پزشکیان و ترورهای طنازانه تندروها؛ مرجفون سیاسی چگونه آشغال‌ها را زیر فرش پنهان می‌کنند؟

حمله‌های اخیر تندروها علیه رئیس‌جمهور، علاوه بر از بین بردن فضای نقد سازنده باعث دلسردی گروه‌های مردمی می‌شود که انسجام و یکدلی آن‌ها یکی از ارکان راهبردی پیروزی علیه دشمنان در جنگ‌های اخیر بود.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ در ایام پساجنگ که همچنان بسیاری از مردم در این ابهام به سرمی‌برند که «آیا جنگ به پایان رسیده است یا نه؟» ضرورت حفظ «انسجام ملی» حتی پیش از دوران جنگ ۱۲ روزه احساس می‌شود.

بیشتر بخوانید؛

پیشنهاد «ترور ترامپ» او را از بحران نجات می‌دهد/ منطق جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ترور نیست

انسجامی که یکی از دلایل سه گانه تبریک رهبر انفلاب در پیام ویدئوی ایشان پس از توقف جنگ بود اما به فاصله اندکی از آن، باز هم طیف تندروی سیاسی به بهانه‌هایی مانند برخی انتقادات در مصاحبه پزشکیان و تاکر کارلسون یا زمزمه‌هایی درباره احتمال از سرگیری مذاکرات در یکی از دشوارترین فرازهای تاریخ انقلاب اسلامی پا را از توهین‌های سریالی فراتر گذاشتند و پیشنهاد ترور رئیس‌جمهور را به دشمن صهیونیستی دادند!

در جنجالی‌ترین اقدام ضد انسجام ملی از این دست، رضا عاشری، عضو شورای شهر رشت با انتشار یک استوری جنجالی در صفحه اینستاگرام خود، مستقیما از اسراییل خواست تا رئیس‌جمهور ایران را ترور کند. در این استوری، عاشوری در لحنی تمسخرآمیز و رادیکال، رئیس‌جمهور را «غول مرحله آخر» توصیف کرد و از اسرائیل خواست که وی را همانند شهید رئیسی «به درجه رفیع شهادت نائل کند»!
به دنبال توهین عجیب این عضو شورای شهر رشت به رئیس‌جمهوری، دادستان مرکز استان گیلان علیه وی اعلام جرم کرد. رسانه مرکز قوه قضائیه در این زمینه نوشت: «در پی درج مطالبی در صفحه شبکه اجتماعی یکی از اعضای شورای اسلامی شهر رشت، دادستان مرکز استان با تشکیل پرونده قضایی دستور احضار وی را صادر کرد. فرد مورد اشاره از باب تشویش اذهان عمومی احضار شده است. پرونده در حال انجام تحقیقات اولیه است.»

هنگامی که کار بالا گرفت این فرد در ادبیات توهین‌آمیز دیگری اعلام کرد: «آدم طنازی هستم و روحیه من همیشه همراه با طنز بوده. برای آقای پزشکیان آرزوی شهادت کردم که البته شهادت سعادت است لیکن دشمن ایران و ایرانی از شوخی من با رئیس‌جمهور محترم سوء استفاده کرده است. وفاق اصل است.»

سه هیچ به نفع اسرائیل؛ از پیشنهاد ترور پزشکیان تا ترور شهید رئیسی!

البته پیشنهاد ترور پزشکیان صرفا بخشی از ادبیات سخیف عاشری بود که در رسانه‌های داخلی و خارجی بازتاب زیادی پیدا کرد. اما بخش مغفول دیگر این جنجال‌آفرینی پرهیزنه انتساب علت شهادت رئیس‌جمهور پیشین به عملیات تروریستی از سوی اسرائیل بود! ادعایی که بارها از سوی نیروهای مسلح رد شده است.

تکرار این ادعای جعلی از سوی فردی که ولو سمتی حاشیه‌ای در نظام سیاسی کشور دارد باعث شد تا بی بی سی فارسی در گزارشی با تیتر «خواهش از اسرائیل برای ترور پزشکیان» به موضوع شایعات درباره علت شهادت سید ابراهیم رئیسی نیز واکنش نشان دهد. این رسانه نوشت: «مقامات ایران، کشته شدن (شهادت) ابراهیم رئیسی را «سانحه هوایی» اعلام کردند و هرگز در این باره به اسرائیل اشاره نکرده‌اند و گزارش‌های رسمی هرگونه «خرابکاری» در ماجرای سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش را رد کرده است؛ اما در فضای سیاسی ایران بارها این ادعا که «اسرائیل رئیسی را کشته» مطرح شده است.»

با استناد به اظهارات علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب، ترور سران قوا در خلال جنگ ۱۲ روزه یکی از برنامه‌های دشمن صهیونی بود که البته موفق نشدند و این عدم موفقیت آن‌ها برای نیروهای دفاعی و امنیتی کشور دستاورد بزرگی محسوب می‌شود. اما حالا این دستاورد بزرگ آماج تحقیر و توهین خود انقلابی پندارها قرار گرفته است!

البته چنین ادبیات ضدانقلابی از سوی انقلابیون اصیل بی‌پاسخ نماند و مهدی فضائلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در واکنش به توهین علیه رئیس‌جمهور نوشت: «تضعیف سیاست‌های کلی نظام و سهم‌خواهی گروهی از یک سو، و توهین به رئیس‌جمهور محترم از سوی دیگر، تهدید یکی از مهمترین عوامل پیروزی یعنی ‎انسجام ملی است.»

البته پیش از نیز سازمان پدافند غیرعامل کشور با تاکید بر ضرورت حفظ انسجام و وحدت ملی ادعای عضویت عاشوری در این سازمان را رد و در اطلاعیه‌ای نوشت: «ضمن تکذیب ادعای برخی از اکانت‌های وابسته به دشمن در فضای مجازی مبنی بر اینکه رضا عاشری عضو شورای شهر گیلان در سازمان پدافند غیرعامل کشور پست یا مسئولیتی داشته است، تاکید می‌شود در شرایط فعلی هر شخص حقیقی یا حقوقی که با اظهارات خود موج انسجام و وحدت ملی را تضعیف کند بدون شک در زمین دشمن و متناسب با اهداف رژیم صهیونی قدم برداشته است.»

با این حال به نظر می‌رسد بقای سیاسی یک طیف تندرو، صرفا در روشن بودن تنور نزاع‌های حزبی و جناحی خلاصه شده است تا جایی که اگر لازم باشد منافع ملی را نیز در این تنور می‌اندازد تا منافع حزبی‌ خود را تامین کند.

فارغ از این‌که چنین توهین‌ها و رفتارهایی؛ خلاف منطق دفاع از کشور، میهن‌دوستی و آرمان‌های انقلابیون ارزش‌مدار است؛ پرسش واقعی این جا است که در شرایطی که وحدت و انسجام داخلی مثال‌زدنی است چرا تندروها با توهین‌های هجوآلود خطاب به رئیس‌جمهور، می‌خواهند آتش اختلافات داخلی را دوباره روشن کنند؟

شاید به زعم هواداران رئیس‌جمهور یکی از علت این توهین‌ها واکنش به شکست در انتخابات سال گذشته است و در نمونه اخیر نیز توهین عضو شورای شهر رشت پس از شکست جلیلی در انتخابات به دهیاران و شورایاران گیلان را شاهد مثال می‌آورند اما این دلیل صرفا تا پیش از جنگ ۱۲ روزه در پارادایم رقابت‌های جناحی قابل پذیرش بود اما اکنون وضعیت به گونه دیگری است.

در شرایطی که یکی از برگ‌های برنده پیروزی در جنگ حتی به اذعان اپوزیسیون خارج‌نشین، «انسجام ملی»، حفظ و تدوام آن است؛ آیا توجیهی برای برتری‌جویی جناحی باقی می‌ماند؟ البته این به معانی اداره کردن قوه مجریه بدون اشتباه یا مشی صد درصد مطابق با منافع ملی مشاوران و حلقه اطراف رئیس‌جمهور نیست. بلکه بحث بر سر عدم موقعیت‌شناسی کسانی است که با ظاهر انقلابی‌گری، هرازگاهی به قطار در حال حرکت انقلاب سنگ‌اندازی می‌کنند.

دو کلام از مرجفون سیاسی: کاش رئیس‌جمهور فقط چای بخورد و حرف نزند!

پس از جنجال عضو شورای شهر رشت، برخی منتقدان رئیس‌جمهور موضع گیری در برابر آن را در چارچوب واکنش‌های حزبی تفسیر کردند با این حال این تنها توهین جنجالی خطاب به شخص اول اجرایی در روزهای اخیر نبود. پس از مصاحبه مسعود پزشکیان با تاکر کارلسون، مجری و خبرنگار مشهور آمریکایی نیز طیفی از طنازی‌هایی مخالفان دولت که رنگ و بوی ضدملی داشت کلید خورد.

مصاحبه اخیر رئیس‌جمهور با این خبرنگار آمریکایی به زعم منتقدان بی‌طرف، فراز و فرودهای بسیاری داشت و برخی از نقاط آن قابل بحث و بررسی جدی است. شایسته بود پس از این مصاحبه، نقدهای سازنده درباره آن در محافل رسانه‌ای و سیاسی شکل گیرد و از سوی تیم رسانه‌ای رئیس‌جمهور نیز پاسخ‌های کارشناسی ارائه شود. اما به علت خلاء‌های تیم رسانه‌ای رئیس‌جمهور، این مصاحبه راهبردی نتوانست از مرحله انتقادات تند جناحی عبور کند.

به عنوان مثال حمید رسایی، عضو جبهه پایداری توئیت یک کاربر آذربایجانی را بازنشر کرد و نوشت: «امروز بعد از شنیدن مصاحبه آقای پزشکیان با تاکر کارلسون، مجری شبکه آمریکایی، توییت یکی از فعالان سیاسی جمهوری باکو درباره ایشان را دیدم. سوگمندانه و با عرض شرمندگی باید بگویم توصیف دقیقی کرده است: پزشکیان مثل دکتر رشید محمدوف ماست. خوش‌زبان و مهربان است، اما فقط به درد مراسم خواستگاری می‌خورد نه ریاست. آن هم به شرطی که فقط چای بخورد و حرف نزند، چون ممکن است با یک جمله همه‌ چیز را خراب کند»!

این طنازی رسایی در شرایطی رقم خورد که وی از زمان راهیابی به مجلس دوازدهم شورای اسلامی بارها انتقاداتی به دولت چهاردهم وارد کرده و پاسخ برخی از آن‌ها را حتی از سوی سایر اعضای جبهه پایداری نیز دریافت کرده است. در این چارچوب می‌توان به واکنش‌های توئیتری محمود نبویان به وی درباره علت عدم ابلاغ قانون حجاب اشاره کرد.

در مورد اخیر نیز روزنامه اصول‌گرای جوان در یادداشت تندی خطاب به رسایی نوشته است: «مرجفون سیاسی که در روزهای جنگ و شهادت صدها هموطن فرصت خودنمایی نداشتند، با اتمام جنگ به تخریب رقبای سیاسی خود رو آورده‌اند تا متاعی اندک از این تفرقه‌افکنی برای خود بیندوزند. حمید رسایی و یک نماینده شورای شهر در شهر گیلان که رفتاری در حد یک اراذل سیاسی از خود نشان داده از این جمله‌اند. چه کسانی به این بی‌هویت‌ها اجازه داده است تا رئیس‌جمهور کشور را در حساس‌ترین مواقع سال‌های اخیر به باد تمسخر و توهین بگیرند و چه پاره متاعی از این هجوگویی گیرشان می‌آید؟!»

این روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران در ادامه با اشاره به خطر دو طیف افراطی راست و چپ برای از بین بردن «انسجام اجتماعی» نوشته است: «جنگ به ما یک سرمایه سترگ اجتماعی داد. این سرمایه ملی، اما این روزها از سوی بادها و نجواهای ناموافق و دشمن شادکن، تهدید می‌شود. جمعی از آن سوی بام افتاده و به رسم همیشگی‌شان وادادگی پیشه کرده و برای دولت نسخه تسلیم مقابل امریکا می‌پیچند و برخی دیگر از این سو قیچی دشمن را تیز می‌کنند!»

پیشنهاد عدم کفایت رئیس‌جمهور، آب به آسیاب چه کسی می‌ریزد؟

پس از توقف جنگ، علاوه بر ادبیات توهین‌آمیز برخی انقلابی‌نماها علیه رئیس‌جمهور، در فضای مجازی نیز موجی با مرکزیت عدم کفایت سیاسی پزشکیان به وجود آمد که همچنان نیز ادامه دارد و در این فضا دو کارزار «استیضاح» و «کفایت سیاسی رئیس‌جمهور» در حال پیگیری است. البته در این مدت حامیان پزشکیان نیز بیکار ننشسته و واکنش‌هایی نشان داده‌اند.

به عنوان مثال کامبیز مهدی‌زاده، داماد حسن رحانی منتقدان را نفوذی و یا بازیچه نفوذی‌ها اعلام کرده و نوشته است: «کسانی که به روحانی، خاتمی و پزشکیان فحاشی و توهین می‌کنند، دو دسته‌اند: یا خودشان جاسوس، نفوذی و مأمور تخریب‌اند، یا بازیچه‌ی نفوذی‌هایی هستند که آن‌ها را اجیر کرده‌اند. در هر حالت خائن به ایران هستند.»

با این حال سفر پزشکیان به باکو و عدم رعایت پاره‌ای از قواعد دیپلماتیک در مواجه با الهام علی‌اف که متهم به همکاری با اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه است، عدم شرکت در اجلاس سران بریکس و عقب‌نشینی از شعار «مرگ بر آمریکا» در مصاحبه با کارلسون و در نهایت سخن گفتن از مذاکره با آمریکا، از محورهای اصلی این دو کارزار است.

به نظر می‌رسد پافشاری بر بازگشت به میز مذاکره و مختومه دانستن جنگی که هیچ توافق آتش‌بسی برای آن امضاء نشده است باعث شده تا حتی منتقدان دولت، رئیس‌جمهور را به عدم شایستگی برای منصبش متهم کنند. محمود نبویان از چهره‌های سرشناس جبهه پایداری و نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دوازدهم در پیامی ویدئویی خطاب به حامیان زمزمه‌هایی درباره آغاز دور جدید مذاکرات گفته است: «مذاکره درست نیست. مذاکره با کی؟ چقدر عجله دارید! ما هنوز بعضی شهدایمان دفن نشده‌اند؛ روی چه می‌خواهیم مذاکره کنیم؟ ترامپ که می‌گوید هسته‌ای را نابود کردم!»

با وجود تمام این انتقادات، اصرار برای برکناری رئیس‌جمهور در شرایط فعلی که تمام دلسوزان از صدر تا ذیل بر «وحدت ملی» تاکید می‌کنند، آیا اصرار بر عزل رئیس‌جمهور چیزی جز آب ریختن در آسیاب دشمنان است؟ آیا چنین مطالبه‌ای با مشی سیاسی رهبر انقلاب که در شب عاشورای ۱۴۰۴ فرهنگ شیعی و ملی را به هم گره زد تا سد محکمی در برابر تهدید بیگانگان بسازند، سازگار است؟

محمد مخبر؛ مشاور رهبر انقلاب در واکنش به طرح عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهور، گفته است: «این حرف غلطی است. مردم و خواص باید کمک کنند تا این انسجام همچنان ادامه پیدا کند. مردم و مسئولین خصوصاً خواص باید با دلسوزی کمک کنند تا این انسجام همچنان ادامه پیدا کند و ان‌شاءالله قوی‌تر هم شود.»

مجتبی زارعی نماینده اصول‌گرای تهران و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز نوشت: «کسانی که یک سال آزگار می گفتن فرماندهان پیرو بزدل شدن باید برن خونه هاشون و جاشونو بِدن به جوونا؛ حالا یه قدم جلو اومدن میگن رئیس جمهور باید ریاستو ول کنه و فقط چای بخوره وحرف نزنه و ..! حضرت آقا فرمودن ایران بخونین! اما چه کنیم؛ بعضیا بجای ایرانخوانی لیچار میگن!»

خطر به حاشیه رفتن انتقادات سازنده و منطقی از دولت

رئیس‌جمهور در یک سال گذشته و به دفعات درباره مسائل متعددی مانند قانون مشاغل حساس، سیاست‌های پولی و مالی، ابلاغ قانون حجاب و ... مورد انتقاد تند و تیز رقیبان قرار گرفته است اما هر بار نقد فرامتنی از سوی دلسوزان این بود که چرا فضایی برای پاسخ و پرسش منطقی بین منتقدان دولت و حامیانش فراهم نمی‌شود تا وزن و عیار هر دو طرف درباره مطالبات ملی مشخص شود.

علاوه بر این، تداوم رویکرد فعلی نه تنها در تعارض آشکار با ادب و احترام است، بلکه از حدود یک نقد سازنده فراتر رفته و به طور صریح به توهین‌های شــخصی و تخریبگرانه ختم شده است. ادبیات این روزهای تندروها علیه دولت به وضوح نشان از بحران اخلاقی در عرصه سیاسی و اهداف غیرسازنده برای تخریب رقبا دارد؛ بحرانی که در آن مرز میان نقد سازنده و تخریب شخصی کمرنگ شده است.

در این فضا دولتمردان به جای اصلاح رفتارشان، صرفا از طریق جریان رسانه‌ای خود به توهین‌ها، واکنشی سطحی و مقطعی نشان می‌دهد و مثلا هر گز معلوم نمی‌شود علت نوسانات ارزی ماه‌های پایانی سال ۱۴۰۳ چه بود؟ یا چرا رئیس‌جمهور از شعار مرگ بر آمریکا عقب‌نشینی کرد؟ اساسا اگر فردا روزی مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و دولت ترامپ از سر گرفته شود، چرا و چگونه این تصمیم محقق خواهد شد؟ این پرسش‌ها و انبوهی از پرسش‌های از این دست، مشتی از خروارها پرسش و ابهامات بی پاسخ همیشگی هستند که در فضای هتاکی و توهین در اذهان مخاطبان باقی می‌مانند و نتیجه‌ای جز ریزش هواداران نخواهد داشت.

نکته نغز ماجرا این جاست که در هنگامه جنگ دیگر مردم به خودی و غیرخودی، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب تقسیم نمی‌شوند بلکه همان‌طور که رئیس مجلس در گفت‌وگوی تلویزیونی اخیرش تصریح کرد: «امروز ایرانیان تنها به دو دسته وطن‌دوست و وطن‌فروش تقسیم شده‌اند. صریح و شفاف خطاب به آنهایی که در این تجاوز با هدف براندازی ایران، فروپاشی و تجزیه اقدام کردند، می‌گویم که بدانند هسته سخت این نظام، ۹۰ میلیون نفر هستند که همه یکپارچه‌اند.»

بنابراین تندروها باید به این پرسش راهبردی پاسخ دهند که ایجاد ابهامات بی‌پایان در اذهان مردم در نهایت به سود چه کسانی خواهد بود؟ آیا با هتاکی و طنازی‌های دور از ادب، سبد رای پزشکیان در دور بعدی انتخابات کوچک و به آرای رقبا افزوده می‌شود یا تا پیش از آن زمان، اذهان مبهم و خسته به سمت دشمنان سرریز می‌شوند یا در بهترین حالت، تبدیل به توده‌ای بی‌تفاوت در برابر تهاجم‌های احتمالی بعدی می‌شوند؟

وضعیت فوق دقیقا برخلاف رویه رهبر انقلاب است. ایشان همـواره کمک به دولت‌ها را برای رفـع کاستی‌ها، نقص‌هـا و کمبودها توصیه می‌کنند، اما تندروها به جای تلاش برای حل مشکلات، در مسیر تخریب و تسویه حســاب‌های سیاسی حرکت می‌کنند. این رویکرد با رادیکال کردن فضای نقد، گفت‌وگو و نقد سازنده را مسـدود کرده و جامعه را به سمت تنش‌ها و تقابل‌های غیرضروری سـوق می‌دهد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1273877

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =