به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ مطالعه جدید نشان میدهد در کشورهایی که نابرابری جنسیتی بیشتری حاکم است، زنان بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماریهای روانی قرار میگیرند و تمایل به موفقیت تحصیلی و شغلی کمتری نسبت به مردان دارند. در واقع، این مطالعه نشان میدهد که مغز انسان مانند میزان چربی شکم یا قدرت عضلات تحت تاثیر شرایط محیطی است و تغییر میکند. البته گاهی اوقات این دگرگونیها چندان مشهود نیستند، زیرا توسط جمجمه پنهان میشود. به عنوان مثال در چین مشاهده شده است که زوال عقل در بین زنان بیشتر است و ورزش نکردن و بیسوادی از عوامل ابتلا به این بیماری محسوب میشود.
چین دو سوم از زنان میلیاردر "خودساخته" جهان را در خود دارد
یک گروه بینالمللی متشکل از دانشمندان سراسر جهان برای اینکه بتوانند اثرات مختلف میزان نابرابری جنسیتی را بر ساختار مغز مردان و زنان آزمایش کنند، تقریبا ۸ هزار تصویر پرتو مغناطیسی یا MRI را مورد بررسی قرار دادند.
براساس مقالهای که به تازگی در آمریکا منتشر شده، در کشورهایی که برابری جنسیتی بیشتری وجود دارد، تفاوت معنیداری بین ساختار مغز مرد و زن مشاهده نشده است. با این حال، در کشورهایی که نابرابری جنسیتی بیشتر است، ضخامت «قشر مغز» در نیمکره راست زنان نازکتر است.
البته نویسندگان این پژوهش، به پیچیدگی ارتباط شاخصهای نابرابری جنسیتی با مکانیسمهای بیولوژیکی مختلف اذعان دارند، اما این دانشمندان فرضیههایی برای توضیح مشاهدات خود دارند؛ از جمله اینکه تفاوت ضخامت در «قشر دستبندی» و «قشر حدقهای پیشانی مغز» با نابرابری جنسیتی یا قرارگیری در برابر ناملایمات مرتبط است. تغییرات در این نواحی از مغز در شرایطی همچون استرس نیز دیده شده و در دوران افسردگی یا دوران استرس پس از سانحه، ضخامت آنها کاهش مییابد.
نیکولاس کراسلی، استاد دانشگاه شیلی و یکی از پژوهشگران این مطالعه به تأثیر محسوس نابرابری جنسیتی بر مغز افرادی اشاره میکند که در معرض تبعیت دائمی و حتی خشونت فیزیکی هستند.
اگرچه این مطالعه رابطهای علت و معلولی را بین ضخامت قشر مغز و نابرابری جنسیتی برقرار نمیکند و نتایج حاصل از آن واقعیت وجود تفاوتهای جنسیتی را انکار نمیکند، اما این استاد دانشگاه معتقد است که این یافته علمی میتواند به نفع سیاستهای مبارزه با نابرابری و در جهت کاهش آن عمل کند.
کراسلی میگوید: در همه قوانین، زمانی که یک عمل خشونتآمیز با تغییرات بصری و قابل ملاحظه همراه باشد، نتیجه گرفته میشود که شدت خشونت شدیدتر بوده است. ما با این کارمان به نوعی نشان میدهیم که بر اثر نابرابری جنسیتی نیز آسیبی واقعی به وجود میآید.
منشاء تفاوتها
محققان اسکن امآرآی ۴ هزار و ۷۸ زن و ۳ هزار و ۷۹۸ مرد بین ۱۸ تا ۴۰ سال را از ۲۹ کشور جهان از جمله بریتانیا، آمریکا، چین، کشورهای آمریکای لاتین، هند و آفریقای جنوبی را بررسی کردند.
نتایج این تحقیق میتواند بر مفاهیم مربوط به ریشههای تفاوت زنان و مردان در جوامع سراسر دنیا تاثیر بگذارد و کراسلی معتقد است افرادی وجود دارند که تفاوتها در نقشهای اجتماعی را حاصل از تفاوتهای زیستی میدانند، اما در اینجا نشان میدهیم که چگونه این تفاوتها میتواند با تغییرات محیط اجتماعی تغییر کند.
به اعتقاد نویسندگان این پژوهش، نتایج به دست آمده از این تحقیق میتواند در حوزه سیاستگذاریهای امور برابری جنسیتی که مبتنی بر حوزه سلامت روان است، مورد استفاده قرار گیرد.
به گفته کراسلی، اینکه توانستهایم اندازهگیری تغییرات مغزی را با تغییرات در سیاستهای جنسیتی در اجتماع مرتبط بدانیم میتواند به ما نشان دهد که تا چه میزان برخی از مداخلات عمومی میتواند در این اندازهگیریهای مغزی ظهور و بروز یابد؛ یا اینکه بالعکس به ما بگوید که در چه لحظات حساسی از رشد یک فرد، اعمال سیاستهای عمومی میتواند مهمتر باشد.
بروس وِکسلر، استاد دانشگاه ییل و نویسنده کتاب «مغز و فرهنگ»، معتقد است که اگر نتیجه این تحقیق به گونه دیگری بود جای تعجب داشت، آن هم در شرایطی که در بعضی جوامع زنان دسترسی کمتری به تحصیلات یا مشاغلی دارند و در نتیجه محرک مغزی کمتری دارند و یا اینکه کمتر به فعالیتهای ورزشی و بدنی تشویق میشوند.
زنان به هر حال در برخی کشورها در معرض خشونت هستند و از قبل هم میدانستیم که خشونت بر حجم مغز تاثیرگذار است و دادههای جدید نشان میدهد که هر چه میزان افسردگی و دیگر مشکلات سلامت مغزی بیشتر باشد، تغییرات در عملکرد مغز و در برخی سطوح ساختار مغز نیز بیشتر خواهد بود.
نظر شما