به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ پویان مکوندی متولد سال ۱۳۶۷ در شهر هفتکل در استان خوزستان است. تا دوره دبیرستان را در این شهر نفتخیر که از نظر سطح امکانات بسیار پایین است گذراند و برای کارشناسی در دانشگاه چمران اهواز در رشته شیمی پذیرفته شد. تقریبا این رشته را با مشورت با مادرش انتخاب کرد. به پزشکی علاقه داشت، ولی رتبهاش برای پزشکی مناسب نبود و بین علوم پایه، شیمی را به دلیل بازار کار خوب در آن دوران انتخاب کرد.
با رتبه 35 کنکور کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران در رشته شیمی پلیمر و با رتبه هفت در کنکور دکتری در همین رشته در دانشگاه مازندران قبول شد. سال سوم دکتری بود که برای فرصت مطالعاتی در ایتالیا درخواست داد. در همین زمان، از دانشگاه ایندیانای پلیس در آمریکا هم پذیرش گرفت، اما به دلیل بالا بودن مخارج زندگی در آمریکا و با توجه به اینکه یک گروه پژوهشی در ایتالیا پژوهشهای مورد علاقهاش را دنبال میکرد، دانشگاه سالنتو در ایتالیا را انتخاب کرد. او به مدت ۶ ماه در این دانشگاه در شهر لچه روی زمینه کامپوزیتهای ضدمیکروبی برای کاربردهای دندانی مطالعات پژوهشی انجام داد. بعد از آن دوباره به ایران برگشت و از دکتری خود در دانشگاه مازندران دفاع کرد.
بعد از دفاعش، دوباره به ایتالیا برگشت و دکتری دومش را در دانشگاه ناپولی در رشته مهندسی زیستمواد گرفت و سپس حدود سه سال و نیم به عنوان محقق پستدکتری در موسسه تحقیقات ملی ایتالیا مشغول به کار شد. او حدود یک سال پیش برای ادامه پژوهشهایش وارد موسسه فناوری ایتالیا در پیزا شد و تاکنون به عنوان محقق پستدکتری مشغول به کار است.
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق میخوانید:
زیستماده چیست و مهندسی زیستماده در چه زمینهای است؟
زیستماده یا بیومتریال به مادهای با منشاء مصنوعی (سنتز شده توسط بشر) یا طبیعی گفته میشود که به منظور بهبود، درمان، التیام یا جایگزینی بافت موجودات زنده به کار میرود. مهندسی زیستمواد در واقع مهندسی و ساخت این نوع مواد به شکلها و ترکیبات مختلف برای کاربردهای متفاوت در پزشکی است؛ به طور مثال ساخت و کاربرد الیاف ضد میکروبی به عنوان پوشش زخم یا تهیه نانومواد حاوی دارو برای درمان سرطان یا ساخت داربست برای افزایش و تسریع استخوانسازی در شکستگی استخوان. این مواد باید زیست سازگار باشند تا در بدن ایجاد سمیت نکنند.
تاکنون چه دستاوردهایی داشتهاید؟
بعضی افراد به عنوان مثال با افزایش سن یا در برخی از ورزشکاران، آرتروز زانو ایجاد میشود، زیرا غلظت و میزان مایع بین مفصلی زانو (که عمدتا به دلیل حضور هیالورونیک اسید است) در مفاصل کم میشود. این مایع بین مفصلی مثل روغن مایع یا لوبریکانت عمل میکند و مانع ساییدگی مفاصل زانو به هم میشود و نقش ضربهگیر را هم ایفا میکند. به همین دلیل، با افزایش سن و کم شدن این مایع، آرتروز زانو ایجاد میشود. در همین راستا تحقیقاتی برای درمان این عارضه داشتیم و موادی را طراحی کردیم که برای بهبود آرتروز بتوان به زانو تزریق کرد. این کار پژوهشی گرنت ماری کوری را گرفت که بهترین فاند اروپا و یکی از پوزیشنهایی است که به سختی به دست میآید.
کار تحقیقاتی دیگرم در زمینه درمان عفونت بود. زمانی که زخم به دلیل وجود باکتری عفونی میشود، بهبود آن به تاخیر میافتد. از این رو، کامپوزیت ها و نانوموادی را طراحی کردیم که عمل دوگانه دارد؛ یعنی هم خاصیت ضدمیکروبی دارد و هم زخم را زودتر ترمیم میکند. این مواد باعث بهبود سریعتر زخم نسبت به گاز استریل (بانداژ) میشوند. در مطالعات روی موش این موضوع را نشان دادیم.
مطالعات دیگرم که در حال حاضر روی آن کار میکنم در زمینه دارورسانی با سیستمی شامل میکرونیدل (ریز سوزنها) است که به جای سرنگ مورد استفاده قرار میگیرند. از آنجا که سلولهای درد در قسمت عمیقتر پوست و همچنین ماهیچه قرار میگیرند، این سوزنها به دلیل کوچکی به سلولهای عصبی و درد نمیرسند. علوه بر این، به جای تزریق به ماهیچه یا رگ به وسیله سرنگهای معمول در بازار، میکرونیدلها دارو را در پوست رها میکنند. این سیستم میتواند به گونهای طراحی شود که به جای آزادسازی آنی دارو، رهایش دارو را به تدریج انجام دهد. کاربرد دیگر میکرونیدلها به عنوان حسگر است و به عنوان مثال در سنجش میزان گلوکز (قند خون) برای بیماران دیابتی میتوان از آنها استفاده کرد.
به نظرتان دنیای علم و فناوری به کجا میرسد؟
به نظرم در آیندهای نزدیک با توجه به پیشرفت علم پزشکی و مهندسی مواد، طول عمر انسانها حدود 150 تا 200 سال میشود. همچنین با پیشرفت علوم هوا و فضا، احتمالا انسانهایی برای مهاجرت و زندگی کردن روی کره مریخ خواهند رفت.
در اوقات فراغت معمولا به چه کارهایی میپردازید؟
من از تک تک لحظاتم بهترین استفاده را میکنم و کم پیش میآید که لحظهای از زندگیام را به بطالت از دست بدهم. در اوقات فراغت یا فوتبال بازی میکنم یا بازی کامپیوتری انجام میدهم یا فیلم تماشا میکنم و یا به همراه همسرم بیرون میروم.
چه فیلم یا کتابهایی میبینید و میخوانید و کدام یک از آنها را بیشتر از همه دوست داشتید؟
معمولا فیلمهای علمی- تخیلی و سریالهای خانوادگی- جنایی تماشا میکنم. از فیلمهای اخیر فیلم «انگاشته» (Tenet) را دیدهام که بسیار سنگین، ولی تماشایی بود. فیلم «ون هلسینگ» با بازی هیو جکمن را هم خیلی دوست دارم و دیدن آن را به همه پیشنهاد میکنم.
به کتابهای تاریخی به ویژه تاریخ ایران هم علاقه بسیاری دارم و بهترین کتابی که در این زمینه خواندهام «پارس پیروز»، نوشته منوچهر مطیعی است که تصویری است از زندگی پرماجرای کوروش دوم، موسس سلسله هخامنشی. به زعم نویسنده، این رمان بر اساس مستندات و یافتههای تاریخی شکل گرفته است.
بعد از پاندمی کرونا جهان به سمت و سوی دیگری حرکت کرد. به نظر شما چه تغییراتی در این راستا چشمگیر بوده؟
پاندمی کرونا باعث به وجود آمدن یک سری مشاغل جدید و همچنین رونق برخی مشاغل قدیمی شده است. به طور مثال با افزایش تقاضا برای نرمافزارهای دورکاری، مهندسان و طراحان این نوع نرمافزارها بازار جدیدی پیدا کردند. به غیر از این، صنعت بازاریابی تغییرات بسیاری داشته است. به این معنا که به دلیل خانهنشینی و افزایش خریدهای آنلاین، تعداد این تبلیغات هم بیشتر و هم هدفمندتر شده است.
از نظر شما محققان ایرانی در رشته زیستماده در چه سطحی هستند و چقدر با سطح جهانی فاصله دارند؟
در بخش ساخت نانومواد و زیستمواد فاصله زیادی با سطح جهانی ندارند، ولی در بخش کاربرد این مواد به دلیل کمبود امکانات در ایران خیلی فاصله وجود دارد. در اروپا و آمریکا بیشتر سیستمهای مبتنی بر زیستمواد تجاری میشوند، اما در ایران این سیستمها تجاری نمیشوند و در نتیجه آوردهای هم برای کشور ندارند. در حالی که در اروپا زمانی که سیستمی تجاری میشود، گرنت بیشتری هم به آن تعلق میگیرد و در نتیجه باعث توسعه کارهای پژوهشی میشود و آورده مالی و علمی با خود به همراه دارد.
در ایران به دلیل تورم زیاد، گرنتهایی که به محققان داده میشود، کفاف انجام و توسعه کارهای تحقیقاتی را ندارد. از این رو، بیشتر سیستمهایی که در ایران ساخته میشوند، اصلا به مرحله کاربردی نمیرسند و در حد ابتدایی میمانند.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با ایتالیا چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟
در نظام آموزش عالی ایران، درسهای تئوری چه در رشتههای پزشکی و چه غیرپزشکی خیلی خوب تدریس میشوند؛ به ویژه در دوره دکتری. در حالی که آموزش عالی ایتالیا در درسهای عملی یا آزمایشگاهی قویتر است. به طوری که یک دانشجو از دوره کارشناسی کارهای عملی و کار با دستگاههای تحقیقاتی را یاد میگیرد. به نظرم تلفیق این دو نظام با هم ترکیب خیلی خوبی از آب درمیآید.
وضعیت دانشجویانی که از ایران به ایتالیا برای تحصیل مهاجرت میکنند، چگونه است؟ در مقایسه با افراد بومی آنجا از نظر علمی در چه سطحی هستند؟ نقطه ضعف دانشجوهای ایرانی در خارج از کشور چیست؟
دانشجوهای ایرانی چون درسهای بسیاری را میگذرانند، از نظر تئوری خیلی قوی هستند و خیلی از مفاهیم را بهتر از دانشجوهای دیگر درک میکنند. تنها نقصشان عدم آشنایی آنها با دستگاههاست که آن هم به نبود امکانات در دانشگاهها مربوط میشود. در اینجا (موسسه فناوری ایتالیا) که هماکنون مشغول به کار هستم، دانشجوهای ایرانی خیلی معروفند و این موسسه ایرانیهای بیشتری را نسبت به کشورهای دیگر جذب میکند.
بعضی از دانشجوهای ایرانی در زبان انگلیسی مشکل دارند، هرچند در محاورات روزمره میتوانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند، اما در نوشتن مقاله به مشکل برمیخورند. موضوع یادگیری زبان از کودکی واقعا مهم است و به نظرم سیستم آموزشی ایران باید از دوران ابتدایی روی آموزش زبان کار کند.
به نظر شما اساتید ایرانی چطور باید فعالیت کنند تا دانشجوهایشان کارآیی بیشتری داشته باشند؟
متاسفانه در ایران، شرایط به شکلی است که همکاری بین اساتید و دانشجوها مفهوم خاصی ندارد. این همکاری در مقوله نوشتن مقالات و کارهای پژوهشی بیشتر نمایان میشود. در مقالات ایرانی تعداد نویسندگان و محققان بسیار اندک است و همین محدودیت در تعداد افراد و همکاریهای محدود موجب میشود که کار تحقیقاتی خروجی بزرگی نداشته باشد. در حالی که در کشورهای دیگر، اساس کار تحقیقاتی همکاریهای بیشتر است و هر دانشجو بخشی از کار را براساس رشتهاش متقبل میشود. از این رو، باید اساتید ایرانی دامنه همکاریهای خود را نه تنها با دانشجویانشان، بلکه به صورت بینالمللی بالا ببرند؛ البته اخیرا این روند شکل گرفته و در حال رشد است.
با این حال، جواب سوال شما به خود دانشجوها هم برمیگردد که چقدر انگیزه برای یادگیری و انجام کارهای پژوهشی دارند. اساتید تا قبل از دوره دکتری میتوانند دانشجوها را برای افزایش بار علمی کمک کنند و از دوره دکتری خود دانشجوها باید تلاش کنند.
مساله دیگر عدم آموزش مقاله نوشتن به دانشجوها توسط اساتید ایرانی است. در ایتالیا مقالات دانشجویی چندین بار توسط اساتید ویرایش میشوند، ولی در ایران اساتید در نوشتن مقالات کمک زیادی نمیکنند. البته به نظر میرسد که در این موضوع بار مالی هم مهم است. در ایران به دلیل کم بودن حقوق اساتید، معمولا وقت کمتری هم برای دانشجوها میگذارند. از طرف دیگر، در برخی از دانشگاهها، دانشجویان بسیار ضعیف هستند و بار نوشتن مقاله روی دوش استاد میافتد در حالی که در خارج از ایران، نوشتن مقاله با دانشجو یا پژوهشگر است. هر دو مورد ذکر شده سبب میشود که سطح نوشتن مقالات گاهی بالا نباشد.
به نظر میرسد که اساتید ایرانی به نوعی ایزوله شدهاند و شبکه ارتباطی وسیعی برای همکاریهای بینالمللی ندارند. به نظر شما دلیلش چیست؟
به نظر میرسد که در برخی موارد خودشان چندان تمایلی برای این کار ندارند؛ وگرنه کافی است که با چند محقق در خارج از کشور ارتباط پیدا کنند. همکاری بینالمللی موضوعی است که در میان اساتید ایرانی باید اتفاق بیفتد، زیرا آورده علمی- پژوهشی و مالی برایشان به همراه دارد. به نظر من اساتید ایرانی نباید با این شرایط کنار بیایند و به سمت افزایش شبکه ارتباطی و همکاریهای مختلف گام بردارند و این را مدنظر داشته باشند که کارهای پژوهشی چند ملیتی خیلی بیشتر به چشم میآیند تا تک ملیتی. شاید در ابتدا این کار زمانبر و سخت باشد، اما به مرور زمان فرصتهای بیشتری برایشان فراهم میشود.
میزان حقوق شما نسبت به درآمد افراد متوسط جامعه ایتالیا چقدر است؟ آیا این میزان خیلی بالاتر است؟ این حقوق از چه طریقی به دست میآید؟
در ایتالیا فاصله حقوقی مانند ایران وجود ندارد و یک معلم در حد من محقق و یک پزشک کمی بیشتر از یک پرستار حقوق میگیرد. در حالی که در ایران یک پزشک چندین برابر یک پرستار درآمد دارد.
حقوق من از پروژهها و همچنین موسسه تامین میشود. موسسه درآمد حاصل از گرنتها و همچنین پتنتهایی را که فروخته صرف حقوق پژوهشگران، ارائه امکانات و تجهیزات آزمایشگاهی میکند.
در حال حاضر حقوق من مربوط به پروژهای است که مدیر گروهم توانست بابت آن از اتحادیه اروپا گرنت بگیرد. این پروژه در زمینه چاپگرهای سهبعدی است. یکی از انواع این چاپگرها، چاپگری است که رزین (مایع ویسکوز) را با روش فتوپلیمریزاسیون (یا همان پلیمریزاسیون نوری) براساس طرح سهبعدی اولیه به پلیمر (جامد) تبدیل میکنند. در این پروژه روی این چاپگرها و پیشمادهها (رزینها) کار کردیم تا دقت و عملکردهای آن را بالا ببریم. هدف از آن رسیدن به به نسل بعدی چاپ نظیر چهاربعدی و پنج بعدی است؛ به این معنا که بعد از چاپ ساختار سهبعدی، این ساختارها با اعمال محرکهایی –مثل نور مادون قرمز- شکلشان تغییر میکند یا عملی را انجام میدهند.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟ در شرایط و وضعیت موجود، چه کار کنند تا پیشرفت کنند؟
از لحظه لحظه زندگیشان استفاده کنند و هیچ زمانی را به بطالت نگذرانند.
بزرگترین شکستتان در زندگی چه بوده؟
مثل همه انسانها شکستهای کوچک زیاد داشتم. در واقع جزئی از زندگی هستند.
شما هم مثل همه ما گاهی از همه چیز دلسرد و ناامید میشوید، چه کار میکنید تا به زندگی عادی برگردید؟
معمولا وبگردی یا بازیهای کامپیوتری انجام میدهم.
زمانی که از ایران دور میشوید، بیشتر دلتنگ چه میشوید؟
خانوادهام.
بزرگترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟
دوست دارم که از زندگیام لذت ببرم و یک پوزیشن ثابت در کارم بگیرم و بتوانم بعدها یک شرکت دانشبنیان تاسیس کنم.
برای دنیا هم بهتر شدن شرایط زندگی و از بین رفتن قتل و خونریزی و تنشهای بین حکومتهای دنیا را آرزو دارم.
آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده؟ آیا به آرزوی آنها رسیدهاید؟
پدر و مادر من هم مانند همه پدر و مادرهای ایرانی آرزوی این را داشتند که از طریق تحصیلات خودم را بالا بکشم و به نظرم هم از نظر علمی و هم از نظر رفتاری از من راضی هستند.
آیا ازدواج کردهاید و بچه دارید؟ آیا تحقیقات باعث میشود که به خانوادهتان لطمهای وارد شود؟ شما چطور مدیریت میکنید؟
بله، اتفاقا همسرم (رضوان جمال الدین) هم دکتری مهندسی زیستمواد دارد. دخترم «الارز» هم تازه به دنیا آمده و الان دو ماهش است. قبل از به دنیا آمدن دخترم سعی کردم که شرایط علمی و کاری (نظیر چاپ مقالات) خودم را ارتقا بدهم تا الان زمان بیشتری را برای خانوادهام بگذارم.
نظر شما