به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، آموزش عالی امروز با مشکلات ساختاری زیادی روبرو است که یکی از مهمترین آنها، مقاله محوری در ارتقای اساتید است. این تمرکز شدید بر شاخصهای کمی، انگیزه اصلی فعالیتهای علمی را تغییر داده است. وقتی تولید مقاله به هدف نهایی تبدیل میشود، در مقابل هدف اصلی دانشگاه یعنی آموزش و پژوهش کاربردی، کنار گذاشته میشوند.
این معادله معیوب، تأثیر مستقیمی بر کیفیت آموزش دارد. زمانی که ارزیابی اصلی استاد به تعداد مقالاتش گره میخورد، زمان کمتری را برای تعامل مؤثر با دانشجویان اختصاص میدهد. در نتیجه، کلاسها از محتوای غنی و بحثهای عمیق فاصله میگیرند.
ابراهیم فیاض عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در خصوص تأثیر مخرب فرمالیسم و مقاله محوری بر ساختار و محتوای دانشگاهها، در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز گفت: فرمالیسم وحشتناک صورتگرایی و شکلگرایی بدون محتوا در دانشگاهها حاکم شده و این ساختار، آنها را از درون پوک کرده است.
وی افزود: مشکلی که اکنون دانشگاهها با آن دست و پنجه نرم میکنند، استعفای پشت سر هم دانشجویان است. نسبت دانشجویان مقاطع بالاتر دچار کاهش شده است.
بحران خروج دانشجویان و صندلیهای خالی دانشگاه
استاد دانشگاه عنوان کرد: وزیر علوم اعلام کرده است که حتی در دوره لیسانس نیز تعداد دانشجویان اندکی مشغول به تحصیل هستند و تعداد زیادی صندلیهای دانشگاهها خالی شدهاند.
فیاض گفت: سیستم مقالهنویسی به این شکل است که دانشجویان برای اساتید مینویسند و گاهی اسمی از آن دانشجو برده نمیشود. برخی اساتید به دانشجویانش میگویند اگر میخواهید نمره بگیرید، باید به اسم من مقاله چاپ کنید.
وی افزود: یکی از اساتید امسال ۴۲ مقاله پزشکی چاپ کرده است، در حالی که خودش در این کار دخالتی نداشته و دانشجویانش برای او مقاله نوشتهاند؛ در کل دنیا ممکن است یک استاد نتواند این حجم از مقاله را در تمام طول خدمت خود به چاپ برساند.
فیاض عنوان کرد: استادی هست که ۲۰۰ مقاله ISI به نامش چاپ شده و به عنوان چهره آن رشته شناخته میشود. این مقالات را دانشجویان برای او نوشتهاند؛ به طوری که گاهی روح آن استاد از محتوای این مقالات نیز بیخبر است.
وی افزود: این موضوعات، دانشگاه را پوچ کرده و چرخه علمی دانشگاهها را نابود کرده است. دانشگاهها مانند آب راکد شدهاند و بوی گندشان بلند شده است. اگر پایاننامه و مقالات صوری از این چرخه خارج شوند، اساتید عشق و علاقه خود را صرف نوشتن کتاب خواهند کرد.
نادیده گرفتن کتاب و پژوهش کاربردی در آیین نامه ارتقای اساتید
استاد دانشگاه عنوان کرد: من چندین کتاب نوشتم، اما برای رسیدن به مقطع استادی تمام، به من گفته شد که این کتابها تاثیری در ارتقا ندارند؛ کتابهایی که حاصل ۱۵ سال عمر من بودند.
وی افزود: این شرایط باعث شده که دانشجویان پشت سر هم انصراف دهند؛ حتی گاهی برخی استعفا هم نمیدهند و فقط درس را رها میکنند و میروند. حتی گاهی دانشجویی که درس خوانده و پایاننامه نوشته، دانشگاه را رها کرده و انصراف داده است.
سپس اظهار کرد: استادی را میشناسم که رشتهاش علوم اجتماعی است، اما تمام مقالاتش در بهداشت است و توانسته با همین مقالات به مقام استادی تمام دست یابد، در حالی که هیچ ارتباطی هم به رشته تخصصیاش ندارد.
وی افزود: در دانشگاهی که جمعی از اساتید دانشگاه تهران و رئیس اسبق حضور داشتند، گفتم من و همسرم که رشتهاش شیمی است، قرار گذاشتیم در ازای شستن ظرفها، او نام من را در زیر مقالاتش به عنوان ویراستار بیاورد. همه با شنیدن این حرف اعتراض کردند، در حالی که این اتفاق در میان اساتید رایج است.
فیاض عنوان کرد: مقاله نویسی در دانشگاهها رقابتی ایجاد کرده است که با ترغیب اساتید به مقاله نویسی، رتبه دانشگاه را بالا ببرند. این موضوع در ابتدا در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههای دولتی رایج بود، اما اکنون دانشگاه آزاد و پیام نور نیز به این مشکل گرفتار شدهاند.
وی افزود: بدترین اتفاقی که در این میان افتاده، این است که آموزش از بین رفته است. در دورانی که ما دانشجو بودیم، عشق اساتید کلاسهایشان بود، زیرا در آن دوران، کلاس تدریس از هر چیز دیگری مهمتر بود، اما اکنون که مقالهنویسی اهمیت بیشتری یافته، آموزش اهمیت خود را از دست داده است.
استاد دانشگاه بیان کرد: اکنون به جای اینکه اساتید تمرکز خود را بر روی تدریس، خلاقیت و پرورش دانشجویان بگذارند، این موضوع برایشان اهمیت دارد که دانشجویان ممتاز را پیدا کرده و به آنها پیشنهاد مقاله نویسی دهند. دانشگاه را با پژوهشمحوری نابود کردهاند.
وی افزود: در این میان، دزدی مقاله نیز اتفاق میافتد؛ به عنوان مثال، چندین مقاله یکی از وزرا، به عنوان مقاله تقلبی اعلام شد.
استاد دانشگاه بیان کرد: سرمایه اجتماعی دانشگاهها که سبب خلاقیت میشد، آموزش بود، اما اکنون متأسفانه به دلیل همین مقالهمحوری که باعث طمع اساتید به دانشجویان برای تولید مقاله شده، روح معنوی دانشگاهها از بین رفته است.
وی افزود: اساتیدی که گرفتار چنین مسائلی هستند، دچار افسردگی شدهاند. چرا که در گذشته این اساتید با کلاس و دانشجویان ارتباطات احساسی و اجتماعی عمیقی داشتند؛ اما اکنون که کلاسها بی روح شدهاند، اساتید به شدت افسرده هستند که این موضوع سرانجام به اعتیاد اساتید منجر خواهد شد.
فیاض عنوان کرد: وقتی روابط استاد و دانشجو به مقالهنویسی محدود میشود، در چنین شرایطی اگر اساتید را از این وضعیت نجات ندهیم، ممکن است در نهایت به اعتیاد و خودکشی آنها منجر شود که هم اکنون نیز شاهد آن هستیم.
وی افزود: این موضوع باعث شد دانشجویان احساس استعمار، تحقیر و سوءاستفاده شدن داشته باشند. هرچه یک استاد بیشتر از دانشجویانش مقالههای نوشته شده گرفته است، آن استاد بیشخصیتتر نیز شده است.
فیاض گفت: استادی را میشناسم که در گذشته اخلاقیات بسیار خوبی داشت، اما اکنون که به دلیل همین مقالهمحوری دانشجویان خود را وادار به مقاله نوشتن برای خود کرده است، از بعد اخلاقی نیز سقوط کرده است.
وی افزود: استادی که از دانشجویانش برای نوشتن مقاله سوءاستفاده میکند، شخصیت علمی ندارد. در طول سالهای خدمت خود مصاحبههایی داشتم که کشور را متحول میکردند، اما هیچکدام از این مصاحبهها هیچ تأثیری بر ارتقای شغلی من نداشتهاند؛ در حالی که نوشتن مقالهای به درد نخور که هیچ تأثیری بر وضعیت کشور نمیگذارد، باعث ارتقای شغلی من خواهد شد.
فیاض اظهار کرد: یکی از اساتید که اکنون در لندن است، به من گفت فیاض، این همه نوآوری که تو در کشور انجام میدهی را اگر در لندن انجام میدادی، اکنون استاد تمام بودی.
وی افزود: آن سالی که من تصمیم داشتم دانشیار شوم، مقالهای در رابطه با پیری جمعیت نوشتم که در آن موقع هنوز کسی متوجه این مشکل نبود. زمانی که این مقاله چاپ شد، رئیس هیئت ممیزه وقت با این بحث موافق نبود و دو سال پرونده من را در دانشکده نگه داشت.
فیاض گفت: خانم استادی را دیدم که در کار گزینی هیئت علمی گریه میکرد، چون به دلیل دشمنیای که با او داشتند، اجازه ارتقا به مقطع دانشیاری را به او نمیدادند.
وی افزود: زمانی که فرمالیسم بر آموزش عالی حاکم میشود، بستر زد و بند، رانتخواری و منافع شخصی را فراهم میکند. در چنین شرایطی، برخی اساتید حتی به کار علمی نیاز هم ندارند؛ چرا که فقط کافی است ارتباطات داشته باشند تا ترفیع بگیرند.
فیاض در خصوص چگونگی حل مشکلات گفت: برای رهایی از این معضلات، باید ارتقای اساتید به دانشکدهها واگذار شود. به عنوان مثال، کسی که رشتهاش علوم سیاسی است، باید در موضوعات سیاسی کشور فعالیت داشته باشد تا بتواند ترفیع بگیرد.
وی افزود: در چنین شرایطی هر استادی تلاش میکند تا با استفاده از رشته خود به حل مسائل و مشکلات کشور کمک کند.
انتهای پیام/
نظر شما