اربعین فرصتی برای احیای هنر اسلامی/ اکتفا به آثار تکراری حق کشور غنی ما نیست

با وجود اینکه هنراسلامی ظرفیت بی‌نظیری برای روایت مفاهیم اربعین دارد، کمترین بهره را از آن می‌گیریم. شاید چون این سبک در گذر زمان و در دل تبلیغات رسانه‌ای جهانی، از ذهن و ذائقه ما فاصله گرفته است. اما اربعین بهترین فرصت برای احیای این هنر است. 

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، عاشورا و اربعین، تنها در حوزه‌ی دین و معنویت ظرفیت ندارند؛ این واقعه برای تمام انسان‌ها یک خوان پربرکت است. در ایران، این برکت جلوه‌ای ویژه دارد. وقتی معشوق واحدی به نام امام حسین (ع) می‌تواند چنین اتحاد و هم‌افزایی اجتماعی عظیمی ایجاد کند، حضور میلیون‌ها انسان در یک بستر رویدادی می‌تواند بنیان‌های یک سرمایه اجتماعی قدرتمند را پی‌ریزی کند.

در این میان، هنرمندان می‌توانند بیشترین بهره را از این برکت ببرند. هنر، پیوند عمیقی با باورهای یک ملت دارد. یکی از سبک‌هایی که در این زمینه بسیار ظرفیت‌مند است، هنر اسلامی است؛ هنری که با فلسفه اسلامی شکل گرفته و می‌تواند در ایام اربعین، بیش از هر زمان دیگری اثرگذار باشد.

هنراسلامی چیست؟
در هنر اسلامی، آثار بر پایه موازین دینی و فقهی خلق می‌شوند. برای نمونه، ترسیم چهره‌ها و مجسمه‌سازی تابع فتوای علما است. المان‌هایی مثل گنبد، بته‌جقه، شمسه، اسلیمی‌ها و... همگی با ریشه در تفکر اسلامی شکل گرفته‌اند. به عنوان مثال، گنبد نمادی از توحید است؛ اشاره‌ به اینکه تمام کثرت‌ها به وحدتی الهی بازمی‌گردند.

هر یک از این المان‌ها تنها یک اثر تزئینی نیستند، بلکه پشتوانه‌ای از معارف و مفاهیم عمیق فلسفی دارند. رنگ‌های سنتی که در هنر اسلامی استفاده می‌شود، می‌تواند تأثیری مستقیم بر روان انسان بگذارد. در واقع، هنر اسلامی تلاشی است برای بیان یک مفهوم الهی از طریق الگوها و نمادهای بصری که در ناخودآگاه مخاطب نقش می‌بندند.

در ایام اربعین، رویدادهای متعددی با محوریت محرم در کشور برگزار می‌شود؛ از ویژه‌برنامه‌های رسانه‌ای گرفته تا پروژه‌های فرهنگی و هنری مثل «محرم‌شهر» یا مسابقات طراحی و عکاسی، همه در روایت نگاری اربعین نقش دارند.

این مراسمات ظرفیت بالایی در دیده شدن هرچه بهتر فرهنگ ایرانی دارند، استفاده از ظرفیت اجتماعی که اربعین برای ما می‌سازد می‌تواند پله‌های پیشرفت ما به سوی ایرانی متحدتر ایجاد کند. در این میان، استفاده از هنرهای اسلامی نه‌تنها ممکن، بلکه ضروری است. یکی از نمونه‌های موفق در زمینه هنر اسلامی در ایام اربعین، هنر پرده‌خوانی است که در سال‌های اخیر، به واسطه‌ی حضور هنرمندانی مثل محسن میرزاعلی، دوباره در رسانه‌ها دیده شده و اکنون جای خود را در سفره‌ی فرهنگی اربعین باز کرده است.

دکتر مهدی امینی استاد هنرهای اسلامی در انشگاه بین‌المللی سوره در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز درباره تاریخچه این هنر گفت: «وقتی به صورت آکادمیک از هنر اسلامی صحبت می‌کنیم، مراد عناصر، المان‌ها و ایماژهاییست که در طول تاریخ تمدن اسلامی شکل گرفته است. تمدن اسلامی، از شمال آفریقا، ایران، ترکیه امروزی یا آناتولی سابق، شبه‌قاره هند و پاکستان و همچنین بخش‌هایی از آسیای مرکزی و تاجیکستان را در بر می‌گیرد و صرفا بحث جغرافیای ایران نیست. این هنر از دوران سلجوقیان و ایلخانیان آغاز شد و در دوره صفویه به اوج خود رسید.»

وی ادامه داد: «در هنر اسلامی عنصرهایی که جنبه انتزاعی دارند دلالت و بازنمایی از توحید یا اولیای الهی معصومین، با اشکال مختلف دارند. مثلا در خوش نویسی کتیبه نویسی را می‌بینید یا در معماری در اطراف محراب ها و ستون ها، لچکی‌ها و مقرنس‌ها که دلالت اسلامی یا معنای الهی و غیب گرایانه دارد را می‌بینید.»

وی در رابطه با استفاده از هنرهای اسلامی در ایام اربعین گفت: «هنر اسلامی می‌تواند امروز هم برای بازنمایی وقایع و رویدادهای مذهبی مثل محرم و اربعین کاربرد داشته باشد. این هنر در طول تاریخ نیز حضوری هرچند محدود داشته؛ به‌طور مثال، تعزیه یکی از هنرهایی‌ست که ذیل هنر اسلامی دسته‌بندی می‌شود. در دوره قاجار هم نمونه‌هایی از هنر قهوه‌خانه‌ای را داریم و حتی در دوران معاصر، برخی آثار هنری با رویکرد تربیت‌گرایانه خلق شده‌اند وجود دارند. بسیاری از صاحب‌نظران، این آثار را در قالب هنر اسلامی قرار نمی‌دهند و آن‌ها را با معنای هنر اسلامی یکی نمی‌دانند.»

امینی ادامه داد: «اما باید برای چنین رویدادهایی، زبانی هنری و بصری متناسب پیدا کنیم؛ زبانی که هم‌زمان به ریشه‌های دینی و تاریخی خود اشاره دارد، توانایی بیان رویدادهای امروزی را داشته باشد. حال این زبان می‌تواند در قالب نقاشی، عکاسی، مستند، سینما، یا تئاتر ظهور پیدا کند. مثلاً اگر در قالب تئاتر بخواهیم اثری خلق کنیم، به جز تعزیه باید یک نمایش‌نامه منسجم داشته باشیم که بتواند پیام عاشورا را در قالب تراژدی یا حماسه بیان کند. این کار، البته این مسائل نباید با اصول شرعی ما منافاتی داشته باشد.»

وی توضیح داد: «اگر با تصاویر واقعی نچرالیست بخواهیم کار کنیم، کار ما دچار مشکل می‌شود. تمام این بازنمایی‌ها باید با ملاحظات شرعی و فقهی همراه باشد. به عنوان نمونه، زمانی که فیلم «رستاخیز» چهره حضرت عباس (ع) را بازنمایی کرد، برخی از مراجع با آن مخالفت کردند و در نتیجه، این فیلم هرگز اکران عمومی نشد. این یعنی آثار هنری مرتبط با واقعه عاشورا و ائمه اطهار، باید از لحاظ شرعی به دقت بررسی شوند.»

کارشناس هنر اسلامی در ادامه گفت: «مسئله درک صحیح مفاهیم و وقایع هم در این هنر مهم است. هنرمند باید واقعه را درست فهمیده باشد و به عمق آن پی برده باشد تا بتواند تصویری هنری، دقیق و معنادار از آن ارائه دهد. برای مثال، در آثار نقاشی هنرمندی مثل عباس قدیریان، به‌وضوح دیده می‌شود که او ابتدا واقعه را به‌درستی درک کرده و سپس به تصویر کشیده است.»

وی به تفضیل گفت: «هنر اسلامی قابلیت بازنمایی رویدادهای مذهبی امروز را دارد؛ اما مشروط بر آن‌که دو اصل مهم رعایت شود. اول رعایت اصول شرعی و فقهی، اثر نباید با مبانی دینی در تعارض باشد، چون در این صورت، اثر هنری مورد نظر اصلاً مجال بروز و ارائه نخواهد یافت. دوم تطبیق فرم و محتوا با موضوع، هنرمند باید بتواند معنا و پیام واقعه را با فرم هنری متناسب، به تصویر یا واژه یا صدا یا حرکت تبدیل کند. این کار صرفاً با کپی‌کاری حاصل نمی‌شود، بلکه نیاز به خلاقیت، ایده‌پردازی و مهارت دارد. اگر این دو اصل به درستی رعایت شود، هنر اسلامی نه‌تنها با روزگار ما بیگانه نخواهد بود، بلکه می‌تواند امتداد معنایی عمیقی در جهان معاصر پیدا کند.»

امینی درباره استفاده از المان‌های هنر اسلامی در مراسمات محرم گفت:«برای درک بهتر موضوع، می‌توان به یکی از المان‌های رایج در هنر اسلامی، یعنی شمسه اشاره کرد. در سنت هنر اسلامی، شمسه نمادی انتزاعی از نور پیامبر اکرم (ص) است؛ خورشیدی که در میان بشریت راهنماست. این نماد زمانی معنادار است که در جایگاه درست خود، در ترکیب با سایر عناصر معماری اسلامی مثل مقرنس‌ها، کتیبه‌ها و آرایه‌های هندسی یا گیاهی قرار گیرد—همان‌طور که در معماری مساجد، حرم‌ها یا بناهای مذهبی دیده می‌شود. اما اگر این نماد را از بستر اصلی‌اش جدا کنیم و در فضایی مدرن و با زبان کوبیسم یا اکسپرسیونیسم به‌کار ببریم، ممکن است نه تنها آن معنا را منتقل نکند، بلکه معنایی متعارض و حتی تهی ارائه دهد.»

وی توضیح داد: «برای نمونه، درخت طوبی یکی دیگر از نمادهای معنوی در هنر اسلامی است که به عنوان نمادی از درخت ولایت و وجود مقدس ائمه اطهار (ع) به‌کار می‌رود. این نماد در آرایه‌های گیاهی، در مقرنس‌ها، گنبدها و مناره‌ها به‌کار رفته است، زیرا این فضاها خود حامل پیام‌هایی از بهشت، عبودیت و حضور ولایت هستند. اما وقتی همین نماد در یک فضای گرافیکی مدرن، بدون انسجام معنایی با دیگر عناصر دینی قرار می‌گیرد، چه‌بسا حتی سوءبرداشت ایجاد کند.»

امینی در آخر گفت: «المان‌های هنر اسلامی تنها زمانی کارکرد معنایی خود را حفظ می‌کنند که در بافت درست و در بستر مفهومی متناسب خود به‌کار روند. صرف تقلید از ظاهر یک الگو، آن را به هنر اسلامی تبدیل نمی‌کند و این دقیقاً جایی است که کار برای هنرمند دشوار می‌شود. اینکه چطور میان معنای قدسی هنر اسلامی و زیست معاصر امروزمان پلی بزند؛ چطور تصویری خلق کند که «تصویرسازی کولاژوار» نباشد (یعنی اجزای پراکنده و بی‌ارتباط نداشته باشد) و بتواند مفهومی یکپارچه، اصیل و در امتداد سنت هنری اسلامی ارائه دهد. در نتیجه، برای آنکه هنر اسلامی در جامعه امروز ما معنا پیدا کند، باید با خلاقیت، درک دقیق مفاهیم و وفاداری به ریشه‌های فکری‌اش به کار گرفته شود؛ نه صرفاً در ظاهر و نه با ترکیب‌های بی‌ربطی که شاید زیبا به‌نظر برسند، اما فاقد اصالت‌اند.»

ظرفیت این هنر در رویدادهای اربعین چقدر است؟
با وجود تلاش‌هایی که در زمینه روایتگری اربعین و رویدادهای مربوط به این ایام می‌شود بازهم هنر اسلامی کمتر دیده می‌شود و کمتر به آن پرداخته می‌شود، در تمام المان‌های مذهبی-هنری تنها به شمعدان اکتفا کردن، کتیبه‌های تکراری چاپ شده‌ای که در سراسر شهر دیده می‌شود، استفاده از چند نسخه از مداحی‌های خاص به عنوان یک کار نمایشی، حق کشوری با فرهنگ غنی ما نیست.

از طرفی در بعضی از نقاط شهر، رویدادهای بزرگ و کوچک، رویدادهایی که توسط دولت برگزار می‌شود یا رویدادهای شخصی اشتباهات رایجی در استفاده از این المان‌ها اتفاق می‌افتد. با وجود اینکه هنراسلامی ظرفیت بی‌نظیری برای روایت مفاهیم اربعین دارد، کمترین بهره را از آن می‌گیریم. شاید چون این سبک در گذر زمان و در دل تبلیغات رسانه‌ای جهانی، از ذهن و ذائقه ما فاصله گرفته است. اما اربعین بهترین فرصت برای احیای این هنر است.

اربعین و رویدادهای مربوط به آن که در نقاط مختلف ایران برگزار می‌شود، می‌تواند یک بستر برای دیده شدن بهتر هنر اسلامی باشد. برگزاری ورکشاپ‌ها، کارگاه‌های مطالعاتی، نمایش آثار و اجرای برنامه‌های میدانی در فضای اربعین، می‌تواند به آشنایی مردم با این سبک فراموش‌شده کمک کند و از ظرفیت این رویداد در ایران استفاده حداکثری بشود. هنر اسلامی تنها بازمانده‌ای از گذشته نیست؛ زبانی‌ست زنده که اگر دوباره شنیده شود، می‌تواند امروز ما را نیز معنا ببخشد.

خبرنگار: صبا هراتی

انتهای پیام/

کد خبر: 1276240

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =