استاد فعال در صنعت درآمد بیشتری در آمریکا دارد/ نوع ارتباط استاد و دانشجو نقطه ضعف آموزش عالی ایران + ویدئو

دکتر بیژن الماسیان، محقق و بنیانگذار یک شرکت بیوتکنولوژی در آمریکا، یکی از مشکلات نظام آموزش عالی ایران را نوع ارتباط استاد و دانشجو می‌داند. به گفته او، در آمریکا استاد و دانشجو در عین اینکه مرزهای یکدیگر را می‌شناسند و در کار جدی هستند، با هم دوستند.

به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ بیژن الماسیان در سال ۱۳۳۲ در خانواده‌ای فرهنگی در شهر خرم‌آباد لرستان به دنیا آمد و تا دبیرستان را در این شهر و بخش‌های اطراف آن گذراند. برای دوره لیسانس در دانشگاه اراک رشته شیمی پذیرفته شد و بعد از اتمام این دوره به خدمت سربازی رفت و در ۲۲ سالگی ازدواج و دو سال بعد به آمریکا مهاجرت کرد.

دوره فوق لیسانسش را در رشته شیمی دارویی در دانشگاه نورث‌ایسترن در شهر بوستون گذراند و برای دکتری در دانشکده داروسازی ماساچوست در همین رشته در دانشگاه بوستون پذیرفته شد.

خودش در مورد این دوران می‌گوید: با وجودی که در دوران فوق‌لیسانس بورس شده بودم، به دلیل اینکه تازه پسرمان به دنیا آمده بود، مجبور بودم که کار کنم و اولین کارم ظرف شستن در شرکت‌های شیمی به طور پاره‌وقت بود، زیرا خانواده‌ام در ایران توانایی ارسال پول برایمان را نداشت.

به مدت سه سال در دوره پست‌دکتری در رشته تحقیقات سرطان در دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون مشغول به تحصیل و پژوهش شد و بعد از آن وارد صنعت بیوتکنولوژی یا زیست‌فناوری و در یک شرکت معروف زیست‌فناوری به نام Genzyme استخدام شد.

الماسیان به مدت ۲۰ سال در چند شرکت زیست‌فناوری خصوصی و سهامی عام برای افزایش دامنه مسئولیتی خود از سمت تکنسین گرفته تا بالاترین مسئولیت مدیریتی در شرکت‌های کشف و توسعه دارو، پیش‌بالینی و بالینی شامل شرکت Genelabs در سانفرانسیسکو به عنوان مدیر توسعه، در شرکت Vion به عنوان معاون توسعه دارو، در شرکت داروسازی Panacea به عنوان مدیرعامل و در شرکت ExSAR به عنوان رئیس  فعالیت کرد و به مدت ۹ سال است که شرکت «CaroGen» را تاسیس کرده و مدیرعامل آن است.

او برای تاسیس شرکت کاروژن در ایالت کنتیکت با چند پروفسور معروف دانشگاه ییل همکاری کرده است. تمرکز کاری این شرکت روی ساخت واکسن‌ها و ایمونوتراپی‌های مختلفی است که براساس ویروس مصنوعی ساخته می‌شوند. این شرکت با پنج دانشگاه مختلف همکاری می‌کند و روی بیماری‌های عفونی و سرطان تمرکز دارد.

در ادامه مصاحبه ما را با این دانشمند ایرانی می‌خوانید:

تاکنون چه دستاوردها یا کارهای پژوهشی داشته‌اید؟

یکی از زمینه‌های تحقیقاتی من درمان آلزایمر است که در این زمینه با یکی از پروفسورهای مطرح دانشکده علوم مغزی دانشگاه نیویورک همکاری کردم و گروه داروهایی را برای درمان احتمالی این بیماری کشف کردیم. نتایج این پژوهش در یکی از بهترین نشریات حوزه عصب‌شناسی به نام Annals of Neurology به چاپ رسید و نام من به عنوان اولین مخترع این فناوری ثبت شد. با این حال حدود ۱۰ سال روی کشف و توسعه داروی درمان آلزایمر در شرکت Aria Neuroscience تحقیق کردم، اما از آنجا که تحقیقات مربوط به آلزایمر معمولا در مرحله بالینی با شکست‌های متعددی همراه می‌شود، موفق به جذب سرمایه بخش خصوصی نشدیم و متاسفانه این پروژه و به طور کلی شرکت به حالت تعلیق درآمد.

اما از سال 2012 به پیشنهاد هیات مدیره، در شرکت کاروژن با عنوان مدیراجرایی به کار مشغول شدم و بیشتر تمرکزم را روی ایمونوتراپی و تولید واکسن‌ برای بیماری‌های مختلف گذاشتم.

به غیر از این، با همکاری دانشگاه ییل، روی واکسن کووید ۱۹ نیز پژوهش‌هایی انجام دادیم و واکسنی را ابداع کردیم که به جای تزریق روی بدن بیمار، قابل استنشاق است و در آن آنتی‌ژن‌های مختلفی به کار می‌رود که به اندازه کافی سیستم ایمنی افراد را بالا ببرد تا نسبت به ویروس‌های جهش یافته نیز تاثیرگذار باشد. پروژه کشف واکسن کووید ۱۹ در حال برررسی است.

شرکت کاروژن چه فعالیت‌هایی دارد و دقیقا در چه زمینه‌هایی کار می‌کند؟

کاروژن یک اسپین‌آف یا شرکت مشتق شده از دانشکده پزشکی دانشگاه ییل به شمار می‌رود که در حال حاضر در حال تحقیق برای ساخت واکسن‌ها و ایمونوتراپی‌های نوظهور براساس AVIDIO است. آویدیو یک پلتفرم مبتنی بر ویروس مصنوعی برای بیماری‌های عفونی و سرطان است که به ثبت رسیده و چه به عنوان واکسن برای پیشگیری و چه به عنوان ایمونوتراپی امکان کاربردی دارد. این ویروس مصنوعی توسط پروفسور جان رز ثبت اختراع شده که یکی از بنیانگذاران و رئیس هیات علمی کاروژن است. دکتر رز قبلا مطالعات پیشگامانه‌ای را درباره واکسن موثر سارس انجام داده و از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ سه مقاله معروف در این زمینه منتشر کرده است.

ایمونوتراپی مربوط به سرطان رحم این شرکت در مرحله پیشرفته‌تر (پیش‌بالینی) قرار دارد و در حال جذب سرمایه یا همکاری‌ با شرکت‌های معروف داروسازی برای فاز بالینی و تولید انبوه است. واکسن مربوط به هپاتیت B به تازگی از سوی موسسه بهداشت عمومی آمریکا یا NIH حمایت مالی می‌شود و این سازمان تا به حال حدود ۵ میلیون دلار گرنت به این پروژه اختصاص داده است. همانطور که قبلا هم گفتم، تمام این واکسن‌ها روی پلتفرم آویدیو ساخته شده‌اند.

کاروژن برنامه دارد که تا  18 ماه آینده دو داروی خود را وارد بخش بالینی و تست روی انسان کند. اولین تولیدات این شرکت مربوط به داروی سرطان رحم، روده بزرگ و کبد و همچنین هپاتیت B می‌شود.

برای کشف و تولید داروهای سرطان، بیماری‌های عفونی و سیستم‌های عصبی مرکزی مانند آلزایمر حدود ۱۰ سال زمان می‌برد تا فاز بالینی طی و وارد بازار شود و باید صدها میلیون دلار سرمایه از سرمایه‌گذاران و دولت دریافت کند. یکی از تمرکزهای من این است که از طریق همکاری با شرکت‌های بزرگ یا جذب سرمایه بخش خصوصی، این پروژه‌ها را پیش ببرم.

آیا شرایط قرنطینه به دلیل شیوع کرونا برای شما فرصت‌ها یا زمان‌های فراغتی ایجاد کرده که قبلا نظیر آن را نداشتید؟

از آنجا که شرکت ما در مرکز پزشکی دانشگاه کنتیکت قرار دارد و ما در حال کار روی واکسن کووید ۱۹ بودیم، مجبور نشدیم که شرکت را تعطیل کنیم و در نتیجه در کنار پژوهش‌های مربوط به کووید ۱۹، روی موضوعات دیگری نیز کار کردیم. به طور کلی، شرایط قرنطینه روی کار ما تاثیر منفی نداشت. علاوه براین، به دلیل دریافت دو وام دولتی بیشتر ترغیب شدیم که فعالیت‌های پژوهشی‌مان را توسعه دهیم.

شما خیلی وقت است که در ایران نبوده‌اید و بیش از دو سوم عمرتان را در آمریکا گذرانده‌اید، آیا با دانشگاه‌های ایران همکاری‌ دارید؟ با توجه به این همکاری‌ها، به نظرتان محققان داخل ایران از نظر علوم پزشکی در چه سطحی هستند و چقدر با سطح جهانی فاصله دارند؟

درست است که از ایران دور بوده‌ام، اما همیشه با دوستان دانشگاهی در ایران در تماس علمی بوده‌ام و به طور مثال دو ماه پیش با اساتید رشته داروسازی و پزشکی دانشگاه پزشکی مشهد روی ویروس مصنوعی و کاربرد آنها روی بیماری‌های سرطانی تبادل نظر داشتم و یک کنفرانس یک ساعته در این خصوص برگزار کردم و بازخوردهای خوبی از این بابت گرفتم. به نظرم محققان ایرانی باهوشند، خیلی زحمت می‌کشند، از لحاظ علمی جلو هستند و اطلاعات خوبی دارند. خیلی از محققانی که به خارج از کشور برای ادامه تحصیل می‌آیند، خیلی خوب پیش می‌روند و دستاوردهای تحقیقی خوبی به دست می‌آورند.

به نسل جوانی که در ایران هستند و سعی دارند که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کنند، پیشنهاد می‌کنم که قبل از این کار، با فرهنگ آن کشور آشنا شوند، ارتباط‌شان را با افراد خارجی بیشتر کنند و زبان و تاریخ آن کشور را یاد بگیرند. به نظر من رمز موفقیت فقط گرفتن مدرک فوق لیسانس و دکتری نیست، یاد گرفتن فرهنگ کشوری که به آن مهاجرت می‌کنید خیلی مهم است، ‌ زیرا کار کردن در سمت‌های مختلف  به غیر از یاد گرفتن علوم و نوشتن مقاله به مهارت‌ها و تجربیات مدیریتی برگرفته از جامعه دارد.

هم‌اکنون جوانان و تحصیل‌کرده‌های بسیاری از ایران به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند که این تعداد بیش از حد است. ۴۲ سال پیش، زمانی که در ایران بودم، بیش از ۹۵ درصد فارغ‌التحصیلان در خارج از کشور به ایران برمی‌گشتند، اما هم‌اکنون کمتر از ۵ درصد برمی‌گردند و این برای مملکتی که بهترین مغزها را به دنیا صادر می‌کند، یک فاجعه است. بحث اینجاست که جوانان ایرانی باهوشند، تلاش می‌کنند و به آینده خوب فکر می‌کنند، ولی امکان رشد برای این افراد در کشور نیست و مجبورند که مهاجرت کنند.

استاد فعال در صنعت درآمد بیشتری در آمریکا دارد/ نوع ارتباط استاد و دانشجو نقطه ضعف آموزش عالی ایران + ویدئو

شما مدت‌هاست که از سیستم آموزش عالی ایران جدا شده‌اید، ولی با توجه به برآیند کاری که از محققان ایرانی می‌بینید، به نظرتان آموزش عالی ایران در مقایسه با آمریکا چه مزایا یا معایبی دارد؟

اگر بخواهم روشن صحبت کنم، یکی از مشکلاتی که در سیستم آموزش عالی ایران وجود دارد نوع ارتباط استاد و دانشجو است. در آمریکا استاد و دانشجو در عین اینکه مرزهای یکدیگر را می‌شناسند و در کار جدی هستند، با هم دوستند. یکی از بازخوردهایی که از دانشجوهایی که از ایران می‌آیند می‌شنوم، این است که با استاد راحت نیستند و فضای ابزار ایده ندارند.

نکته دیگر، مربوط به ایجاد خلاقیت در دانشجویان است. در آمریکا استاد پروژه‌ای را به دانشجو معرفی می‌کند و از اینجا به بعد این دانشجوست که باید دست به خلاقیت و نوآوری بزند، مساله را تجزیه و تحلیل کند، پروپوزال بنویسد و آن پروژه را پیش ببرد و البته محیط بروز این خلاقیت نیز به خوبی برایش فراهم است. استاد می‌داند که اشتباه بخشی از پروسه یادگیری دانشجو است. اگر همکاری و تعامل استاد و دانشجو دوستانه باشد و رد و بدل اطلاعات بین آنها صورت گیرد، باعث رشد خلاقیت دانشجو می‌شود.

به غیر از اینها، همکاری‌ای بین دانشگاه‌های ایران و همچنین دانشگاه‌ها با صنایع به چشم نمی‌خورد. در حالی که ما بهترین مغزها را در ایران داریم و با ایجاد این همکاری‌ها می‌توانیم بیشترین بهره‌وری را از دانشجویان و محققان داشته باشیم. همانطور که گفتم ما در شرکت کاروژن، با پنج دانشگاه آمریکا همکاری می‌کنیم و هر چهارشنبه دو ساعت با اساتید برتر این دانشگاه‌های همکار جلسه داریم و با هم تبادل اطلاعات می‌کنیم. خود این اساتید مشتاقانه به این جلسات می‌آیند و متفق‌القول هستند که این جلسات باعث بالا رفتن سطح سواد آنها می‌شود. در این جلسات یک رابطه علمی دو طرفه ایجاد می‌شود؛ به این شکل که هم ما از ایده‌های جدید علمی اساتید استفاده می‌کنیم، هم آنها با مراحل تولید و توسعه داروها در صنعت آشنا می‌شوند و از ما ایده‌های صنعتی برای پیشرفت دارو می‌گیرند. در واقع نت‌ورکینگ یا توسعه ارتباط با دیگران و همچنین ارتباطات آزاد باعث تبادل اطلاعات بیشتر و در نتیجه شکوفایی علمی می‌شود و در این تعاملات است که راهکارهای خوبی برای حل مشکلات صنعتی ارائه می‌شود.

به نظر بنده، دانشکده‌های داروسازی و پزشکی و همچنین اساتید خوبی در ایران داریم که می‌توانند با شناسایی مشکلات صنعتی، بهترین کارهای پژوهشی را انجام دهند و امکانات شغلی برای افراد جامعه به وجود آورند، ولی همین عدم ارتباط دانشگاه و صنعت موجب شده که از تجمیع انرژی و دانش محققان به خوبی استفاده نشود.

مطئنا با دانشجویان ایرانی زیادی در آمریکا برخورد داشته‌اید. وضعیت آنها چگونه است؟ در مقایسه با افراد بومی آنجا از نظر علمی در چه سطحی هستند؟ نقطه ضعف آنها چیست؟

اول از همه می‌خواهم به نکات مثبت این افراد اشاره کنم؛ این افراد باهوشند و تلاش زیادی می‌کنند. اما نکاتی که می‌تواند در رشد این افراد کمک کند این است که بیشتر به هم کمک کنند و از ایرانیان نسل قبل راه و چاه را یاد بگیرند. خارج از محیط علمی با هم همدلی داشته باشند تا بتوانند با آداب و رسوم و فرهنگ مردم آن کشور آشنا شوند.

دانشجویانی که قصد مهاجرت دارند باید بدانند که برای پذیرش در دانشگاه‌ها یا گرفتن شغل، فقط داشتن مقاله و مدرک مهم نیست، بلکه در مصاحبه‌ها آنها را از لحاظ شخصیتی نیز ارزیابی می‌کنند؛ اینکه کیفیت تعاملات‌شان چگونه است و چقدر می‌توان روی حرف آنها حساب کرد. سیستم آمریکا به گونه‌ای است که برای فردی درستکار و روراست باشد و تلاش کند، هیچ مانعی سر راهش قرار نمی‌گیرد و خیلی زود پیشرفت می‌کند و خیلی زود موانع را پشت سر بگذارند و پیشرفت کنند.

مهم‌ترین اصول برای اشخاصی که برای تحصیل یا زندگی به آمریکا یا اروپا مهاجرت می‌کنند، ‌ صادق بودن و زندگی با بالاترین سطح صداقت و روراستی است. این ارزشمندترین سرمایه‌ برای افراد حرفه‌ای است که می‌خواهند به بالاترین توانایی‌های خود دست پیدا کنند.

میزان حقوق شما به عنوان مدیرعامل یک شرکت تحقیقاتی نسبت به درآمد افراد متوسط جامعه آمریکا چقدر است؟ این حقوق از چه طریقی به دست می‌آید؟ چه بخشی از آن را دانشگاه می‌پردازد و چه بخشی از آن را پروژه‌هایی که انجام می‌دهید، تامین می‌کند؟

معمولا حقوق‌ها در آمریکا متناسب به رشته، مدرک، ‌ تجربه، تعداد مقالات، قدرت رهبری و مدیریتی است و کسانی مثل من که مدیرعامل شرکت هستند، می‌توانند جزو چند درصد تاپ شهروندان آمریکا از نظر حقوقی به شمار می‌روند. شرکت ما یک شرکت خصوصی است و درآمد ما از طریق سرمایه‌گذاران و همچنین گرنت‌هایی که از NIH می‌گیریم، تامین می‌شود.

چون با دانشگاه‌های مختلف کار می‌کنم، از حقوق و مزایای اعضای هیات علمی باخبرم و می‌دانم که بین ۴ تا ۵ هزار دلار حقوق می‌گیرند. اگر در ایران یا اروپا دکتری خوانده باشی و برای پست‌دکتری به آمریکا بیایی و با استادی که گرنت دارد کار کنی، این دوره یک تا سه سال طول می‌کشد و حدود ۴ تا ۶ هزار دلار در ماه حقوق می‌گیری که این حقوق به همراه بیمه کامل است.

بخش صنعتی معمولا حقوق بالاتری به محققان می‌پردازد و به دکتری که دو تا سه سال سابقه کار داشته باشد، بین ۸ تا ۱۰ هزار دلار حقوق ماهیانه می‌دهد.

پروژه‌های تحقیقاتی شما در شرکت چطور تعریف می‌شوند و منابع مالی آن چطور تامین می‌شوند؟

ما چون شرکت تخصصی هستیم و پلتفرم خاص خودمان را داریم و از آنجا که در خیلی از حوزه‌های دیگر تخصص نداریم، سعی می‌کنیم با دانشگاه‌های دیگر همکاری داشته باشیم. در نتیجه با کمک این دانشگاه‌ها پروژه تعریف می‌کنیم، پروپوزال می‌نویسیم و گرنت دریافت می‌کنیم. در واقع ما محیطی را ایجاد کرده‌ایم که بخش صنعتی و دانشگاه‌ را به هم پیوند می‌زند و برای هر دو فایده علمی و مالی به وجود می‌آورد. گاهی هم ما برای انجام پروژه دانشگاهی بودجه پرداخت می‌کنیم.

آیا شما اوقات فراغت دارید و در این اوقات چه کارهایی انجام می‌دهید؟

بله دارم و باید داشته باشم تا بتوانم با فکر بازتری روی پروژه‌های مختلف شرکت کار کنم. به همین دلیل سعی می‌کنم که بیشتر وقت آزادم را در طبیعت بگذرانم و با دوستانم به پیاده‌روی، کوهنوردی و دوچرخه‌سواری بروم. تاثیر این پیاده‌روی هم از نظر فیزیکی است و هم از نظر فکری و ایده‌های جدیدی به من می‌دهد. به غیر از این، علاقه زیادی هم به مطالعه کتاب‌های بیوگرافی افراد مشهور دارم تا درباره زندگی، پیروزی‌ها و شکست‌های آنها بیشتر بدانم.

چه کتاب‌هایی می‌خوانید یا فیلم‌هایی تماشا می‌کنید؟

برای اینکه بتوانم موثرتر عمل کنم و از نظر مدیریتی شرکت عملکرد بهتری داشته باشم، کتاب‌های بیوگرافی افراد موفق آمریکا را می‌خوانم. به غیر از این، کتاب‌های تاریخ آمریکا را زیاد مطالعه می‌کنم و کنجکاوم بدانم که کشوری که فقط ۲۴۰ سال قدمت استقلال دارد، چه رمز موفقیتی داشته که از ۲۰ دانشگاه برتر جهان، ۱۹ تای آن در این کشور قرار دارد و چه باعث شده که مغزهای توانای سرتاسر دنیا به این کشور بیایند، تحقیق می‌کنند و به اقتصاد آن کمک کنند. علاوه براین،

علاقه زیادی به خواندن بیوگرافی افرادی چون بیل گیتس، ایلان ماسک و مارک زوکربرگ دارم، چون توانسته‌اند انقلابی جدید در دنیا به وجود بیاورند.

به فیلم‌های علمی-تخیلی زیاد علاقه‌ ندارم، چون به اندازه کافی اتفاقات عجیب و علمی در دنیا می‌افتد.

چه توصیه‌ای به جوانان ایرانی دارید؟

فقط تمرکز روی درس و تحقیق نداشته باشیم و به جنبه‌های مختلف زندگی مثل سلامتی جسم و روان بپردازیم و بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنیم.  

اگر قصد مهاجرت به کشوری مثل آمریکا برای ادامه تحصیل داریم، در حالی که برای رشد شغلی و تحصیلی سخت کار می‌کنیم، مثبت باشیم و درستکار باشیم و سعی کنیم حقیقت را بگوییم. از دیگران یاد بگیریم و به دیگران هم یاد بدهیم. یکی از فاکتورهای پیشرفت توانایی ما در کمک به دیگران است. از شکست نترسیم، چون شکست قسمتی از رشد و موفقیت انسان است.

دنبال رشته‌ و کاری که دوست داریم برویم. شاید لازم باشد برای این کار، یکی از علاقه‌مندی‌هایمان را قربانی کنیم و اصلا نترسیم! هدف‌مان را مشخص کنیم و اگر هدف‌تان مشخص نیست، به خودمان وقت بدهیم. و بعد برای رسیدن به هدف‌تان مصمم باشیم.

یاد بگیریم فرهنگ خودمان را در هر جایی حفظ و به آن افتخار کنیم و خوبی‌های فرهنگ‌های دیگر را نیز یاد بگیریم.

شما از پیام‌رسان‌ها مثل تلگرام و واتس‌آپ استفاده می‌کنید. به نظر شما این پیام‌رسان‌ها چه تاثیری روی ما گذاشته‌اند؟

هم تاثیر منفی دارند و هم مثبت. گاهی حجم وسیعی از اطلاعات رد و بدل می‌شود که اصلا فایده‌ای ندارند. باید سعی کرد که از هر کدام از این شبکه‌های اجتماعی به بهترین وجه استفاده کنیم. مثلا در اینستاگرام دنباله‌رو افراد الگو باشیم و براساس علاقه‌مان، شعر، سخنرانی‌های شیوا و حتی مطالب تکنیکی را دنبال کنیم.

با این حال، دنیا از لحاظ جریان آزاد اطلاعات پیشرفت بسیاری داشته و باید سعی کنیم ارتباطات درستی در این فضا ایجاد کنیم تا در پیشرفت خودمان تاثیرگذار باشد.

بزرگ‌ترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟

بزرگ‌ترین آرزو برای خودم این است که شرکتم رشد کند و مستقل بماند تا بتوانیم کارهای تحقیقاتی‌مان را توسعه دهیم و وارد فاز بالینی و سپس وارد بازار جهانی کنیم و به بیماران سرتاسر دنیا که به این داروها نیاز دارند، کمک کنیم.

آرزو می‌کنم زمانی برسد که تمام انسان‌ها روی کره خاکی آزاد باشند و حق حرف زدن و انتخاب داشته باشند. خوب و ساده زندگی کنند و نگران امروز و فردایشان نباشند و با جنگ و تورم و کمبودهای امکاناتی مواجه نباشند.

آرزوی دیگرم این است که همه انسان‌ها به محیط زیست اهمیت بیشتری بدهند و از آب و منابع طبیعی هوشمندانه‌تر استفاده کنند.

آیا دوست دارید به ایران برای زندگی برگردید؟ فکر می‌کنید چه شرایطی باید مهیا شود تا برگردید؟

خودم را جزو افراد نخبه و موفق نمی‌دانم، ولی به عنوان کسی که ۴۳ سال در آمریکا تحصیل، تحقیق و زندگی کرده و به بیش از ۲۰ کشور دنیا سفر کرده، تجربه‌هایی به ویژه در زیست‌فناوری دارم و دوست دارم که آنها را با محققان ایرانی به اشتراک بگذارم. اگر شرایطی مهیا شود، دوست دارم که برای تدریس و همکاری با صنایع دارویی به ایران بیایم.

با این حال، دوست دارم که به نسل جوان کمک کنم و نتیجه بیش از ۴۰ سال تحقیق، توسعه، تجربه مدیریت و کلی فراز و نشیب زندگی‌ام را به اشتراک بگذارم. دوست دارم فرصتی برای سخنرانی در دانشگاه‌های مختلف در ایران داشته باشم تا در مورد تجربه‌هایم به عنوان یک دانشجوی خارجی در آمریکا و چالش‌هایی که در این سفر طولانی با آنها روبرو بودم، صحبت کنم.

در حرف‌هایتان گفتید که دو فرزند دارید. آیا خانواده و فرزندان در جریان فعالیت‌های پژوهشی شما صدمه‌ای ندیده‌اند و شما این موضوع را چگونه مدیریت کرده‌اید؟

مساله‌ای که باید به آن اشاره کنم این است که باید نحوه رفتار با فرزندان‌مان را بدانیم. من و همسرم هر دو جوان بودیم که به آمریکا مهاجرت کردیم. هر دو با هم به دانشگاه رفتیم و چند سال بعد پسرمان به دنیا آمد. مسئولیت همسرم خیلی زیاد شده بود، چون هم باید به دانشگاه می‌رفت و هم از بچه مراقبت می‌کرد. از طرفی، پولی برای استخدام پرستار نداشتیم تا به کمک‌مان بیاید.

بنابراین، همسرم تصمیم گرفت که فداکاری کند و بچه‌ها را بزرگ کند. هر دو بسیار خوشحالیم که همسرم با وجود انتخاب راه دشوار و فدا کردن تحصیلاتش، به خوبی آن روزها را سپری کردیم. پسر اول‌مان زمانی به دنیا آمد که هر دو به دانشگاه می‌رفتیم و واقعا آن دوران وحشتناک بود. چون تجربه‌ای از بزرگ کردن بچه نداشتیم و حتی زمانی که پسرم گریه می‌کرد، بلد نبودیم او را ساکت کنیم. همسرم در آن زمان فقط 20 سال داشت.

حال که به گذشته فکر می‌کنم، از همسرم سپاسگزارم که این مسیر را انتخاب کرد، چون در آن زمان در شرکت‌های مختلفی کار می‌کردم و مجبور بودم که از یک ایالت به ایالت دیگر سفر کنم و نمی‌توانستم به همسرم در خانه‌داری و بچه‌داری کمک کنم. با این حال، ‌ همسرم این چالش‌ها و مسئولیت‌ها را پذیرفت و پسران‌مان را بزرگ کرد. آنها هم‌اکنون ۴۱ و ۳۱ ساله هستند و هر دو شغل‌های بسیار خوبی دارند. مهم‌ترین چیز این است که فرزندان به شکلی شگفت‌آور چالش‌های رشد و بزرگ شدن را به خوبی پشت سر گذاشتند. این امر بدون فداکاری و تعهد همسرم هرگز میسر نبود. اکنون که سال‌ها از آن ماجرا می‌گذرد، به خاطر تصمیمی که گرفته‌ایم خوشحالیم و دو پسر خوشبخت و سالم داریم که در حرفه خود آدم‌های موفقی هستند و در زندگی با بالاترین سطح صداقت تعامل می‌کنند. چه چیزی بهتر و بیشتر از این از زندگی می‌خواستیم؟

در ویدئوی زیر می‌توانید توضیحات این دانشمند ایرانی را در مورد فعالیت‌های پژوهشی‌اش و همچنین توصیه‌هایی که به جوان کرده، تماشا کنید:

کد خبر: 1099979

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 5
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • کیارش IR ۱۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۳۰
      2 0
      نگاه دقیق و موشکافانه به رابطه صنعت و دانشگاه
    • نگین IR ۱۱:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۳۰
      2 0
      بسیار عالی
    • نگین IR ۱۱:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۳۰
      3 0
      بسیار عالی
    • سارل IR ۱۷:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۳۰
      2 0
      دکتر الماسیان ازهرلحاظ عالی وبی بدیل هستن،علمی،اخلاقی واجتماعی . ماخرم ابادیها بهت افتخارمیکنیم دکترجان
    • مهناز IR ۱۶:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۱
      0 0
      اي كاش مي توانستيم از تجارب و دانش بزرگاني چون دكتر الماسيان در پيشبرد امور كشورمان استفاده كنيم، اي كاش...