به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، مهاجرت اساتید جوان، یکی از تلخترین و پیچیدهترین معضلات حال حاضر نظام آموزش عالی کشور است. پدیدهای که ریشههای آن نه تنها در کمبودهای مالی، بلکه در عمق ساختارها، فقدان شفافیت و فروکاستن معنای استاد به یک کارمند مقالهنویس نهفته است.
داستان مهاجرت جوانان تحصیلکرده، قصهای است از آرزوهایی که در انتظار شکوفایی بودند، اما به جای رشد در وطنی که به آن تعلق دارند، مسیر خود را به سوی جهانی ناشناخته تغییر دادند. نتیجه این خروج تنها به منزله از دست دادن متخصصان نیست؛ بلکه به معنای از دست دادن ایدههای بکر و انرژی لازم برای دگرگونی در بطن جامعه است.
بهمن اکبری عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز در پاسخ به اینکه آیا سیاستهای فعلی دانشگاهی از اساتید جوان حمایت میکنند، گفت: سیاستهای فعلی دانشگاهی کشور بیشتر از پرورش سرمایه انسانی، بر کنترل اداری و بقای ساختار متمرکز است. پس به طور کلی میتوان گفت مقررات دانشگاهی در جذب هیت علمیهای جوان فاقد انعطاف لازم برای حمایت از ایدههای نوآورانه و جذب نخبگان بینالمللی است.
وی افزود: اساتید جوان در نظام دانشگاهی کنونی با مجموعهای از نااطمینانیها مواجهاند. قراردادهای موقت، آینده شغلی مبهم، مسیر ارتقای علمی فرسایشی، شکاف میان تلاش علمی و پاداش نهادی از جمله مشکلاتی هستند که یک هیئت علمی تازه کار با آنها دست و پنجه نرم میکند.
اکبری با اشاره به آیههایی از قرآن افزود: از منظر قرآنی، مهاجرت زمانی رخ میدهد که زمین خدا گسترده است اما «مأوا و امکان رشد» در محل زیست فراهم نیست: «أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا» (نساء، ۹۷)
وی در ادامه توضیح داد: دانشگاهِ ناامیدکننده، بهتدریج استاد جوان را به هجرت خاموش سوق میدهد؛ این موضوع هم فیزیکی و هم ذهنی، جوانان نخبه پرتلاش را به سوی آیندهای نامعلوم در کشوری غریب هدایت میکند.
استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه ضعف اصلی چیست، گفت: این مشکلات در سه مسئله ریشه دارند. اولین بحث ضعف اعتماد به نهادها است. همانگونه که در مهاجرت ثروت، بیاعتمادی نهادی عامل کلیدی خروج سرمایه است، در دانشگاه نیز بیاعتمادی به آینده حرفهای عامل اصلی مهاجرت اساتید جوان است.
وی افزود: موضع دومی که باید به آن پرداخت، گسست میان شایستگی و ارتقا است. یعنی سیستم ارتقا بیشتر از نوآوری، اثرگذاری اجتماعی و کیفیت علمی به کمیت مقاله و روابط اداری وابسته است.
اکبری عنوان کرد: یکی دیگر از مسائلی که ضعف در آن به چشم میخورد، فروکاست منزلت اجتماعی استاد است. یک استاد جوان در کشور نه تنها امنیت اقتصادی، بلکه شأن اجتماعی متناسب با نقش تمدنی دانشگاه را نیز ندارد.
استاد دانشگاه در خصوص نیازهای یک هیئت علمی جوان گفت: نسل جدید هیئت علمی، علاوه بر شغل آموزشی، نیازمند زیست علمی معنادار نیز هست.
وی افزود: امنیت شغلی پیشبینیپذیر، آزادی علمی و فکری واقعی در پژوهش و تدریس، ارتباط مؤثر با جهان علمی یعنی فرصتهای بینالمللی بدون انگزنی، کارآمدی اقتصادی حداقلی برای تمرکز بر علم، امکان اثرگذاری اجتماعی و دیدهشدن فراتر از کلاس درس از جمله نیازهای یک هیت علمی جوان هستند.
استاد دانشگاه بیان کرد: سیستم فعلی، استاد جوان را به کارمند مقالهنویس تقلیل داده است. اگر روند کنونی ادامه یابد، دانشگاههای کشور به یکی از این سه وضعیت خواهد رسید.
وی در ادامه توضیح داد: اول اینکه دانشگاه سالخورده میشود؛ پیامدش هم خروج تدریجی نیروهای جوان و خلاق است. علاوه بر این در نتیجه تولید علم کمکیفیت و غیرمسئلهمحور، دانشگاه اثر خودش را از دست خواهد داد. آخرین مشکلی که ادامه این روند به بار خواهد اورد، نبود ارتباط میان دانشگاه و نیازهای واقعی کشور است.
اکبری بیان کرد: این همان وضعیتی است که قرآن از آن به «خسران جمعی» یاد میکند: «ذَٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ»
وی در خصوص چگونگی حل این مشکلات افزود: برای بهبود شرایط کنونی اولین مسئله نیازمند تغییر در نظام آموزشی، بازسازی اعتماد دانشگاهی است. این موضوع حتی از اصلاح ساختاری یا مالی نیز از اهمیت بیشتری برخوردار است.
استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چه سیاستهایی میتواند انگیزه ماندن و فعالیت را افزایش دهد؛ گفت: سیاستهایی مؤثر هستند که صرفاً انضباطی نبوده و امیدساز باشند.
وی افزود: از جمله این سیاستها میتوان به شفافسازی مسیر ارتقا و استخدام، حمایت واقعی از پژوهشهای مسئلهمحور و میانرشتهای، کاهش بوروکراسی فرساینده، اعطای استقلال نسبی علمی به گروهها و ایجاد نظام ارزیابی کیفی بهجای کمیگرایی افراطی اشاره کرد.
اکبری بار دیگر نیز با اشاره به قرآن بیان کرد: در منطق قرآنی، انگیزه زمانی پایدار است که عمل، معنا و پاداش هم راستا شوند.
اکبری در پاسخ به اینکه آیا ارتباط دانشگاه با صنعت یا جامعه میتواند امید آفرین باشد یا خیر گفت: قطعاً بله، به شرط آنکه این ارتباط ابزاری و نمایشی نباشد.
وی در خصوص کارکردهای امیدبخش این ارتباط افزود: پیامد ارتباط دانشگاه با صنعت، تبدیل دانش به یک اثر اجتماعی قابل لمس است که باعث افزایش احساس مفید بودن در اساتید جوان میشود.
استان دانشگاه بیان کرد: تنوع بخشی به منابع مالی و پژوهشی و بازگشت منزلت اجتماعی استاد به جایگاه مرجعیت فکری از جمله دیگر نتایج ارتباط دانشگاه با صنعت و جامعه هستند. دانشگاهی که در متن جامعه تنفس میکند، کمتر دچار مهاجرت نخبگان میشود.
وی در نتیجه عنوان کرد: مهاجرت پیش از آنکه اقتصادی باشد، پدیدهای نهادی و معنایی است. مهاجرت اساتید جوان نیز نتیجه فروپاشی تدریجی امید نهادی در دانشگاههای کشور است.
اکبری گفت: اگر دانشگاه نتواند مأمن رشد، کرامت و معنا باشد، هجرت به هر شکلی اجتنابناپذیر خواهد بود و این، نه صرفاً یک مسئله آموزشی، بلکه یک چالش تمدنی است.
انتهای پیام/
نظر شما