ولنگاری سلبریتی‌ها؛ تبعیض و نادیده گرفتن قانون

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رفتار سلبریتی‌ها در ایران، تبدیل شدن آن‌ها به مرجع‌های غیررسمی در موضوعاتی است که هیچ تخصصی در آن ندارند؛ از طب سنتی و مدرن تا اقتصاد، از بحران‌های اجتماعی تا تصمیم‌های سیاسی، از مسائل حقوقی تا قضاوت‌های اخلاقی و حتی مسائل بین الملل. این وضعیت زمانی خطرناک می‌شود که یک اظهار نظر ناآگاهانه می‌تواند ذهن میلیون‌ها نفر را تحت‌تأثیر قرار دهد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، در بسیاری از کشورهای جهان، «شهرت» همراه با «مسئولیت اجتماعی» دیده می‌شود یعنی چهره‌هایی که در هنر، ورزش یا سرگرمی مشهورند، گاهی به صدای مردم تبدیل می‌شوند، مسائل اجتماعی را برجسته می‌کنند، در امور خیریه شرکت می‌کنند یا بر کمپین‌های عمومی تأثیر می‌گذارند.

اما در ایران، وضعیت به گونه‌ای متفاوت پیش رفته است. سلبریتی‌ها در ایران به جای استفاده از شهرت برای مسئولیت اجتماعی، صرفا برای کسب درآمد، سواستفاده از موقعیت و دیده شدن استفاده می‌کنند.

سلبریتی‌محوری؛ اگرچه می‌تواند موتور محرکی برای توجه جامعه به مسائل مهم باشد، اما آنچه شاهدیم بیشتر نوعی ولنگاری و رفتارهای بی‌مسئولیتانه است که به‌جای ارتقای سطح فرهنگ عمومی، اغلب موجب آشفتگی، هیجان‌زدگی و بی‌اعتمادی در میان مردم می‌شود.

این ولنگاری را نمی‌توان صرفاً محصول رفتار چند فرد دانست؛ بلکه ریشه‌های عمیق‌تری در ساختار کشور، در نبود قواعد حرفه‌ای برای مدیریت چهره‌های مشهور، و در عطش جامعه برای قهرمان‌سازی خیالی دارد. اما در نقطه‌ای که سلبریتی‌ها با اتکا به دنبال‌کنندگان میلیونی خود، عملاً تبدیل به کنشگران اجتماعی و حتی سیاسی می‌شوند، نقد رفتار آنان ضرورت دارد.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رفتار سلبریتی‌ها در ایران، تبدیل شدن آن‌ها به مرجع‌های غیررسمی در موضوعاتی است که هیچ تخصصی در آن ندارند؛ از طب سنتی و مدرن تا اقتصاد، از بحران‌های اجتماعی تا تصمیم‌های سیاسی، از مسائل حقوقی تا قضاوت‌های اخلاقی و حتی مسائل بین الملل. این وضعیت زمانی خطرناک می‌شود که یک اظهار نظر ناآگاهانه می‌تواند ذهن میلیون‌ها نفر را تحت‌تأثیر قرار دهد و حتی روندهای عمومی را تغییر دهد.

در بسیاری از موارد، چهره‌های مشهور صرفاً برای حفظ حضور رسانه‌ای یا ترند شدن، درباره هر موضوعی اظهارنظر می‌کنند و به دلیل نبود سازوکار رسمی برای پاسخ‌گویی، هیچ‌گاه مسئولیت پیامدهای حرف‌هایشان را بر عهده نمی‌گیرند. این خلأ مسئولیت‌پذیری یکی از شاخص‌ترین مظاهر ولنگاری سلبریتی‌هاست؛ جایی که نفوذ اجتماعی با پاسخ‌گو نبودن پیوند می‌خورد و نتیجه چیزی جز بی‌نظمی در فضای عمومی نیست.

رواج «فعالیت‌های انسان‌دوستانه نمایشی» از دیگر مصادیق ولنگاری سلبریتی‌هاست. بسیاری از چهره‌های مطرح، در مواقع بحران مثل زلزله، سیل، ناگهان با موجی از فعالیت‌های پرهیاهو ظاهر می‌شوند، اما این اقدامات اغلب فاقد برنامه‌ریزی مشخص‌اند و از شفافیت برخوردار نیستند و معمولاً بعد از فروکش کردن توجه رسانه‌ای ادامه نمی‌یابند.

رشد شبکه‌های اجتماعی، در میان سلبریتی‌های ایرانی، روندی اغراق‌آمیز پیدا کرده است. کوچک‌ترین جزئیات زندگی شخصی، از سبک پوشش تا سفرها و روابط خانوادگی، به بخشی از «برند شخصی» آن‌ها تبدیل شده و با قصد یا بی‌قصد، به الگوهایی برای مخاطبان جوان بدل می‌شود. مشکل در این نیست که سلبریتی‌ها لحظه‌های زندگی خود را منتشر می‌کنند؛ مسئله در نوع روایت‌سازی اغواگرانه و بی‌پروایانه است. وقتی استانداردهای یک زندگی سالم، متعادل و دست‌یافتنی با روایت‌های غیرواقعی و تجمل‌گرایانه جایگزین می‌شود، نتیجه‌اش چیزی جز نارضایتی، مقایسه‌های ناسالم و فشار روانی بر مخاطبان نیست.

در بسیاری از کشورها، چهره‌های مشهور وقتی با اعتراض جامعه یا روزنامه‌نگاران روبه‌رو می‌شوند، ناچار به عذرخواهی یا عقب‌نشینی می‌گردند. اما در ایران، واکنش رایج‌تر توجیه، انکار، حمله متقابل یا مظلوم‌نمایی است. این رفتارها معمولاً با حمایت بی‌قیدوشرط گروهی از طرفداران همراه می‌شود و فضایی می‌سازد که در آن نقد، به‌جای آنکه فرصتی برای اصلاح باشد، تبدیل به میدان جنگی از توهین و تهدید می‌شود.

سلبریتی‌ها بخشی از واقعیت فرهنگی ما هستند و حذف‌شدنی نیستند. مسئله این نیست که آن‌ها نباشند؛ مسئله این است که چگونه باشند. اگر قرار است چهره‌های مطرح نقش اجتماعی ایفا کنند، باید این نقش با مسئولیت، دانش، اخلاق حرفه‌ای و احترام به افکار عمومی همراه باشد.

یکی از نمونه‌های بارز این ولنگاری حضور بازیگران زن در جشنواره ها و منظر عموم و آن هم بدون توجه به قانون حجاب است و این نادیده گرفتن حجاب آن هم به صورت زننده باعث می‌شود جوانان و سایر مردم عادی اینگونه فکر کنند که چرا برخورد سلبی فقط برای آنان صورت می‌گیرد و هیچگونه برخورد و نظارتی برای سلبریتی‌ها وجود ندارد که همین احساس تبعیض می‌تواند گره‌های اختلاف طبقاتی را پیچیده تر کند.

یکی از نمونه‌های بارز این تضاد، ماجرای بازداشت علی شادمان و چند بازیگر به بهانه مهمانی شبانه‌ای بود که به بهانه جشن تولد ۳۸ لیتر مشروبات الکلی کشف شد و چندین بازیگر به اتهام شرب خمر بازداشت شدند. این اتفاق بازتاب گسترده‌ای در افکار عمومی و رسانه‌های داخلی داشت اما نه در قالب یک بازنگری اخلاقی یا مسئولیت‌پذیری از سوی سلبریتی‌ها، بلکه به شکلی که ولنگاری و ریخت‌وپاش و حتی تقابل با قانون و ارزش‌های رسمی را برجسته کرد. به عبارت دیگر نشانه‌ای شد از آن‌که برخی سلبریتی‌ها شهرت را صرفاً برای مصرف شخصی، مهمانی و نمایش خرج می‌کنند بی آنکه دغدغهٔ مسئولیت اجتماعی، اخلاق عمومی یا همدلی با مردم داشته باشند.

از سوی دیگر در دولت حسن روحانی بود که اخذ مالیات از سلبریتی ها حذف شد و با وجود درآمدهای میلیاردی که این قشر از جامعه دارد اما هیچگونه مالیاتی پرداخت نمی‌کند در صورتی که یک کارمند با حداقل حقوق دریافتی پیش از آنکه حقوق به حسابش واریز شود ابتدا مالیات آن کم شده است و همین موضوع باعث می‌شود تا تبعیض در جامعه دو چندان شود و سلبریتی‌ها فقط با رفتارهای نمایشی خود را کنار و همراه مردم بدانند در صورتی که در عمل، سبک زندگی آنان هیچ سنخیتی با مردم عادی جامعه ندارد.

در نهایت، نقد ولنگاری سلبریتی‌ها نه از سر دشمنی با آنان، بلکه از سر دغدغه برای سلامت فضای عمومی است. ما در عصری زندگی می‌کنیم که هر فرد مشهور می‌تواند در یک ساعت، روایت یک بحران را تغییر دهد، امید یا اضطراب ایجاد نماید، موجی از رفتار عمومی را جابه‌جا کند. در چنین زمانی، سلبریتی بودن تنها یک موقعیت جذاب نیست؛ یک مسئولیت اجتماعی سنگین است. هرچقدر این مسئولیت جدی‌تر گرفته شود، جامعه نیز به بلوغ بیشتری در مواجهه با چهره‌های مشهور خواهد رسید.

انتهای پیام/

کد خبر: 1290190

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =