به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، در سالهای اخیر، مدیریت سینما در ایران با مشکلات عمیق و ساختاری روبهرو بوده است. فیلمهای سخیف و سطحی، که اغلب با هدف فروش کوتاهمدت و جذب مخاطب به هر قیمتی ساخته میشوند، جای آثار ارزشمند و ماندگار را گرفتهاند. این تولیدات بیشتر به شوخیهای تکراری، روابط سطحی، و محتوای بیمایه متکی هستند و نه تنها ارزش هنری ندارند، بلکه به اعتبار سینمای ایران در داخل و خارج لطمه وارد میکنند.
از سوی دیگر، فقدان سیاستگذاری شفاف و حمایت هوشمندانه، سبب شده است که چرخه اقتصادی سینما ناکارآمد و آسیبپذیر باشد. سالنها خالیتر از همیشهاند و تهیه کنندگان در غیاب آثار باکیفیت، رو به پلتفرمهای بردهاند. سینما، که روزی آیینه فرهنگ و اندیشه جامعه بود، اکنون بیش از هر زمان نیازمند بازگشت به اصالت، خلاقیت و مسئولیت فرهنگی است.
در سالهای اخیر، مدیریت سینمای ایران به شکلی بیسابقه ناکارآمد و سردرگم عمل کرده است که در نتیجه، مخاطبان ناامید، سالنها خالی و سرمایهگذاران بیمیل شدهاند. سینمای ایران که زمانی پرچمدار هنر و اندیشه بود، اکنون به صنعتی بیجان و سردرگم بدل شده است. تنها با اصلاحات جدی، بازگشت به خلاقیت و مدیریت مسئولانه میتوان امید داشت که این هنر دوباره جایگاه شایسته خود را بازیابد.
رضا منتظری منتقد سینما در خصوص معضلات سینمای ایران در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز گفت: معضل سینمای ایران به امروز و دیروز و همچنین به این دولت و دولت قبل ختم نمیشود. معضلی است که سالهاست استمرار دارد. ما از حدود دو دهه قبل هشدار امروز سینمای ایران را به کرات داده بودیم، هشدار این وضعیت را بارها داده بودیم که حال سینما خوب نیست و اگر با همین دست فرمان جلو برود روز به روز وضعیتش بد و بدتر میشود اما از همان دوران گوش شنوایی وجود نداشت و ما دغدغهمندان و کارشناسان و منتقدان سینما درک میکردیم که اگر که با همین شرایط سینما به جلو برود چیزی جز اضمحلال و نابودی در انتظارش نخواهد بود اما متاسفانه امروز به اینجا رسیدیم که رسماً باید اعلام بکنیم سینمای ایران علیرغم تمام پروپاگاندای تبلیغاتی که صورت میگیرد نابود شده است. سینمایی که پر مخاطب ترین فیلمش میتواند فقط حدود ۸ یا ۹ درصد از جامعه را به سمت سالن های سینما رهسپار بکند و بیش از ۹۰ درصد مردم سینما برایشان اهمیتی ندارد و آن را برای خودشان نمیدانند.
وی ادامه داد: آن سینمایی که معطوف به طیف و قشر خاصی شده است و برای آن کسانی که دوست دارند بروند کمدیهای مبتذل و سخیف را تماشا کنند و و لذت ببرند آن سینما دیگر محلی برای اندیشه و تفکر نیست. سینمای امروز عاری از خرد شده است و متاسفانه روندی که امروز در سینمای کشورمان شاهد هستیم روندی است که طی چند سال گذشته هم شاهد بودیم. به یاد دارم در دولت قبل، رییس وقت سازمان سینمایی کشور که سه سال بر این کرسی بودند حتی حاضر نشدند یک بار نشست خبری با رسانهها بگذارند و به صورت شفاف پاسخگوی رسانه ها باشند و این را همین امروز هم شاهد هستیم که رائد فریدزاده به عنوان ریاست سازمان سینمایی کشور حتی حاضر نشدند یک بار در یک نشست خبری در مقابل رسانهها بشینند و به صورت شفاف و علنی پاسخگوی عملکرد خود باشند.
این منتقد سینما با اشاره به اینکه این حرفهایی که از اتاق شیشهای و اتاق شفاف به میان میآید صرفا به شعار ختم شده است افزود: بسیار متعجب هستم از اینکه مدیریت در سینمای کشور اینقدر سهل گرفته شده و اساساً مدیران سینما خودشان را ملزم به پاسخگویی به رسانه ها نمیدانند و این خیلی اتفاق تلخی است و جای تأمل و شگفتی دارد. همچنان میبینیم چرخه کمدی های سخیف و فیلم های خنثی اجتماعی ادامه دارد و روز به روز هم وضعیتش بدتر میشود کما اینکه اگر فردی الان از من بخواهد از کل آثاری که روی پرده است یک فیلمی را برای تماشا توصیه کنم من حتی یک فیلم هم نمیتوانم اسم ببرم و این بسیار تلخ و دردآور است.
وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر متاسفانه شاهدیم که سالهای سال است که افزایش قیمت بلیت سینماها به شکل چشمگیری ادامه پیدا میکند. شاید برای برخی از افراد متمول و ثروتمند ۱۰۰ هزار تومان و ۱۲۰ هزار تومان رقمی نباشد اما وقتی که یک خانواده کارگر را با حقوق حداقلی حدودا ۱۲ میلیون تومان نگاه میکنیم، میبینیم که اگر یک خانواده چهار نفره بخواهند به سینما بروند این مبلغ برایشان یک هزینه گزافی میشود و نه فقط خود بلیت که با احتساب رفت و آمد و یک خورد و خوراک ساده یک سینما رفتن معمولی در کمترین شرایط یک میلیون تومان میتواند برای یک خانواده چهار نفره هزینه بردار باشد. مردم انقدر گرفتارند که حاضر نیستند این هزینه را بکنند و ترجیح میدهند به زخم های دیگر زندگیشان بزنند.
منتظری خاطرنشان کرد: دولت مکلف و ملزم است در این شرایط اقتصادی یک تسهیلات و یارانه ویژهای را در اختیار اقشار نیازمند قرار بدهد. ما اگر داعیه این را داریم که عدالت فرهنگی را میخواهیم اجرا بکنیم باید کاری بکنیم که سینما برای همه مردم باشد و همه مردم بتوانند از سینما به درستی بهره ببرند هرچند که با این اوضاع تولیدات سینمایی همان بهتر است که کسی از این سینمای سخیف امروز استفاده نکند.
وی بیان داشت: شاهد این هستیم که کما فی السابق جشنوارهها به شکل عجیب و غریبی یا در حال رشد هستند و یا در حال برگزاری در صورتی که تولید چندانی وجود ندارد کما اینکه به زودی قرار است جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان هم برگزار بشود و نمیدانم اساسا برگزاری این جشنواره در صورتی که در یکسال گذشته تولیدی در حوزه کودک و نوجوان اتفاق نیفتاده اصلا برگزاری این جشنواره آیا محلی از اعراب دارد یا خیر؟ نکته بسیا قابل تأملی وجود دارد که همه ما باید به آن فکر کنیم این است که ما فقط بیایم جشنواره برگزار بکنیم و این آفت جشنواره زدگی آفت بسیار مهلکی است که میتواند ذره ذره سینمای ایران را از پا در بیاورد و بودجه های هنگفتی که صرف برگزاری این جشنواره ها میشود میتواند صرف خانواده های سینماگران نیازمند بشود که اغلب حتی از پس هزینههای درمان و هزینه مسکن و از پس هزینههای روزانه و خورد و خوراک سطحی و دم دستی خودشان بر نمی آیند و متاسفانه به حال خودشان رها شدهاند.
این منتقد سینما با بیان اینکه این اتفاقات معطوف به امروز سینمای کشور و دوره آقای فریدزاده نیست و سال های متمادی است که گریبان سینمای کشورمان را گرفته است گفت: من هیچ امیدی به بهبود شرایط ندارم. تنها راه درست شدن سینما یک تحول است به این ترتیب که تمام افرادی که سالهای سال در شوراهای پروانه ساخت، در شوراهای پروانه نمایش، در شوراهای نظارت و ارزشیابی و کارشناسی حضور داشتند همه کنار بروند و یک نیروی جدید و خلاق و متبحر و متعهد و متخصص و تازه نفس جای این افراد را بگیرند و آنها شاید بتوانند یک تحولی را در محتوای تولیدات سینمایی کشور رقم بزنند که ما بتوانیم پنج یا ده سال دیگر ثمره این تحولات را در سینمای کشورمان شاهد باشیم.
وی در پایان سخنانش با اشاره به اینکه اگر قرار باشد با همین شرایط و با همین دست فرمان سینمای کشور جلو برود هیچ امیدی به بقایش نیست تصریح کرد: امروز آمار مخاطبان پرفروش ترین فیلم سالهای سینمای ایران که امروزه حدود ۸ یا ۹ درصد از افراد جامعه هستند اگر با همین شرایط به جلو برویم مطمئن باشید که ۱۰ سال دیگر همین آمار به ۲ یا ۳ درصد از افراد جامعه میرسد و سینما کاملا میمیرد و مفهوم خودش را از دست میدهد. امیدوارم مدیران و سیاست گذاران کلان فرهنگی کارکرد سینما را در شرایطی که امروز بسیاری از کشورهایی که صاحب صنعت سینما هستند و از کشورهای پیشرفتهای که سینمابلد هستند و در راستای اهداف کلان استراتژیک خودشان بهره گیری میکنند ذرهای از آنها یاد بگیرند. یاد بگیرند که سینما جای این خزعبلات و شوخی های رکیک جنسی و یا فیلم های اجتماعی با سوژه هاش دستمالی شده نیست و سینما میتواند کارآمد باشد، سینما میتواند آموزش دهنده باشد، سینما میتواند تاثیرات عمیق اجتماعی فرهنگی و سیاسی را از خودش به جا بگذارد اما همه اینها به یک مدیر دغدغه مند و یک شورای دغدغه مند و آدم های دغدغه مند و متعهد نیاز دارد که امیدوارم این اتفاق را یک روزی در کشورمان شاهد باشیم و آرزویش را به گور نبریم.
انتهای پیام/
نظر شما