۱۴ مرداد در تاریخ چه گذشت؟

امروز ۱۴ مرداد برابر با ۵ آگوست تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، امروز ۱۴ مرداد برابر با ۵ آگوست تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

رویداد ها:

۱۹۰۶ - مظفرالدین شاه قانون مشروطه را امضا کرد

۱۴ اَمُرداد ۱۲۸۵ (پنجم آگوست ۱۹۰۶)، مظفرالدین شاه قاجار سرانجام فرمان مشروطیت را که روز پیش از آن با مشروطه شدن (پارلمانی شدن) حکومت و صدور اعلامیه مربوط موافقت کرده بود امضاء کرد و دو روز بعد دستور تعیین نمایندگان و تشکیل مجلس را داد و در همین روز کسانی که خواهان «پارلمان» بودند و برای رسیدن به این هدف در سفارتخانه انگلستان!! در تهران متحصن شده بودند آنجارا ترک کردند و سفارت روسیه در تهران که مشروطه خواهی را زیر سر دولت لندن می دانست تحصّن به آن صورت را سند مخالفت قرارداد و به افشاگری و انتقاد دست زد. باید توجه داشت که مشروطیت ایران (پارلمانی شدن حکومت) از رقابت های استعماری قدرتهای اروپایی برکنار نبود.

۱۲ روز بعد (۲۶ امُرداد) پنج تن از معاریف وقت [همگی الدوله و السلطنه!] نظامنامه انتخابات را تدوین و انتخاب نمایندگان انجام گرفت و نخستین جلسه مجلس شورای ملّی ۱۴ مهرماه [به مناسبت جشن های مِهرگان] در کاخ گلستان و با حضور مظفرالدین شاه تشکیل شد. در همین جلسه مرتضی قلی خان صنیع الدوله [شوهر دختر مظفرالدین شاه] به ریاست مجلس انتخاب! و نمایندگان قطع ولخرجی و اِسراف در سازمانهای دولتی را در صدر برنامه کار خود قراردادند و قرارشد مجلس برای درج جزئیات فعالیت هایش ازجمله مشروح مذاکرات، یک روزنامه منتشر کند تا مردم در جریان کار باشند و این روزنامه سوم آذرماه آن سال پس از آماده شدن چاپخانه مجلس، به سردبیری ادیب الممالک فراهانی انتشار خودرا آغازکرد. بر سردر ورودی عمارت مجلس در میدان تاریخی بهارستان ـ همانجا که در زمستان ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست وزیر وقت ترور شد ـ تابلوی «عدل مظفر» قرار گرفت [که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، این تابلو که لزوما مفهوم مظفرالدین شاه را نداشت از آنجا برداشته شد و درباره سرنوشت آن که از آثار تاریخی ایرانیان است مطلبی اعلام نشده است.].

پس از صدور اعلامیه مشروطیت، ظرف پنج ماه قانون اساسی شامل ۵۱ اصل تدوین، هشتم دی ماه به تصویب مجلس و سپس به امضای مظفرالدین شاه رسید و مظفرالدین شاه که به بیماری سِل دچار بود هجدهم دی ماه در ۵۴ سالگی درگذشت و پسر او محمدعلی میرزا برجایش نشست.

در آذرماه ۱۳۰۴ چهار اصل از اصول متمم قانون اساسی اصلاح شد و سلطنت به خاندان پهلوی انتقال یافت. پهلوی دوم ـ محمدرضا شاه ـ از فرصت ماجرای تیراندازی به خود در نیمه بهمن ۱۳۲۷ استفاده کرد و با تشکیل مجلس موسسان و الحاق و اصلاح اصولی از قانون اساسی (مصوّب آخرین هفته سال ۱۹۰۶) ازجمله اصل ۴۸، اختیارات خودرا افزایش و بر آنها اختیار انحلال مجلس، معرفی نخست وزیر (که پیش از آن، انحصارا در دست مجلس بود) و ... اضافه و استقلال قوه قضائیه را محدود کرد. با این تغییرات، نظام حکومتی ایران از صورت صد درصد پارلمانی و عملا تفکیک قوا خارج شد. این تغییرات از همان زمان مورد انتقاد و ایراد بود و این انتقادها در سال انقلاب (سال ۱۳۵۷) به اوج رسید و از شعارهای انقلابیون شد.

این نخستین بار نبود که ایران دارای پارلمان می شد؛ ایران در دوران چهارصد ساله حکومت اشکانیان (پارتیان ـ خراسانیان) هم دارای پارلمان و عملا مشروطه بود و برای بررسی و تصویب قوانین و انتصابات مهم حتی تعیین شاه و فرمانده نیروهایی که به جبهه اعزام می شدند، دو مجلس وجود داشت که مجلس عالی تر و همچنین اجلاس مشترک آنها را مِهستان (مجمع بزرگان ـ سنا) می خواندند. شاهان ساسانی نیز ایران را که چند برابر امروز وسعت داشت با کمک یک «شورای دولتی» اداره می کردند.

۱۹۶۲ - مرگ ناگهانی مریلین مونرو و نگاهی کوتاه به زندگینامه او

مریلین مونرو بازیگر ۳۱ فیلم سینمایی پنجم اوت سال ۱۹۶۲ در خانه اش در لس آنجلس « مرده » یافته شد. پلیس گزارش کرد که در کنار تختخواب او یک شیشه قرص خواب آور به دست آمد و جسد طوری قرار داشت که دستش به سوی تلفن دراز بود و به نظر می رسد که با آخرین رمق ، تلاش کرده بود که تلفن کند. گزارش پلیس تعبیر به خودکشی مریلین ۳۶ ساله شده بود تا نتیجه معاینه جسد از سوی پزشکی قانونی شهر اعلام شود. رسانه های آمریکا از مریلین که شایعاتی در باره معاشرت او با دو تن از کندی ها ( رئیس جمهوری و دادستان وقت آمریکا ) در افواه وجود داشت به عنوان جذابترین زن آن زمان یاد می کردند.

داستان زندگی مریلین که نام قانونی اش « نورما جین بیکر » بود و بدون تغییر آن در دادگاه ، خود را مریلین مونرو معرفی می کرد از همان آغاز با دیگران متفاوت بود که شنیدنش گوشه ای از تاریج اجتماعی جامعه او را باز تاب می دهد. مریلین اول ژوئن ۱۹۲۶ در لس آنجلس به دنیا آمده بود.

پدر او شناخته نشد و مادرش که در یک استودیو فیلمسازی کارمند فنی بود حاضر نشده بود که پدر او را فاش سازد. هنوز کودک بود که مادرش به بیماری شدید اعصاب مبتلا شد و به تیمارستان انتقال یافت و مریلین را به پرورشگاه یتیمان سپردند ، ولی بانویی از دوستان مادرش او را هنگامی که ۱۱ ساله بود از پرورشگاه گرفت و بزرگ کرد.

مریلین ۱۶ ساله بود که شوهر آن زن به دلیل جنگ ( جهانی دوم ) به شرق آمریکا منتقل شد و استطاعت نداشت که مریلین را با خود ببرد . در این وضعیت مریلین راهی جز ازدواج با پسر همسایه که مایل به زندگی با او بود نداشت زیرا نمی خواست که به پرورشگاه باز گردد . او با این مرد که جوانی ۲۱ ساله به نام جیمی بود ازدواج کرد. طولی نکشید که جیمی به دلیل ادامه جنگ مجبور شد که در کشتی کار کند و مریلین نیز در غیاب شوهر در یک کارخانه که عمدتا مایحتاج سربازان جبهه ها را تولید می کرد مشغول بکار شد .

به منظور تشویق زنانی که در غیاب مردان خود جای خالی انان را در کارخانه ها گرفته بودند ، روزنامه های آمریکا تصمیم به تهیه عکس و گزارش از این زنان گرفتند .عکاسی که به کارخانه محل کار مریلین در محله «بوربانک» لس آنجلس رفته بود متوجه زیبایی خیره کننده او شد و عکسش را به یک مجله پر تیراژ داد و انتشار یافت.

انتشار این عکس سبب شد که مدیران بنگاههای تبلیغاتی ( تهیه آگهی های تجاری ) سراغ مریلین بروند تا در عکسهای تبلیغ کالا، مدل آنها شود . چون دستمزد خوبی پیشنهاد کرده بودند ، مریلین پذیرفت و مدل آگهی شد و دیری نپایید که مورد توجه فیلمسازان سینما که عکسهای او را در آگهی های تجاری می دیدند قرار گرفت.

سال ۱۹۴۵ (سال پایان جنگ) شوهر مریلین به خانه بازگشت ، ولی با مریلین تازه ای رو به رو شد که کار هنر را بر خانه داری و شوهر ترجیح می داد.

جیمی به آسانی مریلین را که خواهان جدایی بود طلاق گفت . مریلین نزد« لاناترنر» و دو بازیگر دیگر که به او نزدیک شده بودند با فنون نمایش آشنا شد و در سال ۱۹۴۶ با کمپانی تولید فیلم سینمایی «قرن ۲۱» قرارداد امضاء کرد و طولی نکشید که با یک بسکتبالیست معروف هم ازدواج کرد.

مریلین که زنی باهوش بود، خیلی زود متوجه شد که نباید استثمار کمپانی های آزمند شود و درصدد دایر کردن یک استودیو فیلمسازی از آن خود بر آمد ؛ به نیویورک رفت و ضمن تکمیل هنر نمایش و درام مستقلا به تهیه فیلم پرداخت.

وی که از شوهر دومش نیز جدا شده بود در جریان تهیه فیلم متوجه ضعف خود در نوشتن فیلمنامه شد و با «آرتو میلر» نمایشنامه نگار معروف ازدواج کرد و کار او رونق گرفت.

ازدواج مریلین با آرتور پنج سال طول کشید و در سال ۱۹۶۱ از هم جدا شدند و از آن پس مریلین، تنها زندگی می کرد و بکار فیلم می پرداخت و جوائز هنری را یکی پس از دیگری می ربود. پیرامون او جنجالهایی هم به راه افتاده بود و شایعاتی شنیده می شد که مرگ ناگهانی اش اعلام گردید.

در پی مرگ مریلین ، یک روانپزشک مدعی شد که قبلا مریلین دوبار به فکر خودکشی افتاده بود. مرگ مریلین یک فیلم جالب او را که سی و یکمین فیلمش بود نیمه تمام گذارد ه بود و همین امر بردامنه تردیدها هم افزود.

۱۹۴۵ - بمباران اتمی هیروشیما توسط آمریکا

پنجم آگوست سال ۱۹۴۵ به وقت آمریکا (ششم آگوست به وقت ژاپن) یک بمب افکن «بی - ۲۹» امریکا نخستین بمب اتمی را بر شهر هیروشیما در ژاپن فرو افکند که در همان لحظه بیش از شصت هزار تن کشته و افزون بر ۱۲۰ هزار تن دیگر مجروح شدند که بسیاری از مجروحین و آسیب دیدگان (حدود ۱۱۰ هزار تَن از آنان) نیز به تدریج جان سپردند.

این بمباران اتمی ساعت ۹ و ۱۵ دقیقه بامداد به وقت محلی انجام شد. بمب معادل ۲۰ هزار تُن «تی.ان.تی.» قدرت انفجار داشت. خلبان هواپیمایی که بمب را فروافکند سرهنگ پال تیبتز Paul W. Tibbets, Jr بود که نام مادرش «انولاگی Enola Gay» را روی بدنه هواپیما نوشته بودند. وی بعدا سرتیپ شد و یکم نوامبر ۲۰۰۷ در نود و دو سالگی درگذشت. پس از انفجار بمب، برقی خیره کننده جهید و متعاقب آن، ابری سیاه ناشی از سوختن و ذوب شدن آن چه که در زمین بود به آسمان بلند شد و در ارتفاع ۳۰۰ متری، قارچ سفید رنگی از این ابر برخاست که تا ارتفاع هفت کیلومتری زمین بالا رفت. این بمب در روی زمین به مساحت چهار مایل مربع همه چیز را نابود کرده بود. جمعیت هیروشیما پیش از حمله اتمی ۳۴۵ هزار تَن بود. سه روز بعد، دومین بمباران اتمی صورت گرفت و شهر ناگاساکی ِ ژاپن بمباران شد که در این بمباران نیز نزدیک به ۸۰ هزار کشته شدند و شش روز پس از آن، و در پانزدهم آگوست ـ دولت ژاپن اعلام کرد که تسلیم می شود و جنگ جهانی دوم پایان یافت. این جنگ ششم ماه می ۱۹۴۵ در جبهه های اروپا و پس از تسلیم شدن آلمان پایان یافته بود. وجود همین سلاح اتمی که چهار سال پس از بمباران ژاپن، از انحصار یک دولت خارج شد، تا کنون مانع از وقوع جنگ جهانی دیگری شده است. این سلاحِ مظهر قدرت بازدارنده از تعرّض به دارنده آن نیز شناخته شده است. با بمباران اتمی ژاپن، دوران تاریخی تازه ای در جهان آغاز شده است و قدرت های دارنده این سلاح به جای جنگ از نوع متعارف آن، وارد نبرد نطق و نوشته (جنگ رسانه ای ـ جنگ مصاحبه، اخطار و تهدید) و در دهه های اخیر جنگ از طریق تحریم کشور مورد هدف شده اند.

ابری قارج مانند ، پس از بمباران اتمی از شهر برخاست. پس از انفجار، برق بدون صدایی زده شد و نوری چندین برابر خورشید ساطع گردید

اینک هیچیک از کارکنان بمب افکن انولا گی در قید حیات نیست و Theodore Van Kirk (هلندی تبار) در آخرین هفته جولای ۲۰۱۴ در ۹۳ سالگی درگذشت. وی در ایالت جورجیای آمریکا زندگی می کرد. ولی این بمب افکن سالم مانده و در موزه هوایی ـ فضایی آمریکا در حومه واشنگتن نگهداری می شود و دیدن آن آزاد است.

در همین روز در سال ۱۹۶۳ پیمان منع آزمایشهای هسته ای در جوّ زمین و داخل اقیانوس ها امضاء شد و از آن پس این آزمایشها در زیر زمین انجام گرفته است.
در سال۱۹۹۵ نیز به مناسبت پنجاهمین سالروز بمباران اتمی هیروشیما صدها هزار تَن در این شهر اجتماع کردند.

آمریکا از آگوست سال ۱۹۳۹ (و به نوشته برخی از مورّخان، به توصیه و ترغیب آلبرت اینشتاین) کار تولید سلاح اتمی را آغاز کرده بود که نخستین بمب، ۱۶ جولای (بیست روز پیش از بمباران اتمی هیروشیما) در ایالت نیومکزیکو آمریکا آزمایش شده بود.

۱۹۶۲ - «نلسون ماندلا» که به پدر آفریقا معروف شده است به اتهام تلاش برای براندازی دولت سفید پوستان (اقلیت) آفریقای جنوبی دستگیر و بعدا به حبس ابد محکوم شد که پس از ۲۷ سال زندان آزاد گردید و رهبر وطن خود شد.

کد خبر: 1149695

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =