر اهمیت این سفر تأکید کرد و گفته است: «رئیس‌جمهور از تریبون سازمان ملل می‌تواند ضمن تشریح جنایات رژیم صهیونیستی در تجاوز به ایران، خواستار محکومیت این رژیم از سوی جامعه بین‌المللی شود.»

در همین حال، محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح‌طلب محور اصلی این سفر را تشریح وقایع جنگ ۱۲ روزه عنوان کرد و افزود:«این سفر تنها موقعیتی است که از زمان انقلاب تاکنون، نوعی مذاکره شبه‌مستقیم رخ داده است. لازم است آمار، ارقام و ابعاد جنایات علیه مردم ایران به شکل دقیق ارائه شود.»

این درحالی است که یک جریان سیاسی در حال فضاسازی برای مطالبه دیدار رئیس‌جمهور با دونالد ترامپ است. محمد عطریانفردر این زمینه گفته است: «اگر رئیس‌جمهور بخواهد نقطه عطفی در سنت مذاکراتی با غرب ایجاد کند، باید تأیید رهبر انقلاب را داشته باشد. در این صورت، حتی ملاقات مستقیم با ترامپ هم می‌تواند با هدف منافع ملی و بهره‌برداری راهبردی انجام شود.»

همچنین غلامحسین کرباسچی، شهردار سابق تهران، اظهار کرد: «رئیس جمهور باید اختیار کافی برای دیدار با مقامات ارشد آمریکایی، اروپایی و سایر کشورها داشته باشد ونقش آقای هاشمی در سال ۶۷ را ایفا کند.» مصطفی کواکبیان نیز گفته است: «امیدوارم پزشکیان اولین رئیس‌جمهوری باشد که با رئیس‌جمهور آمریکا ملاقات می‌کند.»

در مقابل، عده‌ای دیگر از تحلیلگران دیدار با ترامپ یا سران کشورهای اروپایی را به نفع کشور نمی‌دانند. ناصر ایمانی، فعال سیاسی اظهار داشت: «رئیس‌جمهور نباید با سران سه کشور اروپایی—فرانسه، آلمان و انگلیس—که در پی فعال‌سازی مکانیزم اسنپ‌بک هستند، ملاقات کند. البته موضوع وزیر خارجه بحث جداگانه‌ای است، اما ملاقات با این سه کشور در شرایط فعلی مطلوب نیست.»

ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در توصیه‌ای به پزشکیان گفت: «دلسوزانه توصیه می کنم رئیس جمهور به سازمان‌ملل نروند یا اگر می روند سفرشان خلاصه باشددلیل: تجربه پارسال!.» البته این نظر در شرایط فعلی چندان کارآمد و موثر نیست و تنها راه برون رفت از مشکلات، قطعا باز نگه داشتن پنجره دیپلماسی است اما آنچه آینده را رقم می‌زند نحوه تعامل با جهان بر مبنای منافع ملی است.

در ادامه گفتگوی ایسکانیوز با بیژن عبدالکریمی فعال سیاسی و استاد فلسفه را می‌خوانید:

تضمینی وجود دارد که ترامپ رفتاری که با زلنسکی کرد را با پزشکیان نکند؟

عبدالکریمی در واکنش به برخی گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال دیدار مسعود پزشکیان با دونالد ترامپ در حاشیه سفر به نیویورک گفت: نخست باید پرسید اساساً آیا از سوی ترامپ دعوتی برای چنین دیداری صورت گرفته است یا خیر؟ برخی افراد در داخل بدون توجه به واقعیت‌های دیپلماتیک صرفاً طرح موضوع می‌کنند، در حالی‌که باید دید آیا طرف مقابل اساساً اراده‌ای برای گفت‌وگو دارد یا نه.

وی با اشاره به دیدار ترامپ و زلنسکی گفت: تجربه گذشته نشان می‌دهد رفتار آقای ترامپ با برخی رهبران، از جمله ماجرای برخورد تحقیرآمیز وی با زلنسکی، نمی‌تواند نادیده گرفته شود. آیا تضمینی وجود دارد که ترامپ رفتاری که با زلنسکی کرد را با پزشکیان نکند؟ در دیپلماسی، میز مذاکره همیشه دو صندلی دارد؛ یک طرف نمی‌تواند صرفاً خواهان گفت‌وگو باشد و طرف دیگر هیچ توجهی نکند.

وی در ادامه گفت: مسئله اصلی این است که آیا آمریکایی‌ها اساساً ایران را به‌عنوان یک بازیگر جدی و محترم در روابط بین‌الملل به رسمیت می‌شناسند یا خیر. اگر طرف مقابل ایران را «به حساب بیاورد» و دعوتی رسمی و محترمانه ارائه دهد، طبیعتاً پاسخ متناسب باید از سوی تهران داده شود. اما اگر هیچ دعوتی وجود ندارد، طرح چنین پیشنهاداتی بیش از آن‌که کمک‌کننده باشد، حاشیه‌سازی داخلی است.

افرادی که بحث دیدار پزشکیان و ترامپ را مطرح می‌کنند اسیر توهمات هستند

این فعال سیاسی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه برخی معتقدند دیدار رئیس‌جمهور با ترامپ می‌تواند مهم‌ترین برگ برنده ایران برای به تعویق انداختن مکانیسم ماشه باشد، گفت: واقعیت این است که افرادی که بحث دیدار ترامپ و پزشکیان را مطرح می‌کنند، بیش از آن‌که بر اساس تحلیل واقع‌بینانه صحبت کنند، اسیر آرزوها، توهمات و نوعی رویاپردازی هستند. آن‌ها چنین القا می‌کنند که گویا اگر آقای پزشکیان همین فردا در نیویورک با ترامپ دیدار کند، تمام مشکلات اقتصادی، فرهنگی و ناترازی انرژی کشور و حتی مکانیسم ماشه حل خواهد شد. این حرف‌ها چیزی جز فروش توهم و دروغ‌های بزرگ نیست. اگر واقعاً همه مسائل با یک دیدار و یک دست دادن حل می‌شد، مقاومت در برابر مذاکره قطعاً اقدامی غیرعاقلانه به شمار می‌آمد.

وی با اشاره به این‌که قدرت تعیین کننده مذاکره است، گفت: اما مسئله بسیار عمیق‌تر از این است. حتی اگر مذاکره‌ای صورت بگیرد، آنچه مسیر و نتیجه مذاکرات را تعیین می‌کند قدرت واقعی طرفین است، نه صرفاً حضور پشت میز مذاکره. باید پرسید آیا ترامپ قدرت نظامی، اقتصادی و هسته‌ای خود را کنار خواهد گذاشت و بر اساس اخلاق و انصاف وارد گفت‌وگو می‌شود؟ پاسخ روشن است خیر. وی با تمام ظرفیت‌های قدرت خود به میز مذاکره خواهد آمد و تلاش خواهد کرد طرف مقابل را وادار به پذیرش خواسته‌هایش کند.

عبدالکریمی در ادامه گفت: پرسش اصلی اینجاست آن‌هایی که چنین پیشنهادهایی می‌دهند، می‌خواهند ایران با چه پشتوانه و چه قدرتی بر سر میز مذاکره بنشیند؟ در دیپلماسی، مهم نیست صرفاً مذاکره‌ای آغاز شود؛ بلکه آنچه تعیین‌کننده محتوا و نتیجه مذاکره است، میزان قدرت طرفین است.

وی با بیان این‌که کسی مخالف مذاکره نیست گفت: هیچ فرد عاقلی با اصل مذاکره مخالف نیست؛ مخالفت با مذاکره ناشی از ناآگاهی است. اما نکته مهم شرایط مذاکره و توازن قواست. وقتی طرف مقابل همه ابزار قدرت خود را برای تسلیم کردن ما به میدان آورده، چگونه می‌توان انتظار داشت که با یک لبخند یا یک دیدار کوتاه شرایط به سود ایران تغییر کند؟

این فعال سیاسی در ادامه افزود: متأسفانه بخشی از جریان‌های اجتماعی و سیاسی داخل کشور، عملاً در زمین دشمن بازی می‌کنند. گویی رشته‌ای نامرئی میان این افراد و طرف مقابل برقرار است و دستورات دشمن بی‌کم‌وکاست در داخل بازتاب پیدا می‌کند.

شرایط امروز ایران با شرایط سال ۶۷ هیچ‌ شباهتی ندارد

عبدالکریمی در واکنش به این پرسش که یکی از فعالان سیاسی، پیشنهاد داده است، آقای پزشکیان با اخذ تأیید و اختیارات ویژه از رهبری، نقشی مشابه مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال ۶۷ ایفا کند؛ آیا چنین رویکردی نوعی افراط‌گرایی محسوب نمی‌شود و که می‌تواند همانند تندروی اصولگرایان، به کشور آسیب وارد کند؟ گفت: ابتدا باید به یک نکته اساسی توجه داشت: شرایط امروز ایران با شرایط سال ۶۷ هیچ‌گونه شباهتی ندارد. آن زمان کشور درگیر یک جنگ تمام‌عیار بود و تصمیمات خاصی با توجه به شرایط جنگ و ملاحظات ملی گرفته شد. امروز ما در موقعیت متفاوتی قرار داریم؛ ایران در عرصه منطقه‌ای و جهانی جایگاه تثبیت‌شده‌تری دارد و نوع تهدیدها و فرصت‌ها نیز تغییر کرده است.

وی در ادامه گفت: مقایسه شرایط فعلی با سال ۶۷ قیاسی نادرست است و نمی‌توان از یک الگوی تاریخی در موقعیتی متفاوت، نسخه‌برداری کرد. علاوه بر این، هرگونه تصمیم درباره مذاکره یا تعامل با آمریکا باید در چارچوب منافع ملی و بر اساس واقعیات قدرت ملی ایران اتخاذ شود.

پیشنهاد گرفتن اختیارات ویژه از رهبری ناشی از فهم نادرست است

عبدالکریمی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این‌که آیا اختیارات ویژه‌ای که برخی پیشنهاد می‌کنند تا رئیس‌جمهور از رهبری بگیرد، می‌تواند مقدمه‌ای برای محدود کردن اختیارات رهبری تلقی شود، گفت: رهبری بسیار هوشیارتر و آگاه‌تر از آن هستند که چنین اختیاراتی را به‌گونه‌ای واگذار کنند که در نهایت به محدود شدن جایگاه رهبری بینجامد. اساساً طرح این مسئله ناشی از یک فهم نادرست از سازوکار تصمیم‌گیری در ایران است.

وی در ادامه گفت: اینکه آیا ترامپ یا دولت ایالات متحده بخواهند با ایران مذاکره کنند یا نه، ارتباط مستقیمی با تصمیم رهبری ندارد؛ این یک واقعیت عینی در نظام بین‌الملل است که قدرت‌های بزرگ زمانی به گفت‌وگو با یک کشور تن می‌دهند که آن کشور را به‌عنوان قدرتی واقعی و تأثیرگذار به رسمیت بشناسند. بنابراین مسئله اصلی، سطح قدرت و جایگاه ایران در نظام جهانی است، نه میزان اختیاراتی که از سوی رهبری به رئیس‌جمهور تفویض شود.

این فعال سیاسی با اشاره به‌ این‌که تصمیم درباره مذاکره صحیح است، گفت: دعوت به گفت‌وگو، به‌خودی‌خود اقدامی درست و عقلانی است؛ اما تبدیل کردن آن به یک راهبرد قطعی یا کلید حل همه مشکلات، خطایی بزرگ و غیرقابل دفاع است. مذاکره می‌تواند بخشی از ابزار دیپلماسی باشد اما راهبرد ملی تنها بر پایه گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد، بلکه باید بر قدرت ملی، انسجام داخلی و شناخت دقیق از معادلات جهانی استوار باشد.

پزشکیان مواضع صلح‌طلبانه ایران را در برابر افکار عمومی جهان بیان کند

این فعال سیاسی در پاسخ به پرسشی درباره اهمیت سفر رئیس‌جمهور به مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با توجه به حساسیت‌های بین‌المللی و بحران‌های اخیر، گفت: به نظر من آقای پزشکیان حتماً باید این سفر را انجام دهد و به نیویورک برود. حضور رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی استثنایی برای ایران است و آقای پزشکیان باید مواضع صلح‌طلبانه ایران را در برابر افکار عمومی جهانی با صدای رسا بیان کند و از این مواضع دفاع نماید.

عبدالکریمی با اشاره تنش‌زایی کشورهای غربی گفت: رئیس‌جمهور باید بگوید که ایران در طول بیش از چهار دهه، همواره تلاش کرده است که سطح تنش‌ها با غرب را کاهش دهد. بارها در مذاکرات مختلف، انعطاف و حسن‌نیت از سوی جمهوری اسلامی ایران نشان داده شد. اما واقعیت این است که طرف غربی هرگز در عمل اراده‌ای برای کاهش تنش نداشته و دائماً در مسیر تنش‌آفرینی و فشار گام برداشته است. اکنون ما را بر سر یک دوراهی ناعادلانه قرار داده‌اند: یا جنگ و یا تسلیم. در حالی که سیاست ایران همواره روشن بوده است؛ ما جنگ نمی‌خواهیم و تسلیم هم نخواهیم شد.

وی در ادامه گفت: رئیس‌جمهور باید از تریبون سازمان ملل استفاده کند تا بار دیگر این حقیقت را برای جهانیان روشن سازد که ایران در پی جنگ‌افروزی نیست، بلکه قربانی ماجراجویی‌ها و سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه قدرت‌های غربی است. ایران باید تصویر واقعی خود را به‌عنوان کشوری که به دنبال ثبات، امنیت منطقه‌ای و صلح جهانی است، به جامعه جهانی نشان دهد.

عبدالکریمی با بیان این‌که پزشکیان باید صلح طلبی ایران در این سفر به جهانیان نشان دهد گفت: این حضور می‌تواند هم به خنثی‌سازی تبلیغات منفی علیه ایران کمک کند و هم حمایت کشورها و افکار عمومی را در برابر فشارهای غیرقانونی و یک‌جانبه آمریکا و برخی متحدانش جلب نماید. در واقع، صحن سازمان ملل بهترین فرصت برای تبیین این پیام است که ایران خواهان تعامل سازنده و صلح‌آمیز با جهان است، اما هرگز در برابر زورگویی و سیاست‌های تحمیلی سر خم نخواهد کرد.

انتهای‌پیام/

خبرنگار: علیرضا همتی بهار

کد خبر: 1281370

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =