فرمان اجرایی ترامپ؛ پایان استقلال علمی در اعطای کمک‌های مالی تحقیقاتی

دونالد ترامپ با صدور فرمان اجرایی جدید، بار دیگر تلاش می‌کند علم و پژوهش‌های آمریکا را به ابزاری سیاسی تبدیل کند؛ اقدامی که می‌تواند مسیر اعطای کمک‌های مالی تحقیقاتی را کاملاً تغییر دهد و کنترل آن را به دست منصوبان سیاسی بسپارد.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، چند روز پیش یک فرمان اجرایی گسترده (EO) صادر کرد و با این کار نه تنها قدرت را متمرکز کرد، بلکه روندی که دولت آمریکا دهه‌ها برای اعطای کمک‌های مالی تحقیقاتی استفاده کرده است را زیر و رو کرد. در صورت اجرای این فرمان، منصوبان سیاسی -نه کارمندان دولت حرفه‌ای- بر فرآیند اعطای گرنت‌های تحقیقاتی، از درخواست اولیه تا بررسی نهایی آنها، کنترل خواهند داشت. و موضوع اینجاست که دانشمندان جزو منصوبان سیاسی به حساب نمی‌آیند و در نتیجه نمی‌توانند هیچ کنترلی روی گرنت‌های پژوهشی داشته باشند. این فرمان جدیدترین اقدام دولت ترامپ برای اعمال کنترل بر علم ایالات متحده است.

عنوان این دستور اجرایی جدید «بهبود نظارت بر اعطای کمک‌های مالی فدرال» است و به روسای هر آژانس آمریکایی دستور می‌دهد تا فردی را برای توسعه فرآیند بررسی کمک‌های مالی تعیین کنند و براساس «اولویت‌های سیاستی رئیس جمهور» عمل کنند. به این معنا که این فرآیندهای بررسی نه تنها نباید کمک‌های مالی که «ارزش‌های ضد آمریکایی» را پیش می‌برند، تأمین مالی کنند، بلکه باید بودجه مؤسساتی را در اولویت قرار دهند که متعهد به دستیابی به طرح ترامپ برای «علم استاندارد طلایی» هستند. این طرح که در ماه مه منتشر شد، از دولت ایالات متحده می‌خواهد که علم «شفاف، دقیق و تأثیرگذار» را ترویج دهد، اما به دلیل پتانسیل آن برای افزایش دخالت سیاسی در تحقیقات مورد انتقاد قرار گرفته است.

پیامدهای این فرمان ممکن است فوری باشد: دستور جدید از آژانس‌های فدرال مانند مؤسسه ملی سلامت (NIH) می‌خواهد که تمامی فرصت‌های جدید تأمین مالی — یعنی فراخوان‌های ارسال درخواست کمک‌هزینه در حوزه‌های علمی خاص — را تا زمان ایجاد روندهای بازبینی جدید متوقف کنند.

این دستور پس از آن صادر شد که مجلس سنا که همراه با مجلس نمایندگان، نهایتاً کنترل بودجه دولت را در دست دارد، در هفته‌های اخیر عمدتاً پیشنهادهای ترامپ برای کاهش بودجه فدرال علم، که سالانه نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار است، رد کرده بود.

دولت پیشنهاد داده که بودجه مؤسسه ملی سلامت با کاهش حدود ۴۰ درصدی از حدود ۴۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ به حدود ۲۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۶ کاهش یابد. در صورت تصویب، این بیشترین کاهش بودجه این مؤسسه، به ‌عنوان بزرگ‌ترین تأمین‌ کننده مالی تحقیقات زیست پزشکی در جهان خواهد بود. این درخواست همچنین پیشنهاد تجزیه بسیاری از ۲۷ مؤسسه و مرکز این آژانس را به پنج «حوزه تمرکز» جدید مطرح می‌کند. بودجه مؤسساتی که تحقیقات سلامت اقلیت‌ها و بین‌المللی را انجام می‌دهند، در این طرح به طور کامل حذف خواهد شد. یکی از زیست‌شناسان سلول‌های بنیادی دانشگاه «نورث وسترن» معتقد است که این کاهش بودجه، سازمان تحقیقات زیست پزشکی و اقتصاد آمریکا را که به‌شدت به این حوزه وابسته است، به طور کامل نابود خواهد کرد.

اما به نظر می‌رسد ترامپ، این کاهش بودجه‌ها را با تکرار انتقادهای قبلی خود از این آژانس توجیه می‌کند. در سند بودجه این‌گونه عنوان شده است که «NIH با هزینه‌های بیهوده، اطلاعات گمراه‌کننده، تحقیقات پرخطر و ترویج ایدئولوژی خطرناکی که سلامت عمومی را تضعیف می‌کنند، اعتماد مردم آمریکا را از بین برده است.‌» مدیر سابق NIH که از سوی جو بایدن، رئیس‌جمهور سابق دموکرات آمریکا، منصوب شده بود، معتقد است اظهارات در گذشته مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و به‌شدت نادرست یا دروغ بوده است. این دیدگاه در مورد سازمانی که به بهبود سلامت مردم کمک می‌کند، تأسف‌بار است.

واکنش منفی

ترامپ، پیش‌تر هم از فرمان‌های اجرایی برای تغییر سیاست استفاده کرده است؛ این فرمان‌ها می‌توانند به آژانس‌های دولتی دستور دهند، اما نمی‌توانند قوانین موجود را تغییر دهند. او در اولین روز کاری خود در ژانویه، مجموعه‌ای از فرمان‌های اجرایی با اثرات گسترده امضا کرد؛ از خروج آمریکا از توافق‌نامه اقلیمی پاریس گرفته تا کاهش نیروی کار فدرال که پیش از آغاز ریاست‌جمهوری او نزدیک به ۳۰۰ هزار دانشمند را شامل می‌شد.

دانشمندان و متخصصان سیاست‌گذاری، این دستور جدید را در شبکه‌های اجتماعی به‌شدت محکوم کردند. کیسی درایر، مدیر سیاست فضایی انجمن سیاره‌ای در پاسادینا، گفت: این یک فرمان اجرایی شوکه‌کننده است که ایده جست‌وجوی آزاد حقیقت را زیر سؤال می‌برد.

«جرمی برگ»، مدیر پیشین مؤسسه ملی علوم پزشکی عمومی در NIHنیز این اقدام را «تصاحب قدرت» نامید و گفت: چنین قدرتی تاکنون هرگز توسط منصوبان سیاسی اعمال نشده است.

«زویی لافگرن»، نماینده دموکرات از ایالت کالیفرنیا در مجلس نمایندگان، در بیانیه‌ای این فرمان را «مضحک» توصیف کرد. او هشدار داد که این اقدام می‌تواند منجر به قرار گرفتن منصوبان سیاسی بین شما و یک کارآزمایی بالینی پیشرفته برای درمان سرطان شود.

این فرمان، تغییرات در روند اعطای کمک ‌هزینه‌ها را با ایجاد تردید نسبت به انتخاب‌های گذشته توجیه می‌کند؛ برای مثال، بنیاد ملی علوم (NSF) را متهم می‌کند که کمک‌ هزینه‌هایی به اساتید با ایدئولوژی‌های ضدآمریکایی و پروژه‌هایی در حوزه تنوع، برابری و شمول داده است. اینها موضوعاتی هستند که تیم ترامپ با آنها مخالف است. همچنین به استعفای چند پژوهشگر ارشد در دانشگاه هاروارد و دانشگاه استنفورد به دلیل اتهامات جعل داده اشاره می‌کند تا استدلال خود را تقویت کند.

دستورالعمل‌های اجرایی بهبود نظارت بر روند اعطای کمک‌های مالی فدرال

ترامپ در این دستورالعمل اعلام کرد:

بر اساس اختیاراتی که به عنوان رئیس‌جمهور طبق قانون اساسی و قوانین ایالات متحده آمریکا به من داده شده و برای بهبود روند اعطای کمک‌های مالی فدرال و پایان دادن به هدررفت توهین‌آمیز منابع مالی مالیات‌دهندگان، بدین‌ وسیله دستور داده می‌شود:

هر دلار مالیاتی که دولت صرف می‌کند باید به بهبود زندگی آمریکایی‌ها یا پیشبرد منافع آمریکا کمک کند. اما اغلب این اتفاق نمی‌افتد. کمک‌های مالی فدرال نمایش‌های «دراگ شو» در اکوادور را تامین مالی کرده‌اند، دانشجویان دکتری را در نظریه انتقادی نژاد آموزش داده‌اند و برنامه‌های آموزش جنسی نامناسب را توسعه داده‌اند. در سال ۲۰۲۴، یک مطالعه ادعا کرد بیش از یک چهارم کمک‌های مالی جدید بنیاد ملی علوم به تنوع، برابری، شمول و دیگر ابتکارات جناح چپ افراطی اختصاص یافته است. این کمک‌های NSF شامل بودجه‌ای به اساتیدی بود که مارکسیسم، تبلیغات جنگ طبقاتی و ایدئولوژی‌های ضدآمریکایی را در کلاس‌های درس تحت پوشش تحقیق دقیق و علمی ترویج می‌دادند.

خسارتی که کمک‌های مالی مشکل‌دار فدرال وارد می‌کنند تنها به گسترش ایدئولوژی‌های مضحک محدود نمی‌شود. یک آزمایشگاه ناامن در ووهان چین که احتمالاً منبع پاندمی کووید-۱۹ بوده، تحقیقات «افزایش عملکرد» انجام داده است که توسط موسسات ملی سلامت تامین مالی شده است.

بنیاد ملی علوم میلیون‌ها دلار برای توسعه ابزارهای سانسور شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی اختصاص داده است که حمله‌ای مستقیم به آزادی بیان محسوب می‌شود. کمک‌های مالی تأمین شده از مالیات‌دهندگان همچنین به سازمان‌های غیردولتی داده شده که خدمات رایگان به مهاجران غیرقانونی ارائه کرده‌اند، بحرانی در مرز ایجاد کرده و امنیت ما را به خطر انداخته‌اند و به سازمان‌هایی که عمداً علیه منافع آمریکا در خارج از کشور فعالیت کرده‌اند.

حتی برای پروژه‌هایی که بودجه فدرال دریافت می‌کنند و ظاهراً هدف مفیدی دارند، دولت توجه کافی به اثربخشی آنها نداشته است. برای مثال، بخش قابل توجهی از نتایج پروژه‌های تحقیقاتی علمی با بودجه فدرال توسط پژوهشگران خارجی قابل تکرار نیست. حتی در دانشگاه‌های هاروارد و استنفورد که زمانی از معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا بودند، پژوهشگران ارشد پس از اتهامات جعل داده‌ها استعفا داده‌اند. بخش قابل توجهی از بسیاری از کمک‌های مالی فدرال برای تحقیقات دانشگاهی صرف هزینه‌های تأسیسات و اداری دانشگاه‌ها می‌شود، نه صرفاً پژوهش‌های علمی یا درخواست‌کنندگان پروژه‌های نوآورانه.

فرآیند بررسی کمک‌های مالی نیز به منافع مالیات‌دهندگان آمریکایی آسیب می‌رساند. نوشتن درخواست‌های کمک مالی مؤثر به شدت پیچیده است و درخواست‌کنندگانی که توان مالی استخدام کارشناسان حقوقی و فنی را دارند، احتمال بیشتری برای دریافت بودجه دارند که این موضوع می‌تواند به حفظ این فعالیت‌های غیرمرتبط با ماموریت کمک کند. علاوه بر این، هماهنگی و بازبینی میان ‌دستگاهی و توسط کارشناسان موضوعی مربوطه به اندازه کافی انجام نمی‌شود تا از تکرار جلوگیری شود. در نتیجه، بهترین پیشنهادها همیشه تأمین مالی نمی‌شوند و تحقیقات پراکنده‌ای با ارزش اجتماعی کم وجود دارد.

خلاصه اینکه، نیاز جدی به تقویت نظارت، هماهنگی و بهبود روند اعطای کمک‌های مالی آژانس‌ها وجود دارد تا این مشکلات برطرف شوند، از تکرار آنها جلوگیری شود و پاسخگویی در استفاده از منابع عمومی بیشتر گردد. دولت درآمدهای مالیاتی را به امانت برای مردم آمریکا نگه می‌دارد و آژانس‌ها باید بر همین اساس با آن رفتار کنند.

تقویت پاسخگویی در اعطای کمک‌های مالی آژانس‌ها

هر رئیس آژانس باید به سرعت یک منصوب ارشد را تعیین کند که مسئول ایجاد فرآیندی برای بازبینی اطلاعیه‌های فرصت تأمین مالی جدید و بازبینی جوایز اختیاری باشد تا اطمینان حاصل شود که این جوایز با اولویت‌های آژانس و منافع ملی سازگار هستند. لازم به ذکر است که این فرآیند هیچ سطح خاصی از بازبینی یا بررسی را به درخواست‌کنندگان تضمین نمی‌کند مگر مطابق قانون.

هماهنگی میان‌آژانسی برای تعیین اینکه آیا موضوع فرصت تأمین مالی قبلاً توسط آژانس دیگری پوشش داده شده است یا خیر و در صورت لزوم اصلاح یا لغو یکی از اطلاعیه‌ها برای حفظ هماهنگی و حذف تکرار لازم است.

برای جوایز اختیاری تحقیق علمی، بازبینی توسط حداقل یک کارشناس موضوعی در زمینه درخواست که ممکن است عضو هیئت بازبینی، مسئول برنامه یا کارشناس بیرونی باشد.

بازبینی پیش از صدور جوایز اختیاری برای اطمینان از انطباق با قانون، اولویت‌های آژانس و منافع ملی، که شامل بحث حضوری یا مجازی درخواست‌ها توسط هیئت‌های بازبینی یا دفاتر برنامه با یک منصوب ارشد یا نماینده او می‌شود.

روسای آژانس باید یک یا چند منصوب ارشد را تعیین کنند که سالانه جوایز اختیاری را برای اطمینان از انطباق با اولویت‌ها و پیشرفت قابل توجه بازبینی کنند. این بازبینی باید شامل سازوکار پاسخگویی برای مسئولان انتخاب و اعطای جوایز باشد.

علم استاندارد طلایی چیست و چه تبعاتی روی علم دارد؟

President Donald Trump signs an executive order on AI flanked by Michael Kratsios and David Sacks.

علم استاندارد طلایی (Gold Standard Science) که در این دستور اجرایی ترامپ به آن اشاره شده، مفهومی است که در سیاست‌های او و تیمش برای ارزیابی پروژه‌های علمی و کمک‌های مالی فدرال استفاده شده است. این اصطلاح در واقع یک معیار یا چارچوب برای تضمین کیفیت، دقت، صحت و اعتبار تحقیقات علمی است، اما در واقعیت، تعریف مشخص و واحدی ندارد و بیشتر جنبه سیاسی و ایدئولوژیک دارد.

ترامپ علم استاندارد طلایی را به معنای علمی دانسته است که به صورت:

قابل تکرار

شفاف

اعلام‌کننده خطا و عدم قطعیت

همکاری و بین‌رشته‌ای

شکاک نسبت به یافته‌ها و مفروضات

ساختار یافته برای ردپذیری فرضیات

موضوع داوری همتای بی‌طرف

پذیرای نتایج منفی به عنوان نتایج مثبت

و بدون تعارض منافع انجام شود.

در توضیح بیشتر این موضوع می‌توان گفت که منظور از تمرکز روی تحقیقات قابل اعتماد و تکرارپذیر، برجسته کردن اهمیت پژوهش‌هایی است که نتایج آنها قابل تکرار و بررسی مستقل باشند تا از داده‌های دستکاری‌شده، علمی غیرشفاف یا تحقیقات جانبدارانه جلوگیری شود.

در متن دستور اجرایی، استفاده از علم استاندارد طلایی به عنوان معیاری برای تخصیص کمک‌های مالی آمده است، اما در عمل این عبارت وسیله‌ای برای محدود کردن پروژه‌ها و پژوهش‌هایی است که دولت ترامپ یا جناح محافظه‌کار آنها را غیرمطلوب یا مخالف ارزش‌هایشان می‌دانست.

براساس این دستور، تحقیقات ایدئولوژیک یا موضوعات غیرمطلوب رد می‌شوند. منظور از این تحقیقات پروژه‌های مرتبط با تنوع، عدالت اجتماعی، نظریه‌های انتقادی نژاد، مسائل جنسیتی یا مهاجرت غیرقانونی است که به این تحقیقات کمک‌های مالی تعلق نمی‌گیرد. علم استاندارد طلایی در این زمینه یک واژه کلی و تا حد زیادی سیاسی است که هدفش اعمال معیارهای سخت‌گیرانه، اما به شکلی گزینشی، روی بودجه و حمایت‌های علمی است تا از دید دولت ترامپ، کمک‌های مالی صرفاً به پروژه‌های علمی «مطلوب» داده شود و «مطالبات سیاسی یا ایدئولوژیک» حذف یا محدود شود. به عبارت دیگر، این واژه به مثابه ابزاری برای اعمال کنترل ایدئولوژیک بر روند اعطای کمک‌های علمی بوده است.

بیشتر بخوانید:
دوستی ترامپ و ماسک، ناسا را به خاک سیاه می‌نشاند

ترامپ در دستور اجرایی‌اش روی علم استاندارد طلایی تاکید کرده، اما خیلی‌ها در جامعه علمی نگران شدند که این تعریف ممکن است بهانه‌ای برای دخالت سیاسی در تحقیقات شود. به‌خصوص، اینکه چه تحقیقات و نظریاتی تایید یا رد شوند، می‌تواند تحت تاثیر سیاست‌ها قرار بگیرد و باعث سانسور برخی موضوعات حساس یا بحث‌برانگیز شود.

منتقدان می‌گویند علم استاندارد طلایی در عمل ابزاری است برای محدود کردن پژوهش‌هایی که با دیدگاه‌های سیاسی حاکم همخوانی ندارند، و این خودش می‌تواند نوآوری و پیشرفت علمی را کند کند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1277108

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • رضا IR ۱۲:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۶
      0 0
      عالی بودبا سپاس فراوان