به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ در ۱۴ آوریل ۲۰۲۵، شرکت «بلو اوریجین» 6 زن - آیشا بو، آماندا نگوین، گیل کینگ، کیتی پری، کریان فلین و لورن سانچز - را در یک سفر زیر مداری به لبه فضا پرتاب کرد.
منظور از پرواز زیر مداری به آن دسته از پروازهای فضایی گفته میشود که در آنها، با آنکه سفینه فضایی (یا موشک) به فضای بیرونی میرسد، اما مسیر پرواز آن، با ورود دوباره به جو یا آن سطح گرانشی (مثلاً سطح زمین) که از آن راهاندازی شده، متمایل میشود. در نتیجه آن موشک یا جسمِ در حال پرواز یک دور مداریِ کامل را نمیپیماید.
برای مثال، مسیر یک جسم پرتاب شده از زمین که به ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری بالاتر از سطح دریا برسد، و سپس بر زمین افتد، یک پرواز یا پرتاب فضایی زیرمداری در نظر گرفته میشود. برخی از پروازهای زیر مداریِ انجام شده برای آزمایش یک فضاپیما و وسیلههای نقلیه پرتاب در راهاندازی بعدی برای پروازهای فضایی مداری در پیشِ رو بودهاند.
سفر زنان به فضا آنقدر مهم بود که خیلیها آن را یک لحظه تاریخی برای زنان در فضا نامیدند. اما «بتسی پادلینر»، دانشیار گردشگری و نوآوری فناوری در دانشگاه ویسکانسین-استاوت، معتقد است که این موضوع کمی قابل تامل است، زیرا این افراد فضانورد نبودند، بلکه گردشگر فضایی بودند. این 2 از هم متمایز هستند، نه فقط برای دقت، بلکه برای درک اینکه چگونه تجربه، نمادگرایی و انگیزه، سفر امروز را شکل میدهد.
کارشناسان معمولا در مطالعات گردشگری اغلب میپرسند که چه چیزی سفر را انگیزه میدهد و آن را به یک تجربه معنادار تبدیل میکند. این زنان با ترک سطح زمین از یک مرز عبور کردند. اما اتفاق مهمتری که رقم زدند این بود که بحث نمادینی را آغاز کردند: مرز مبهم بین فضانورد و گردشگر، بین دستاورد علمی و تجربه گزینشی.
این پرواز فقط مربوط به ارتفاعی که به آن پرواز کردند، نبود، بلکه مربوط به معنای آن بود. با افزایش دسترسی به سفرهای فضایی تجاری برای غیرنظامیان، افراد بیشتری نه به عنوان دانشمند یا متخصص ماموریت، بلکه به عنوان مهمانان دعوت شده یا شرکتکنندگان پولی به پروازهای فضایی میپیوندند. در نتیجه مرز بین فضانورد و گردشگر فضایی به طور فزایندهای مبهم میشود.
پادلینر میگوید: در کار خودم، بررسی میکنم که چگونه مسافران در نحوه چارچوببندی سفرهایشان معنا پیدا میکنند. دیدگاه مطالعات گردشگری میتواند به بررسی چگونگی طراحی، بازاریابی و در نهایت درک تجربیاتی مانند پرواز بلو اوریجین توسط مسافران و صنعت گردشگری کمک کند.
بنابراین، آیا این مسافران فضانورد بودند؟ جواب این است که به معنای سنتی نه. آنها از طریق پروتکلهای آموزشی دقیق ناسا انتخاب نشده بودند و همچنین در مدار تحقیق یا اکتشاف انجام نمیدادند.
در عوض، آنها به یک دسته جدید تعلق دارند: گردشگران فضایی. آنها شرکتکنندگان در یک سفر نمادین و طراحی شده به شمار میآیند که نشان میدهد چگونه پروازهای فضایی تجاری در حال تعریف مجدد معنای رفتن به فضا هستند.
گردشگری فضایی به عنوان یک بازار خاص
ریشههای گردشگری فضایی به سال ۱۹۸۶ و با راهاندازی «ایستگاه فضایی میر» برمیگردد که بعدها به اولین پلتفرم مداری برای میزبانی فضانوردان غیرحرفهای تبدیل شد. در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، میر و جانشین آن، ایستگاه فضایی بینالمللی، از تعداد انگشتشماری از مهمانان غیرنظامی با بودجه خصوصی استقبال کردند - که مهمترین آنها «دنیس تیتو»، تاجر آمریکایی، در سال ۲۰۰۱ بود که اغلب به عنوان اولین گردشگر فضایی از او یاد میشود.
«دنیس تیتو»؛ اولین گردشگر فضایی جهان
گردشگری فضایی از آن زمان به یک بازار خاص تبدیل شده است که تجربههای کوتاه در لبه جو زمین را میفروشد. در حالی که مسافران پرواز NS-31 صندلیهای خود را خریداری نکردند، این تجربه منعکسکننده تجربههایی است که توسط ارائهدهندگان گردشگری فضایی تجاری مانند «ویرجین گلکتیک» فروخته میشود.
مانند سایر اشکال گردشگری خاص - سفرهای تفریحی، مسیرهای میراث یا ماجراجوییهای هیجانانگیز - سفر فضایی برای کسانی که به تازگی، انحصار و جایگاه جذب میشوند، صرف نظر از اینکه بلیط را خریداری کردهاند یا خیر، جذاب است.
این پروازهای زیرمداری ممکن است فقط چند دقیقه طول بکشند، اما چیزی بسیار ماندگارتر ارائه میدهند: پرستیژ، داستانسرایی شخصی و احساس مشارکت در اتفاقی نادر. گردشگری فضایی تجربه حضور در جایی را که کمتر کسی به آن سفر کرده است، میفروشد، نه خود مقصد را. برای بسیاری، حتی یک پرواز ۱۰ دقیقهای میتواند یک نقطه عطف عمیقاً شخصی را رقم بزند.
انگیزه گردشگری و تکامل گردشگری فضایی
نظریه جذب و دفع در مطالعات گردشگری به توضیح این موضوع کمک میکند که چرا افراد ممکن است بخواهند سفرهای فضایی را دنبال کنند. عوامل جذب - خواستههای درونی مانند کنجکاوی، میل به فرار یا اشتیاق به کسب شهرت - باعث ایجاد علاقه میشوند. عوامل جذب - عناصر بیرونی مانند آرزوی دیدن منظره زمین از بالا یا تجربه حس بیوزنی – جذابیت این موضوع را افزایش میدهند.
گردشگری فضایی از هر 2 بهره میبرد. این گردشگری با انگیزه درونی برای انجام کاری خارقالعاده و جذابیت بیرونی یک تجربه احساسی و بسیار برنامهریزیشده تقویت میشود.
این پروازها اغلب برندسازی میشوند؛ البته نه لزوماً با لوگوهای پر زرق و برق. ولی از طریق داستانسرایی و انتخابهای طراحی است که باعث میشوند این تجربه نمادین به نظر برسد. به عنوان مثال، در حالی که موشک «نیو شپرد» که زنان با آن سفر کردند، نشان جداگانهای ندارد، نام شرکت بلو اوریجین را با حروف پررنگ در کنار خود دارد. مسافران لباسهای پرواز شخصیسازیشده میپوشند، برای عکسهای پیش از پرواز ژست میگیرند و نشانها یا گواهینامههای ماموریت دریافت میکنند که همگی برای انعکاس آیینهای ماموریتهای فضایی حرفهای طراحی شدهاند.
آنچه فروخته میشود، یک تجربه «فضانوردی برای یک روز» است: از نظر احساسی قدرتمند، از نظر بصری جذاب و سرشار از نمادگرایی. اما طبق طبقهبندیهای گردشگری، این مسافران، گردشگران فضایی هستند - شرکتکنندگان در یک سفر تفریحی کوتاهمدت و برنامهریزیشده.
بازنمایی و تجربه بازاریابی
تصویر پرواز بلو اوریجین از 6 زن که سوار موشک میشوند، به عنوان یک پیروزی نمادین قاببندی شده بود؛ لحظهای برای نشان دادن قدرت زنانه که به طور کلی برای دیده شدن و جشن گرفتن طراحی شده بود.
این اولین باری نبود که زنان وارد فضا میشدند. از زمان آغاز به کار، ناسا ۶۱ زن را به عنوان کاندیدای فضانورد انتخاب کرده است که بسیاری از آنها سهم پیشگامانهای در علم و اکتشاف فضایی داشتهاند. «سالی راید»، «مای جمیسون»، «کریستینا کخ» و «جسیکا مایر» نه تنها وارد فضا شدند، بلکه به عنوان فضانورد آموزش دیدند و به طور قابل توجهی در علم، مهندسی و ماموریتهای طولانی مدت مشارکت داشتند. سفرهای آنها دستاوردهای تاریخی در اکتشافات فضایی را رقم زد، نه لحظات برنامهریزیشده در گردشگری. در نتیجه شناخت میراث آنها مهم است، زیرا پروازهای فضایی تجاری انواع جدیدی از تجربیات منحصر به فرد و متناسب را ایجاد میکنند، تجربیاتی که بیشتر توسط عملکرد رسانهای شکل میگیرند تا نقاط عطف علمی.
پرواز بلو اوریجین یک ماموریت علمی نبود، بلکه به عنوان یک رویداد نمادین شکل گرفت. در گردشگری، شرکتها، بازاریابان و رسانهها اغلب این اجراها را برای به حداکثر رساندن دیده شدن خود ایجاد میکنند. اسپیسایکس با ماموریت Inspiration4 خود رویکرد مشابهی را در پیش گرفته است و یک پرواز مداری خصوصی را به یک رویداد رسانهای جهانی تبدیل کرده است که با یک مستند نتفلیکس و داستانسرایی احساسی تکمیل شده است.
پرواز بلو اوریجین ضمن ترکیب نقشها بین فضانورد و مهمان، حس پیشرفت را به فروش رساند. برای بلو اوریجین، ارزش نمادین قابل توجه بود. با پرتاب اولین خدمه کاملاً زن به فضای زیرمداری، این شرکت توانست بدون هزینه، پیچیدگی یا ریسک مرتبط با یک ماموریت علمی، یک نقطه عطف تاریخی - نقطه عطفی که آنها را با شمول همسو میکرد - به دست آورد. با انجام این کار، آنها توجه رسانهای زیادی را به خود جلب کردند.
آموزش گردشگری و سواد رسانهای
در دنیای امروز، سفر فضایی تماماً در مورد داستانی است که در مورد پرواز روایت میشود. از تصاویر برگزیده گرفته تا پستهای رسانههای اجتماعی و پوشش مطبوعاتی، بخش زیادی از معنای این تجربه توسط بازاریابی و رسانه شکل میگیرد.
درک این فرآیند نه تنها برای محققان یا افراد داخلی صنعت، بلکه برای عموم مردم که این سفرها را از طریق روایتهای تولید شده توسط تیمهای بازاریابی و رسانههای شرکتها دنبال میکنند، اهمیت دارد.
نظریه دیگری در مطالعات گردشگری، چگونگی تکامل مقاصد را در طول زمان - از اکتشاف، تا توسعه، و تا پذیرش انبوه - شرح میدهد. بسیاری از اشکال گردشگری در یک مرحله اکتشاف آغاز میشوند که فقط برای ثروتمندان یا افراد دارای ارتباطات خوب قابل دسترسی است. به عنوان مثال، تور بزرگ اروپا زمانی یک آیین عبور برای اشراف بود. میراث آن به شکلگیری و توسعه سفرهای مدرن کمک کرد.
در حال حاضر، گردشگری فضایی در مرحله اکتشاف است. گران، انحصاری و فقط برای تعداد کمی در دسترس است. زیرساختهای محدودی برای پشتیبانی از آن وجود دارد و شرکتها هنوز در حال آزمایش این هستند که این تجربه چگونه باید باشد.
این هنوز گردشگری انبوه نیست، بلکه بیشتر شبیه یک زمین بازی پرمخاطب برای پذیرندگان اولیه است که با هر پرتاب، توجه و کنجکاوی رسانهها را به خود جلب میکند. پیشرفت در فناوری، تحولات اقتصادی و تغییر هنجارهای فرهنگی میتواند دسترسی به مقاصد منحصر به فردی را که در ابتدا برای اکثر گردشگران خارج از محدوده بودهاند، افزایش دهد.
گردشگری فضایی میتواند گزینه بعدی باشد که به این شکل در صنعت گردشگری تکامل مییابد. چگونگی شکلگیری آن در حال حاضر - چه کسی میتواند برود، شرکتکنندگان چگونه برچسبگذاری میشوند و داستانهای آنها چگونه روایت میشود - روند آینده را تعیین خواهد کرد. درک این سفرها به مردم کمک میکند تا ببینند که چگونه جامعه، مدتها قبل از اینکه اکثر مردم بتوانند از عهده هزینه سفر برآیند، یک تجربه الهامبخش را بستهبندی و به فروش میرساند.
انتهای پیام/
نظر شما