۲ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

امروز ۲ آبان برابر با ۲۴ اکتبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز، امروز ۲ آبان برابر با ۲۴ اکتبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

بیشتر بخوانید:

۱ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

۹۱پیش ازمیلاد:۲۴ اکتبرسال ۹۱ پیش از میلاد «ارو رو باز» نماینده ایران در مذاکرات با امپراتوری روم که در دادگاه به اعدام محکوم شده بود در میدان بزرگ شهر تیسفون (مدائن) در ملاء عام اعدام شد.

وی از بزرگان شهر صددروازه (دامغان) بود و زبان لاتین می دانست. جرم او نشستن بر صندلی پایین تر از صندلی «سولا» ژنرال رومی در جلسه مذاکرات دو دولت بود. مهرداد دوم شاه وقت از دودمان اشکانی این عمل «ارو رو باز» را بزرگ کردن رومی ها و به تعرض تشویق کردنشان تلقی کرده بود و دستور محاکمه او را در دادگاهی که از پنج قاضی آن سه تن از دامغان ــ همشهریان متهم ــ بودند صادر و این دادگاه وی را مقصر شناخت.

مهرداد دستور داد که سفیر دائمی روم در تیسفون به مراسم اعدام دعوت شود، جریان را ببیند و گزارش کند تا اثر عمل «ارو رو باز» در ذهن رومیان خنثی گردد. مهرداد دوم گفته بود که فروتنی یک منش و خصلت شریف است ولی نه در امور سیاسی و مذاکراتی از این دست با دولت های دیگر که باعث تشویق تعرّض و زیاده طلبی آنها می شود.

۱۲۹۶ش:دوم آبان سال ۱۲۹۶ (۲۴ اکتبر ۱۹۱۷) سردار اسعد بختیاری که کمک های موثر او، به دوره استبداد صغیر پایان داده بود درگذشت و در اصفهان مدفون شد. مراسم ترحیم وی بسیار پرشکوه برگزار شد و به این مناسبت شهر اصفهان یک روز تعطیل شده بود.

استبداد صغیر با لغو مشروطیت از جانب محمدعلی شاه که مورد پشتیبانی روسیه بود آغاز شده بود. به دستور محمدعلی شاه یک سرهنگ روس ساختمان مجلس در بهارستان را به توپ بسته بود که سردار اسعد با سواران ایل بختیاری عازم تهران شد و با کمک نیروهای دیگر و مشروطه خواهان مسلح گیلان و مازندران که از شمال کشور آمده بودند به سلطنت محمدعلی شاه پایان داد و مشروطیت بار دیگر برقرار شد. درگذشت سردار اسعد همزمان با انقلاب بلشویکی (توده ای) در روسیه بود.

۱۲۹۸ش:دوم آبان سال ۱۲۹۸ خورشیدی (۲۴ اکتبر ۱۹۱۹) دولت وقت آمریکا کمک غذایی خودرا به ایران که از زمان جنگ جهانی اول برقرار شده بود قطع کرد. علت قطع این کمک که هر ماه معادل دویست هزار تومان (پول آن زمان) بود امضای قرارداد انگلستان با ایران معروف به قرارداد وثوق الدوله بود که به موجب آن، انگلیسی ها حاکم بر مالیه و ارتش ایران می شدند و سهم روسها را که پس از پیروزی انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ از صحنه ایران کنار رفته بودند به خود اختصاص می دادند و با این که این قرارداد که با پرداخت رشوه به وثوق الدوله و دوتن از وزیرانش امضاء شده بود هرگز به تصویب مجلس نرسید انگلیسی ها پس از امضاء، آن را قطعی تلقی کرده و مالک الرقاب ایران شده بودند به گونه ای که این عمل، دولت آمریکا را هم که تازه می خواست در امور جهانی فعال شود خشمگین ساخته بود. روزنامه های آمریکا در همان زمان تیتر زده بودند: ۳ آزمند ایران را بدون اطلاع ایرانیان فروختند!. این تیتر و مقالات دیگر این روزنامه ها بود که دولت وقت آمریکا را وادار به اعتراض و قطع کمکهای غذایی خود در ایران کرد. در آن زمان ایران فاقد درآمد نفت بود که درآمدی بادآورده (بدون زحمتکشی) تلقی می شود. در زمان جنگ جهانی اول ایران دچار بیماری های همه گیر و تا حدی قحطی شده بود.

۱۹۴۶م:۲۴ اکتبر سال ۱۹۴۶ (دوم آبان ۱۳۲۵ خورشیدی) فرماندار نظامی تهران نسبت به رژه اعضای حزب دمکرات سریع التاسیس قوام السلطنه (نخست وزیر وقت) که روز پیش از آن (یکم آبان) درخیابانهای تهران صورت گرفته بود اعتراض کرد و آن را نقض مقررات حکومت نظامی خواند که تشکیل اجتماعات را ممنوع ساخته است. مقرّ این حزب در زمان تاسیس، ساختمانی بود که بعدا در محل آن (چهار راه انقلاب)، پارک دانشجو ساخته شده است. هدف قوام از برگزاری آن رژه شتابزده این بود که در برابر حزب توده و احزاب ملی گرا، قدرت نمایی حزبی کرده باشد تا به ائتلاف با او جلب شوند. احمد آرامش رئیس تبلیغات این حزب بود که به نوشته روزنامه های مخالف (در آن زمان) همه اش هم تبلیغ بود. این روزنامه ها نوشته بودند که با وعده استخدام دولتی، این عده را که عموما بازوانی ستبر داشتند به حزب جذب کرده بودند. بعدا بیشتر این عده را در موسساتی نظیر شهرداری و اداره کل تبلیغات استخدام کردند و تا دهه ۱۳۵۰ در سازمانهای وابسته به ادارات انتشارات و رادیو به «دمکراتی های قوام السلطنه» معروف بودند.

درست ده سال بعد که امیر اسدالله علم حزب مردم را در چند قدمی محل سابق حزب دمکرات قوام السلطنه (ابتدای خیابان صبای شمالی) تاسیس کرد کسانی که سابقه حزب قوام السلطنه را می دانستند به شوخی می گفتند: حزب دمکرات علم! مخصوصا که شایع شده بود که «علم» هم وعده شغل داده و چند شرکت به منظور این کار تاسیس کرده است!.

۲۰۰۵م:۲۲ اکتبر ۲۰۰۵ «گوردون لی» دبیر بازنشسته دبیرستان و بازیگر خردسال ۴۰ فیلم در نیمه قرن بیستم در ۷۲ سالگی درگذشت.

وی که با حرکات و شوخی های بچه گانه اش توجه یک نسل را به خود جلب کرده بود پس از رسیدن به سن جوانی از کار سینما دست کشید، به دانشگاه رفت و در ایالت مینه سوتای آمریکا دبیر دبیرستان شد. وی گفته است که چون بیشتر فیلمهایی که از او تهیه شده بود در محیط مدرسه و درس و معلم بود به معلم شدن علاقه پیدا کرده بود. «لی» در پاسخ به این سئوال که چرا به کار نمایش ادامه نداد گفت که کاری سخت و خسته کننده بود. به علاوه شهرت زیاد و زندگی در هالیوود را دوست نداشت و می خواست بمانند یک فرد معمولی زندگی کند، زندگانی ساده و عادی لذت بخشتر است. «لی» با بازی در فیلم «نابکار کوچولو» برنده جایزه اسکار شده بود. عکس در جریان این فیلم از او گرفته شده بود.

۱۲۶۰م:۲۴ اکتبر سال ۱۲۶۰ میلادی «سیف الدین» سلطان مصر و از «ممالیک»، قربانی توطئه ژنرال ارشد خود شد و جان سپرد و این ژنرال بر جای او نشست. سیف الدین دربازگشت از جنگ «عین جالوت» به قاهره در میان راه کشته شد. در نبرد «عین جالوت»، سیف الدین لشکریان هلاکوخان مغول را شکست داده و سوریه را پس گرفته بود. این شکست به پیشروی مغولان در آسیای غربی برای همیشه پایان داد.

۱۸۷۱م:۲۴ اکتبر ۱۸۷۱ ساکنان ضد نژاد زرد شهر لس آنجلس ۱۸ مهاجر چینی را در این شهر دستگیر کردند و دار زدند. در آن برهه در ساحل غربی ایالات متحده و کانادا، در همه جا احساسات ضد زرد مشاهده می شد، زیرا مهاجران چینی و مناطق دیگر خاوردور با ساکنان دیگر این مناطق آمریکا که آنها هم مهاجر بودند مخلوط نمی شدند، زبان و فرهنگ خودرا داشتند، عمدتا بدون زنانشان مهاجرت کرده بودند و پرکار و مقتصد بودند و از این لحاظ باعث نگرانی دیگران شده بودند که در جستجوی کار به غرب آمریکا مهاجرت کرده بودند. باوجود این، در حال حاضر گروه بزرگی از نفوس سواحل غربی آمریکای شمالی را زردها تشکیل می دهند.

۱۹۴۴م:مهندس «لویی رنو Louis Renault » از نوابغ صنعت فرانسه و سازنده اتومبیلهای رنو ۲۴ اکتبر سال ۱۹۴۴ در زندان از فرط اندوه درگذشت. نگاهی کوتاه به زندگی و کارهای او ممکن است آموزنده باشد.

لویی رنو آخرین پسر یک کارخانه دار فرانسوی بود که در صنعت نساجی فعالیت داشت و دارای پنج پسر بود. لویی در سال ۱۸۷۷ به دنیا آمده بود و به دلیل استعداد زیاد در ۲۰ سالگی در رشته مهندسی ماشین از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود. وی به جای اشتغال در کارخانه پدرش، آزمایشگاه دانشکده فنی را ترک نگفت و در سال ۱۸۹۸ (در ۲۱ سالگی) موفق به ساختن اتومبیلی شد که بر خلاف اتومبیلهای دیگر که تا آن زمان در آلمان و آمریکا ساخته شده بود دارای سه دنده جلو و یک دنده عقب بود و لذا می توانست سرعت های متفاوت داشته باشد و با دنده یک از تپه بالا برود. نام این اتومبیل را «رنو» گذارد و با کمک دو برادر دیگرش که یکی از آنان کار بازاریابی و دیگری نمایش رانندگی و بعدا شرکت در مسایقه اتومبیلرانی را بر عهده گرفته بود کمپانی رنو (Renault freres) را تاسیس کرد و ظرف شش ماه ۱۲ اتومبیل فروخت. مهندس لویی به کار تکمیل اتومبیل خود که مکانیسمی جدا از اتومبیلهای سایر کشور ها داشت ادامه داد و ضمن آن موفق به ساختن ترمز درام، کمک فنر هیدرولیک، موتور «توربو»، کاربراتور انژکتوری و ... شد. بعدا برادرش مارسل در جریان مسابقه اتومبیل که می کوشید در آن برتری رنو را نشان دهد تصادف کرد و کشته شد.

مهندس رنو در جریان جنگ جهانی اول برای وطن خود، تانک «اف. تی ـ ۱۷» را ساخت که بهتر از تانکهای انگلیسی بود و مدال لژیون دنور گرفت. در فاصله دو جنگ، کارخانه رنو بیش از صنایع دیگر فرانسه برای این کشور ارز تولید کرد. پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال نظامی فرانسه توسط آلمان، کارخانه رنو همانند سایر کارخانه های فرانسه به تصرف آلمان درآمد ولی مهدنس رنو حاضر به ترک کارخانه خود و سپردن مدیریت آن به یک آلمانی نشد و در مدیریت باقی ماند ولی محصول کارخانه متعلق به آلمان بود.

در سال ۱۹۴۴ پس از این که نیروهای آلمان از فرانسه عقب رانده شدند، مهندس رنو از سوی سازمان مقاومت (فرانسویانی که در جریان جنگ، با نیروهای هیتلر مبارزه می کردند) به اتهام همکاری با دشمن دستگیر و زندانی شد. وی در نخستین بازجویی که توسط یکی از اعضای سازمان مقاومت (نه قاضی) بعمل آمد گفت که عشق او به اتومبیل سازی، کارخانه را به وجود آورد که با تارهای وجودش آن را ساخته بود و لذا قادر به ترک آن نبود و خیانتی صورت نگرفته بود. اگر او هم رفته بود باز کارخانه برای آلمان کار می کرد که به خرج بازجو نرفت و طبق برخی گزارش ها، بازجو به وی اهانت کرد که پس از بازگشت به زندان، از فرط اندوه جان سپرد زیرا که انتظار نداشت یک هموطن استدلال او را درک نکند. مهندس رنو فوت شد، ولی کارخانه او باقی مانده و به کار ادامه می دهد.

۱۹۲۹م:بیست و چهارم اکتبر ۱۹۲۹ که در آن سال پنجشنبه بود و به «پنجشنبه سیاه» معروف شده است بهای سهام در بورس نیویورک سقوط آزاد کرد و در پی آن، دوران رکود اقتصادی بزرگ آغاز گردید که ۱۰ سال طول کشید. رکود اقتصادی آمریکا در آن زمان همه جهان را فرا گرفت. حالت روانی این سقوط سبب شده است که از آن پس تقریبا در هر «اکتبر» کم و بیش تکرار شود. میزان سقوط در اکتبر ۱۹۸۷ بیش از اکتبرهای دیگر بود.

آهنگ تنزل بورس نیویورک (وال استریت) در سال ۱۹۲۹ از چند روز پیش از بیست و چهارم اکتبر آغاز شده بود و در روز ۲۳ اکتبر شدید و در بیست و چهارم سقوط آزاد بود و این وضعیت در روزهای بعد هم ادامه داشت و ....

۲۴ اکتبر سال ۲۰۰۸ که جمعه بود، بورسهای سهام تقریبا در همه کشورهای صنعتی وضعیتی مشابه ۲۴ اکتبر سال ۱۹۲۹ داشتند. میزان متوسط سقوط بهای سهام در چند بورس عمده در ۲۴ اکتبر سال ۲۰۰۸ معادل ده درصد بود که کاهشی چشمگیر و نگرانی آور بود. دولت آمریکا درهفته های پس از سقوط اکتبر ۲۰۰۸، به حساب مالیات دهندگان، صدها میلیارد دلار به موسسات مالی و عاملان سرمایه گذاری کمک کرد تا روی پای خود بایستند و اعلام ورشکستگی نکنند که بعدا معلوم شد که این موسسات مقداری زیاد از کمک دولت را صرف دادن پاداش به همان مدیرانی کرده اند که مسبّب شکست بودند!. دولت همچنین انتظار داشت که بمانند ادوار سابق؛ با رو به ترقی نهادن بورس سهام، رکود (بیکاری، کاهش سفارشها و ...) پایان یابد ولی در سال ۲۰۰۹ قضیه نتیجه عکس داده و با اینکه بورس سهام با حمایت دولت و خبرپراکنی های شبکه های تلویزیونی رو به ترقی است میزان بیکاری رو به افزایش و موسسات بی رونق اند.

انتشار جزئیات تقلّب «برنارد مدّوف Bernard Madoff» یک واسطه سرمایه گذاری که ۶۴ میلیارد و چند صد میلیون دلار پول مشتریانش را از دست داده مانع از این شده است که مردم عادی باردیگر پس اندازهای خودرا به جریان اندازند. با اینکه مدوف به ۱۵۰ سال زندان محکوم شده است از ۶۴ میلیارد دلار تنها کمتر از صد میلیون دلار آن به دست آمده و معلوم نیست که برسر مابقی پول چه آمده است!.

۱۹۴۵م:بیست و چهارم اکتبر روز به اجرا در آمدن «منشور ملل» در سال ۱۹۴۵ میلادی، و به عبارت دیگر آغاز کار سازمان ملل، و به عبارت دیگر؛ روز تولد آن سازمان و معروف به «روزملل» است. مراسم مربوط در آن روز (۲۴ اکتبر ۱۹۴۵) در ساختمان وزارت امور خارجه آمریکا در شهر واشنکتن برگزار شد و نخستین مجمع عمومی این سازمان نیز سال بعد در همان روز در «فلاشینگ میدو» در شهر نیویورک گشایش یافت، جلسه تشریفاتی نخستین مجمع دهم ژانویه همان سال در لندن تشکیل شده بود. در ژوئن ۱۹۴۵ در اجتماع شهر سانفرانسیسکو پنجاه دولت منشور ملل را امضاء کرده بودند که تا مراسم ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ تنها ۲۹ دولت این منشور را به تایید پارلمانهای خود رسانیده بودند. همه آن پنجاه دولت از متحدان جنگ جهانی دوم بودند (دولتهایی که به آلمان، ایتالیا و ژاپن اعلان جنگ داده بودند). منشور ملل اینک (سال ۲۰۰۹) ۶۴ ساله و این سازمان دارای ۱۹۲ عضو است.

مروری بر کارنامه ۶۴ ساله سازمان ملل نشان می دهد که موفقتر از «جامعه ملل» نبوده و با ساختار کنونی و تا زمانی که منشور آن اصلاح و «وتو = حق رد» از دولتهای پنجگانه سلب نشود بعید است که موفقیت داشته باشد؛ زیرا که فاتحان جنگ جهانی دوم که طرح تاسیس سازمان ملل را با هدف تامین و تضمین منافع خود از این طریق ریخته اند هفت دهه است که در این سازمان حرف آخر را می زنند و عملا آن را به صورت «سازمان دول پنجگانه» درآورده اند. دلیل روشن آن این است که مجمع عمومی سازمان ملل که نمایندگان همه دول عضو در آن شرکت دارند و طبق قواعد دمکراسی باید تصمیم گیرنده اصلی باشد از حد یک تریبون آزاد نمی تواند پا فراتر بگذارد و به همین لحاظ دهها سال است که برخی از روزنامه نگاران واژه «متحد» را در نوشته های خود هنگام خطاب کردن این سازمان بکار نمی برند و کتاب سیاسی پرفروشی هم در این زمینه تحت عنوان «سازمان ملل نامتحد» انتشار یافته است. بسیاری از اندیشمندان سالهاست که گفته اند: ازآنجا که سازمان ملل با ساختار فعلی که تصمیمات ارکانهای مردمی آن به ویژه کمیسیون حقوق بشر ضمانت اجرایی ندارند، دست کم نام این سازمان؛ از سازمان ملتها به «سازمان دولتها» تغییر یابد تا مردم با شنیدنش عصبی نشوند. اشغال نظامی بدون مجوّز عراق که عضو این سازمان حافظ صلح! بوده است به منزله آخرین میخ برتابوت آن تلقی شده است. ولی دولتهای پنجگانه که هنوز این بنیاد را برای مقاصد خود لازم دارند نهایت تلاش را بعمل می آورند که مانع دفن جنازه شوند.

برای مثال: «یونسکو» یکی از آژانس های سازمان ملل است که در همان سال ۱۹۴۵ با هدف کمک به صلح و امنیت جهان از طریق تقویت همکاری های فرهنگی، علمی و آموزش و پرورشی ملت ها به وجود آمده است تا مردمی که از این راه آگاهی های لازم را به دست می آورند و ارتقاء فرهنگی می یابند احترام به عدالت، حکومت قانون، حقوق بشر و آزادی های اصولی را رعایت کنند. آیا در هفت دهه گذشته این هدف تامین شده است؟. آیا جهانیان حتی یک قدم به این هدف نزدیک شده اند؟. این آژانس فرهنگی جهانی هنوز نتوانسته به ایجاد یک خبرگزاری بی طرف (نامتعهد) بین المللی کمک کند! که پیشنهاد آن چهل سال پیش در قطعنامه سران دولت های غیر متعهد آمده بود و ....

۲۰۰۵م:توفان ویلما Wilma ۲۴ اکتبر ۲۰۰۵ به فلوریدای آمریکا رسید که ساکنان مسیر آن قبلا تخلیه شده بودند. این توفان که به کندی حرکت می کرد پس از فلوریدا، ساحل شرقی آمریکا را دربرگرفت و سپس به سمت شرق (مناطق مرکزی اقیانوس اطلس) تغییر مسیر داد. ویلما در منطقه کارائیب و کشور مکزیک زیان مالی سنگین و تلفات جانی به وجود آورده بود. هنوز ویلما در حالا فعالیت بود که توفان دیگری در کارائیب ایجاد شده بود که همان مسیر ویلما را طی کرد. هواشناسان گفته اند که به علت گرم شدن محیط کره زمین، باید در سالهای آتی منتظر توفانهای شدیدتری بود.

۱۶۴۸: «پیمان وستفالیا» به جنگهای ۳۰ ساله اروپا پایان داد و امپراتوری مقدس (کاتولیک) را عملا به چند منطقه تقسیم کرد و سرآغاز فروپاشانیدن کامل آن شد.

۱۷۹۵: در پی سازش قدرت های اروپایی، "فدراسیون لهستان و لیتوانی" میان روسیه، پروس (آلمان)، و اتریش تقسیم شد.

۱۸۳۶: کبریت اختراع شد و اندکی بعد به بازار آمد.

۱۹۳۰: در برزیل، یک شورش نظامی دولت را سرنگون و «وارگاس» را روی کار آورد.

۱۹۳۱: برای نخستین بار، جوراب نایلن وارد بازار شد. نخستین جورابهای نایلن در شهر ویلمینگتون آمریکا که کارخانه مربوط در آنجا قرار داشت عرضه شد.

۱۹۴۴: ناوهواپیمابر ژاپنی به نام «زویکاکوZuikaku» در نزدیکی فیلیپین مورد حمله همزمان نیروی هوایی و زیردریایی های آمریکا قرار گرفت و غرق شد و ۸۴۲ تن از ملوانان و افسرانش کشته شدند. این ناو در عملیات حمله به پرل هاربور که ضمن آن ناوگان آمریکا در اقیانوس آرام تقریبا منهدم شد شرکت کرده بود.

۱۹۵۶: برای نخستین بار به جای فیلم، شبکه های تلویزیونی آمریکا کاست مغناطیسی ویدیویی برای تهیه برنامه های خود بکار بردند.

۱۹۵۷: کریستیان دیور فرانسوی طراح معروف لباس درگذشت.

۱۹۶۴: دولت انگلستان در این روز تصمیم گرفت که به رودزیای شمالی مستعمره خود در آفریقا استقلال دهد که این کشور نام زامبیا برخود نهاد. زامبیایی ها ۲۴ اکتبر را به عنوان "روز استقلال" برگزار می کنند. رودزیای جنوبی پس از کسب استقلال "زیمبابوه" خوانده می شود.

۱۹۷۰: سالوادور آلنده سوسیالیست معروف آمریکای لاتین و از مردان محبوب قرن بیستم جهان به ریاست جمهوری شیلی انتخاب شد.

۱۹۷۳: جنگ رمضان یا «یوم کیپور» که با حمله ناگهانی نیروهای مصر و سوریه به نیروهای اسرائیلی آغاز شده بود پایان یافت.

۲۰۰۵: ۲۲ اکتبر ۲۰۰۵ساعت هشت و ۴۵ دقیقه شب به وقت نیجریه، یک بوئینگ ۷۳۷ که از فرودگاه لاگوس به پرواز درآمده بود در۲۴ کیلومتری این شهر سقوط کرد و همه سرنشینانش که ۱۱۷ تن بودند کشته شدند. بوئینگ ۷۳۷ تاکنون بیش از انواع دیگر جت های مسافربر سانحه به وجود آورده است. هواپیمای ساقط شده هشت سال پیش از سقوط ساخته شده بود و در خطوط داخلی نیجریه از آن استفاده می شد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1115907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =